فقر و طلاق | یکتاپرس
یکتاپرس گزارش می‌دهد
در سال‌های اخیر پدیده طلاق در ایران رشد زیادی داشته این افزایش آمار ناشی از مواردی همچون تحولات اجتماعی جامعه ایرانی، که تاثیر زیادی بر آمار طلاق دارد.
کد خبر: ۲۵۹۱۲
۱۰:۰۰ - ۲۹ فروردين ۱۴۰۰
دلایل افزایش آمار طلاق در کشور چیست؟
 
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی یکتا پرس؛ برخی از آمار‌های منتشر شده در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که میزان طلاق رشد چشمگیری داشته است. معمولا نقش بحران اقتصادی موجود در کشور بر افزایش طلاق بیش از حد تأکید می‌شود، ولی بدیهی است که طلاق دلایل آشکار و پنهان مختلفی دارد و باید آنرا با تغییرات وسیع ترِ جامعه ایرانی در ارتباط نهاد. با بررسی نتایج پژوهش‌های دو دهه اخیر، مشخص شد «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» باعث طلاق در خانواده‌ها شده است.

ازدواج ناآگاهانه، نداشتن بلوغ لازم برای ازدواج، عدم برخورداری از سلامت روانی، شخصیتی و اخلاقی، تزلزل پایه‌های ایمان، عدم واقع‌گرایی در معرفی خود و شناخت همسر و عدم تناسب فردی و خانوادگی همسران در زمینه‌های مختلف؛ در دسته همسرگزینی نادرست قرار می‌گیرند که بخش قابل توجهی از طلاق‌ها ریشه در این موارد دارد. مهم‌ترین راهکار برای کاهش این نوع ازدواج‌ها آموزش جوانان و خانواده‌ها در زمینه نحوه صحیح انتخاب همسر است.

عدم مسئولیت‌پذیری و انجام ندادن وظایف نقش همسری، تعارض نقش و تقسیم کار نامناسب، برآورده نشدن نیاز‌ها و انتظارات، چشم و هم‌چشمی و مصرف‌گرایی، استفاده نادرست از فضای مجازی، معاشرت‌های غیراخلاقی و ناپسند، اعتیاد به مواد مخدر، مصرف مشروبات الکلی و خیانت زن و مرد از عملکرد‌های نامطلوب همسران است که باعث طلاق می‌شوند. برای کاهش طلاق‌های ناشی از این موارد باید با شناسایی این همسران و ارائه دوره‌های آموزشی و خدمات مشاوره‌ای، عملکرد آن‌ها را اصلاح کرد.
 
وقتی اسم طلاق را می شنویم ممکن است حالاتی از ترس، وابستگی، مسیولیت پذیری و موارد دیگر به در ذهن هر فردی مطرح شود که برخی از این عوامل را می توان با نگاه متفاوت بررسی کرد. ترس از اشتباه بودن و نادرست بودن وجود دارد، یا در مورد وابستگی که ممکن است بعد از طلاق در برخی موارد خود را نشان می دهد. مسولیت پذیری و نرمی که نتیجه در هر سه موقعیت طلاقی دامنه دار، طولانی و پر از درگیری خواهد بود. برای این که طلاق به یک روند همراه با همکاری و احترام باشد، زن و شوهر باید آماده باشند تا زندگی خود را در تمامی سطوح جدا کنند؛ به طور قانونی، عملی و عاطفی.
 
فردین علیخواه، جامعه شناس معتقد است: در تحولات اجتماعی جامعه ایرانی، مسیرِ تغییر به تدریج از قبیله، تیره و طایفه به سوی خانوادۀ پرجمعیتِ گسترده، و طی دهه‌های گذشته، مسیر تغییر از خانواده پرجمعیتِ گسترده به سوی خانوادۀ کوچکِ هسته‌ای شامل پدر، مادر، فرزند یا فرزندان بوده است. در سال‌های اخیر اما، خانواده کوچکِ هسته‌ای نیز کم رنگ شده و جامعه ایرانی به سوی محوریت فرد در حال حرکت است. به بیان دیگر، طی سال‌های اخیر به تدریج شاهد آن هستیم که «خود» تبدیل به هدف زندگی شده است. برای مثال حتی زیر چتر خانواده هسته‌ای چهار نفره نیز شاهد چهار پروژه زندگی هستیم. مادر به گل و گیاه علاقه‌مند است، پدر می‌خواهد در کسب و کار خودش پیشرفت کند، فرزند پسر به موسیقی علاقه‌مند است و فرزند دختر دوست دارد قهرمان تنیس روی میز شود. هر کدام از اعضای خانواده پروژه جداگانه خود را برای زندگی دارد. در یک خانواده بدون فرزند نیز شاهد دو مسیر زندگی در بین زن و شوهر هستیم.

