میلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) گرامی باد | یکتاپرس
پایگاه خبری یکتاپرس؛ ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص) و حضرت امام صادق(ع) را به امت اسلام و شیعیان جهان تبریک و تهنیت می گوید.
کد خبر: ۱۴۱۵۸۸
۱۲:۵۱ - ۱۱ مهر ۱۴۰۲

میلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) گرامی باد

گروه فرهنگ و هنر یکتا ولادت حضرت پیامبر اکرم(ص) و حضرت امام صادق(ع) را به امت اسلام و شیعیان جهان تبریک و تهنیت می گوید.

ای اهل جهان گوش به فرمان محمّد
این پنج کتب آمـده در شـأن محمّد

خواهید که در دامـن بیگانـه نیفتید
آرید همـه دسـت بـه دامـان محمّد

والله قسـم سـوی خداونــد نبـاشد
راهی به جز از عترت و قرآن محمّد

بایـد ز علی مثـل نبـی کرد اطاعت
چون غیر علی نیست کسی جان محمّد

روزی که نبی بود و خدای ازلی بود
والله علی بود و علی بود و علی بود

ای خیـل رسـل بـوده از آغـاز بشیـرت
وی آمــده خـلوتگـه معبـود، سریـرت

در حشر به گلزار جنانش، چه نیاز است
آن کـو نگـرد بـر گـل رخســارِ منیرت

بـر تخـت سلیمـان نبـی نــاز فـروشد-
هر کس بنشیند به روی فرشِ حصریت

ما محـو تجـلای تـو هستیـم و ندیدیم
عمری است که جبریلِ امین است اسیرت

از صبح ازل، نخل رسالت به تو بر داد
آییـن تـو تنهـا مـدنیّت بـه بشر داد

تو نوری و توصیف تو در سورۀ نور است
تو خود شجر نوری و دل، وادی طور است

مدح تو عیان است در انجیل و به تورات
قرآن تو فـوق صُحُـف و فـوق زَبور است

زهـرای تـو مرضیه و انسیّـه و حورا
خاکِ قدمِ فضّۀ او سرمـۀ حور است

آییـن تـو، قرآن تـو، دین تو هماره
بر امت تو باعث فخر است و غرور است

سوگنـد بــه ذاتِ احــدِ قـادرِ منان
میلاد تو یک هدیۀ پاک است به انسان

آیینۀ رحمـانی و رحمــان بــه تــو نازد
آرنــدۀ قــرآنی و قـرآن بــه تــو نــازد

عیسـای مسیحا به فلک، مـدح تـو گوید
بـالله قسـم، موسی عمـران بــه تـو نازد

چرخ و فلک و ارض و سما و مه و خورشید
جـن و بشـر و حـوری غلمـان به تو نازد

سوگند به انسان که قسم خورده خدایش
حق است که پیش از همه، انسان به تو نازد

تو جـان علـی هستی و او جـان تو، آری
والله کـه در جسـم علـی، جان به تو نازد

“میثم” به تو نازد که بوَد مدح‌سرایت
ای خواجـۀ عالم! همه عالم به فدایت

میلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) گرامی باد

*********************************************
زیک مشرق نمایان شد دو خورشید جهان آرا
که رخت نور پوشاندند بر تن آسمانها را

دو مرآت جمال حق، دو دریای کمال حق
دو نور لایزال حق، دو شمع جمع محفلها

دو وجه الله ربانی، دو سرّ الله سبحانی
دو رخسار سماواتی، دو انسان خدا سیما

دو عیسی دم، دو موسی ید، دو حُسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد، یکی عالی، یکی اعلا

یکی بنیانگر مکتب، یکی آرندة مذهب
یکی انوار را مشعل، یکی اسرار را گویا

یکی از مکه انوار رخش تابید در عالم
یکی شد در مدینه آفتاب طلعتش پیدا

یکی نور نبوت را به دلها تافت تا محشر
یکی نور ولایت را ز نو کرد از دمش احیا

رسد آوای قال الصادق و قال رسول الله
به گوش اهل عالم تا که این عالم بود بر پا

یکی جان گرامی در دو جسم پاک و پاکیزه
دو تن اما چو ذات پاک یکتا هر دو بی همتا

محمد کیست؟ جانِ جانِ جان عالم خلقت
که گر نازی کند، در هم فرو ریزد همه دنیا

محمد کیست؟ روح پاک کل انبیا در تن
که حتی در عدم بودند بی او انبیا یک جا

محمد کیست؟ مولایی که مولانا علی گوید:
“منم عبد و رسول الله برِ من رهبر و مولا”

محمد از زمانها پیشتر میزیست با خالق
محمد از مکان پیموده ره تا اوج اَو اَدنی

محمد محور عالم، محمد رهبر آدم
محمد منجی هستی، محمد سید بطحا

محمد کیست؟ آنکو بوده قرآن دفتر مدحش
که وصفش را نداند کس به غیر از قادر دانا

محمد را کسی نشناخت جز حق و علی هرگز
چنان که جز خدا و او کسی نشناخت حیدر را

وضو گیرم ز آب کوثر و شویم لب از زمزم
کنم آنگه به مدح حضرت صادق سخن انشا

ششم مولا، ششم هادی، ششم رهبر، ششم سرور
که هم دریای شش گوهر بود، هم دُرّ شش دریا

صداقت از لبش ریزد، فصاحت از دمش خیزد
فلک قدر و ملک عبد و قضا مهر و قدر امضا

بسی زهّاد و عبّادند بیمهرش همه کافر
بسی عالم، بسی عارف، همه بی نور او اعمی

دو خورشید منیر او هشام و بو بصیر او
دو کوه حکمت و ایمان، دو بحر دانش و تقوی

مرا دین نبی، مهر علی و مذهب جعفر
سه مشعل بوده و باشد، چه در دنیا چه در عقبی

در دیگر زنم غیر از در آل علی؟ هرگز!
ره دیگر روم غیر از ره این خاندان؟ حاشا!

بهشت من بود مهر علی و مهر اولادش
نه از محشر بود بیمم، نه از نارم بود پروا

سراپا عضو عضوم را جدا سازند از پیکر
اگر گردم جدا یک لحظه از ذرّیة زهرا

از آن بر خویش کردم انتخاب نام “میثم” را
که باشم همچو او در عشق ثارالله پا بر جا

اثر: سازگار

******************************

میلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) گرامی باد

“امین” و “امن”  و “مومن”   آنقَدَر دنیا خطابت کرد
خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد

برای هر سری از روشنایت سایه‌بان می‌خواست
که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد

حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسنت باخت
که بت‌ها را شکست و قبله دل‌ها حسابت کرد

خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب
تو را تا آسمان‌ها برد و مثل ماه قابت کرد

تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا
زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد

دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی
حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد

سودابه مهیجی

***************************

 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: