معرفی اصطلاحات سیاسی قسمت اول | یکتاپرس
اصطلاحات سیاسی
معانی اصطلاحات سیاسی را برای شما به صورت مجزا توضیح خواهیم داد. در این بخش با اصطلاحاتی چون امپریالیسم، سوفیسم و.. آشنا خواهید شد.
کد خبر: ۲۷۸۷۸
۰۳:۰۰ - ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۰

معرفی اصطلاحات سیاسی قسمت اول

به گزارش گروه سیاسی یکتا پرس، در لغت ‏براى واژه سیاست مفاهیم بسیارى ذکر کرده ‏اند و در فرهنگ علوم سیاسى نیز مفاهیم اصطلاحى متعددى براى آن به وجود آمده است. در ادامه به معرفی تعدادی از اصطلاحات سیاسی می پردازیم. 

۱. امپریالیسم:

امپریالیسم از کلمه قدیم‌تر (امپراطوری) گرفته شده است؛ و این اصطلاح عنوان برای قدرت یا دولتی بوده که خارج از محدوده و کشور خود به زور به تصرف سرزمین‌ها و ممالک دیگر اقدام می‌کرده، و آنجا را جهت بهره برداری، تحت سلطه خود قرار می‌داده است؛ و معنای امپریالیسم با کلمه استعمار پیوندی نزدیک دارند؛ و امپریالیسم به امپریالیسم نظامی، اقتصادی و فرهنگی تقسیم می‌شود.

۲. میلیتاریسم:

به معنای ارتش سالاری می‌باشد. به چهار حالت در سازمان ارتش مانند جنگجویی، سروری ارتش بر دستگاه دولت، بزرگداشت سپاهگیری و بسیج کشور برای هدف‌های نظامی را ارتش سالاری گویند. وقتی این چهار حالت کاملاً فراهم شد ارتش سالاری کامل گویند؛ و میلیتاریسم زمینه را برای دژسالاری، نازیسم، فاشیسم و فالانژیسم فراهم می‌کند.

۳. دژسالاری:

نام و اصطلاحی برای حکومت‌هایی است که با روش استبدادی و ترور بر سر کار می‌آیند.

۴. نازیسم:

عنوانی است برای حکومت آلمان در دورة "آدولف هیتلر" و گاهی هم ردیف معنای فاشیسم می‌باشد؛ و نیز نازی علامت اختصاری "حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان" به رهبری هیتلر است.

۵. فاشیسم:

این اصطلاح به صورت عام نامی است برای همه رژیم‌هایی که بقایشان بر پایة دیکتاتوری و زور و کشتار استوار است. اما به معنای خاص، نام جنبشی است که در سال ۱۹۲۹ به رهبری "موسولینی" در ایتالیا به راه افتاد.

۶. فالانژیسم:

نام حزب فاشیست اسپانیا می‌باشد. این حزب را "خوزه آنتونیو پریمودو ریورا" پسر دیکتاتور پیشین، "پریمودو ریورا"، در سال ۱۹۳۳ بنیان گذاشت.

۷. تیرانی (تیرانیسید):

عنوانی است برای حکومت ظالمانه‌ای که قدرت را از راه غیر قانونی در یونان باستان به دست می‌گرفت و در یونان "تورانوس (Tyrnnus) " می‌نامیدند.

۸. ماکیاولیسم (استبداد جدید):

مکتب ماکیاولیسم که آن را "فلسفه استبداد جدید" نیز می‌خوانند، عبارت از مجموعه اصول و دستوراتی است که ماکیاولی فیلسوف و سیاستمدار ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) برای حکومت ارائه داده است. که خلاصه این مکتب عبارت است از: تأسیس دولت‌های متحد و قوی که تابع کلیسا و دین نباشد. طرفداری از ظلم و استبداد و حکومت نامحدود. انسان موجود سیاسی و فطرتاً شرور است لذا برای علاج شرارت انسان حکومتی مقتدر و مستبد لازم است. اخلاق و مذهب تابع سیاست زمامدار می‌باشد، اگر صلاح دید در حکومت از دین و اخلاق استفاده می‌کند و اگر صلاح ندید استفاده نمی‌کند. زمامدار به منزلة قانون است و مردم باید از حاکم و زمامدار اطاعت کنند، اما خودش از قانون مستثنی است و هر چه بخواهد می‌تواند انجام دهد. روش حکومت در مکتب ماکیاولیسم آن است که زمامدار برای رسیدن به قدرت و حفظ آن مجاز است به هر عملی مانند زور، حیله، تزویر، جنایت، تقلب، نقض قول و پیمان شکنی و نقض مقررات اخلاقی متوسل شود؛ و هیچ نوع عملی برای رسیدن به قدرت و حفظ آن برای زمامدار ممنوع نیست، به شرط اینکه تمام این اعمال را پنهانی و سرّی انجام دهد؛ و جنایاتی که هیتلر و موسولینی دیکتاتور‌های آلمان و ایتالیا انجام دادند بر همین افکار دور می‌زد.