ریشه بخشی از طلاق‌های جامعه ایرانی بیانگر اهمیت یافتن فرد و تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی است. باید توجه داشت که تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی پیامد‌هایی در پی دارد. این موضوع می‌تواند باعث شود تا افراد اساسا تن به ازدواج ندهند. یکی از دلایل گسترش زندگی مشترکِ بدون ازدواج در کشور‌های صنعتی جهان یا حتی همبالینی‌های یک شبه، آسان‌تر کردن جدایی برای رسیدگی به «خود به مثابه پروژه زندگی» است که در این کشور‌ها عموما با پیشرفت شغلی معنا می‌یابد. تبدیل خود به مثابه پروژه زندگی همچنین می‌تواند باعث شود تا آمار طلاق نیز افزایش یابد. در اینجا هر همراه یا شریک زندگی که به شکلی در مقابل پروژۀ «شکوفایی خود» دیگری بأیستد یا باعث توقف او شود به آسانی کنار گذاشته می‌شود. برای مثال جمله‌ای که به عنوان تیتر این مطلب انتخاب شده است جمله‌ای است که یک زن به شوهری گفته است که با مهاجرت از ایران مخالف بود. آن زن می‌خواست با مهاجرت تجربه جدیدی در زندگی کسب کند. البته اشاره به زنان در این نوشته به معنای آن نیست که مردان «خود» را تبدیل به «پروژه زندگی» نکرده اند.

امروزه برداشت ما از خانواده عموما معطوف به خانواده کم جمعیت هسته‌ای است و این در حالی است که زمانی صحبت از این نوع خانواده شاید دیوانگی محسوب می‌شد. جوامع نتوانستند در مقابل تغییر از خانواده پرجمعیت گسترده به خانواده کم جمعیت هسته‌ای مقاومت کنند. آیا جامعه ایران می‌تواند در مقابل حرکت از خانواده کم جمعیت هسته‌ای به سوی فرد مقاومت کند؟

همانطور که گفته شد بخشی از طلاق‌های جامعه ایرانی به دلیل تبدیل خود به پروژه زندگی رخ می‌دهند. به یقین هدف نویسنده از بیان این مطلب نه تقاضای فداکاری در زندگی مشترک بلکه توصیف وضعیتی پیش رو و حرف زدن درباره آن است تا اگر هم قرار است تغییری رخ دهد نسبت به پیامد‌های آن آگاهی وجود داشته باشد.
 
در نتیجه/ فیس‌بوک، توییتر، اینستاگرام و سایر رسانه‌های اجتماعی نقش بسیار مهمی در طلاق ایفا می‌کنند. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۵ انجام شده نشان داد که از هر ۷ مورد، یک نفر به دلیل اعتیاد همسرش به رسانه‌های اجتماعی طلاق می‌گیرد. در این مطالعه از هر ۴ نفری که مورد بررسی قرار گرفتند، حداقل یک نفر پاسخ می‌داد که تقریبا هفته‌ای یک‌‌بار جروبحث‌های خانوادگی‌شان به رسانه‌های اجتماعی مربوط می‌شود. اگرچه این دلیل به‌ندرت از عوامل اصلی طلاق به‌شمار می‌رود، با این حال جنگ و دعواهای بی‌پایان بر سر رسانه‌های اجتماعی می‌تواند زمینه را برای طلاق فراهم کند.

انتهای پیام/
برچسب ها: طلاق

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: