به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی یکتا پرس؛ همه دانش آموزان با توان و قابلیتهای یکسانی وارد نظام مدرسه نمیشوند. برخی از آنها از قبل دارای خانواده فرهیختهای هستند و روشن است که اگر در مدرسه چنین چیزهایی به دانش آموزان یاد داده شود تواناییها آنان صرفاً تکمیل خواهد شد، چون از زمینههای لازم برخوردارند.
نکته قابلتامل درباره نفرات برتر کنکور امسال که نتایج اولیه آزمون سراسری سال ۹۹ که در روز یکشنبه ۳۰ شهریور اعلام شد و همچنین مدارس محل تحصیل این دانش آموزان منتشر شد؛ چراکه سال گذشته تقریبا اکثر داوطلبانی که توانسته بودند در زمره ۱۰ یا ۵ نفر برتر گروههای مختلف آزمایشی قرار بگیرند، افرادی بودند که زمانی در مدارس غیرانتفاعی تحصیل میکردند، اما بهنظر میرسد امسال دانشآموزان سمپادی و تیزهوشان در میدان رقابت با غیرانتفاعیها، برگبرنده را در دست گرفتهاند.
جداسازی نظام آموزشی با الویت طبقات اجتماعی- اقتصادی که روزبهروز شدت گرفته و اکنون کدرشتهمحلهای خوب دانشگاهی که باعث تغییر طبقات و تحرک اجتماعی میشد، از دسترس کودکان حتی طبقه متوسط ما خارج شده.
نتایج المپیادهای نشان میدهد فقط منحصر به چند شهر بزرگ هست و بسیاری از استانها از آن محروم هستند. نتایج کنکور در طی چند سال اخیر این موضوع را بخوبی نشان میدهد، روزنامه فرهیختگان آماری که از قبول شدگان کنکور سال ۹۹ منتشر کرده بود، قبول شدگان یا کسب رتبههای برتر که بیشتر از ۶۷ درصد رتبههایبرتر کنکور، سمپادی و غیر دولتی و فقط ۲ درصد از مدارس دولتی هستند، به تفاوت کیفیت آموزشی را در مدارس دولتی و غیر دولتی بسیار محسوس میشود.
فردین علیخواه جامعه شناس می نویسد: همه دانش آموزان با توان و قابلیتهای یکسانی وارد نظام مدرسه نمیشوند. برخی از آنها از قبل دارای خانواده فرهیختهای هستند و روشن است که اگر در مدرسه چنین چیزهایی به دانش آموزان یاد داده شود تواناییها آنان صرفاً تکمیل خواهد شد، چون از زمینههای لازم برخوردارند. ولی عدهای از دانش آموزان هم هستند که در خانواده اصلاً چنین چیزهایی را نیاموختهاند و به تعبیری خانواده فقیری داشتهاند. وظیفه نظام آموزشوپرورش آن است که روی این دانش آموزان بیشتر کار کند. به آنان بیشتر آموزش بدهد تا همپای دانش آموزان دسته اول شوند. امری که برخی آنرا تبعیض مثبت میدانند. نظام آموزشوپرورش باید وضعیت را عادلانه پیش ببرد تا درنهایت دانش آموزان با تواناییهای مشابهی دوره تحصیل را به اتمام برسانند.
تبعیض در برخورداری از کیفیتهای خوب یادگیری و مدارس بین دانشآموزان کشور را میتوان به عنوان جنبه تبعیضآمیز نظام آموزشی دانست. به این معنی که ما در معنای کیفی عدالت آموزشی با یک تبعیض روبهرو هستیم و بر این اساس همه دانشآموزان ممکن است به مدرسه بروند، خصوصا در دوره ابتدایی، اما فرصتهای برابر برای یادگیری و ادامه تحصیل در دانشگاههای برتر را ندارند.
درواقع نابرابری موجود در نظام آموزشی باعث شده تا فقرا، با فرهنگ حاکم بر خانوادههای فقیر وارد و با همان فرهنگ خارج شوند. خانوادههایی که پولدارترند یا به تعبیری سرمایه اقتصادی و فرهنگی بیشتری دارند فرزندان خود را به مدارس درجهیک میفرستند و خانوادههای کمدرآمد به مدارس ضعیف تر. نتیجه آنکه وارثان اقتصاد، هنر و سیاست همچنان وارث و مدعی این عرصه میمانند و وارثان فقر هم همچنان فقر را به نسل بعد از خود منتقل میکنند. نابرابری از طریق مدرسه مدام بازتولید میشود. یعنی نظام آموزشوپرورش به شکل سمبلیک عدهای را از گردونه فرهیخته شدن و کسب مهارتهای اجتماعی لازم برای زندگی امروزی کنار میگذارد.
این عناصر تاثیرگذار در فرآیند تعلیم و تربیت و یاددهی و یادگیری است که باعث فرصتهای نابرابر یادگیری میشود، نتیجه آن را سال به سال در کجا میبینیم؟ در اینکه در گذشته وقتی آموزش عامل تحرک اجتماعی بود، کمک میکرد کودکان در کنار همدیگر از طبقات مختلف در مدرسه بنشینند. کودک یک پزشک در کنار کودک یک کارگر در کنار کودک یک کارمند همه به مدرسه میرفتند و بچه یک مسئول در کنار بچه یک شهروند عادی به مدرسه میرفت، آموزشی هم که دریافت میکردند یکسان بود.
اما اینجا تفاوتهای فردی و توانمندیهای اشخاص بود که راه را برایشان باز میکرد. آن چیزی که در امر آموزش علم تربیت بر آن تاکید میکند و امروز دنیا به سمتش میرود، توجه به تفاوتهای فردی در امر آموزش در محیط نرمال یادگیری است.
در خصوص نظام آموزشی کشور این بی عدالتی طی چند دهه است که به شکل زیرپوستی در کشور در حال وقوع است.
متأسفانه در کشوری که در قانون اساسیاش بر آموزش رایگان تأکید شده است روزبهروز شاهد طبقاتی شدن امر آموزش هستیم.
نکته جالب آنکه در مدارس دولتی هم شاهد طبقاتی شدن هستیم و مسئله فقط مدارس خصوصی/دولتی نیست. برخی از مدارس دولتی هم که در مناطق مرفه نشین شهرها قرار دارند با دریافت مستمر هزینه از والدین تلاش میکنند خدمات ویژهای به دانش آموزان ارائه دهند.
مدرسه در کشور ما بهتدریج تبدیل به سیستم تثبیت نابرابریهای اجتماعی میشود. ژنهای مرغوب که در خانوادههایی با سرمایه فرهنگی و اقتصادی بالا رشد میکنند به مدارس مطلوب میروند و میشوند وارثان اقتصاد و هنر، و ژنهای نامرغوب که والدین مرغوبی ندارند به مدارس ضعیف میروند و میشوند وارثان فقر!
انتهای پیام/