۹. نیهیلیسم:

نیهیلیسم یا هیچ انگاری، این اصطلاح از واژه (نیهیل (در زبان لاتین به معنای هیچ آمده است؛ و نیهیلیسم مکتبی فلسفی است که منکر هر نوع ارزش اخلاقی و مبلّغ شکاکیت مطلق و نفی وجود است؛ و گروهی از آنارشیست‌های قرن ۱۹ روسیه را نیز نیهیلیست خوانده اند. مؤسسه فرقه نیهیلیسم "میخائیل باکونین" (۱۸۷۶-۱۸۱۴ م.) بوده است.

۱۰. سوفیسم (سوفسطائی):

در زبان یونان سوفیسما و سوفیزا به معنای آموزش و سوفوس به معنای عقل و خرد می‌باشد. اما از نظر اصطلاح سوفیست عنوانی برای فلاسفه قبل از سقراط می‌باشد. که آنان مورد انتقاد سقراط و افلاطون قرار گرفتند. اما بعد‌ها به کسانی گفته می‌شد که در بحث‌ها و گفتگوی با مغالطه و زبان بازی بر حریف خود پیروز می‌شدند.

۱۱. سپتی سیسم (سپتیک):

این همان فلسفه شکاکین است. پیروانش معتقداند که انسان راهی برای شناخت حقایق ندارد. از این رو باید در همه امور توقف نماید. حتی علوم ریاضی را هم به طور احتمال قبول کند. این مَسْلک شبیه سوفیسم و نسبی گری است.

۱۲. آتئیسم:

پیروان این مکتب می‌گویند چیزی به عنوان مافوق طبیعت وجود ندارد؛ و انسان را فقط موجود طبیعی می‌دانند که باید با همان عقل طبیعی اداره شود.

۱۳. کمونیسم:

کمونیسم این اصطلاح از ریشه لاتینی (کمونیس) به معنای اشتراکی گرفته شده است؛ و این عقیده از سال ۱۸۴۰ م. رواج یافت؛ و معنای اشتراک محدود به ثروت و دارائی‌ها نمی‌شود، بلکه اشتراک شامل زنان و مسائل جنسی می‌گردد. بنابرنظر کمونیسم تمام منابع اقتصادی کشور اعم از صنعتی و امور دیگر مربوط به جامعه است نه افراد و خانواده ها، اما کمونیسم به معنای جدید عبارت است از اینکه دولت بر تمام مراکز اقتصادی جامعه کنترل داشته باشد و همه چیز باید در دست او قرار گیرد.

۱۴ مارکسیسم:

کمونیسم به معنای خاصی که امروز در نقاط مختلف دنیا رایج است کمونیسم مارکسیسم است. زیرا مؤسس کمونیسم "کارل مارکس" فیلسوف آلمانی (۱۸۸۳-۱۸۱۸ م.) بود که بعد از مارکس، "فریدریش انگلس (۱۸۹۵-۱۸۲۵ م.) "، "لنین" و "استالین" از رهبران کمونیسم بودند. بعد از درگذشت استالین (۱۹۵۳) "مالنکوف"، "بولگانین" و "خروشچف" جانشین وی شدند. البته آراء مارکس و اِنگلس توسط نفوذ فلاسفه آلمانی مخصوصاً "هگل" و "فویرباخ" گسترش یافت.

۱۵. لنینیسم:

لنینیسم نوع دیگری از مارکسیسم است که منسوب به "ولادیمیر ایلیچ لنین (۷۹۲۴-۱۸۷۰ م.) " بنیانگذار رژیم کمونیست و پیشوای انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه می‌باشد. لنین در اصول افکار مارکس تغییراتی داد به طوری که مواردی بر آن افزود و عناصری از آن را حذف کرد، تا مناسب اوضاع جامعه روسیه گردد؛ و در ضمن عقاید لنین بعد از انقلاب و رسیدن به قدرت نسبت به قبل از انقلاب تغییر یافت.

انتهای پیام/

برچسب ها: سیاست ، دانستنی ها

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: