به گزارش گروه اقتصادی یکتاپرس، از جمله معدود مغزهای متفکری است که با قدرت اندیشه بالای خود توانسته در یک زمان هدایت دو کمپانی بزرگ را برعهده گیرد و در هر دو به عنوان یک پدیده باور نکردنی ظاهر شود. مدیریت کمپانی «Nissan Motor» ژاپن، «Renault S.A» فرانسه و همچنین عضویت در هیات مدیره امپراطوری «Sony» و شرکت «Alcoa»، تمامی اینها شرایطی است که برای هر فرد ممکن است با تمام توان و تجربه و دانشی که داشته باشد محال وباور نکردنی باشد. نکته جالب اینجاست که «Ghosn» علاوه بر اینها در کشور ژاپن به عنوان یک فرد موثر و دست اندر کار حرفهای در لوازم خانگی نیز شهرت دارد!
«carlos Ghosn» نمونه کامل مدیری است که با آشنایی کامل از فرهنگهای مختلف، بازارهای چند ملیتی را شناسایی کرده و با استفاده از خردو دانش بالای خود نبض هر یک از این بازارها را در اختیار خود گرفته است. مدیری که خود متولد آمریکای جنوبی است، کار رسمی خود را در اروپا آغاز کرده و اوج شهرتش را در آسیا تجربه نموده و حال هر هفته بین سه قاره آسیا، اروپا و آمریکا در حال سفر است تا مبادا از تجربیات دیگران عقب بماند.
دادن جانی دوباره به کمپانی تقریبا ور شکسته «نیسان» که حال به عنوان کمپانی شماره دو خودرو سازی ژاپن مجددا به عرصه رقابت بازگشته است، سبب شد تا نام «Ghosn» به عنوان یک اسطوره در اذهان مردم ژاپن باقی بماند. هنگامی که او در سال ۱۹۹۹ سکان هدایت این کمپانی را در دست گرفت، به همه هواداران این شرکت قول داد که در عرض دو سال مجددا آن را به روزهای پرشکوه اولیه اش بازگرداند و اگر موفق به انجام دادن این کار نگردد، بلافاصله پس از این مدت از سمت خود استعفا خواهد کرد و همگان دیدند که بعد از مدت دو سال نه تنها نیازی به استعفای او نبود بلکه برای موفقیت او جشنهای بزرگی برپا گردید.
اینکه ملیت او واقعا کجایی است مسالهای نیست که به راحتی بتوان به آن پرداخت «carlos Ghosn» در نهم مارس ۱۹۵۴ در برزیل متولد شد. پدر و مادرش اصلیتی لبنانی داشتند و او نیز با شناسنامه فرانسوی (!) در بیروت بزرگ شد. در سال ۱۹۷۴ از دانشگاه پلی تکنیک پاریس فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۷۸ از یکی دیگر از دانشگاههای این شهر مدرک مهندسی گرفت و بلافاصله در یک کمپانی فرانسوی ساخت لاستیک با نام «Michelin» مشغول به کار شد و در سال ۱۹۸۱ به سمت مدیریت یکی از شعبههای شرکت در پاریس در آمد.
هوش سرشار او در کار عبور از پلههای ترقی را بسیار آسان گردانیده بود. به سبب تواناییها و نظریات فوق العاده اش به سرعت مورد توجه مدیران «Michelin» قرار گرفت و در فاصله سالهای ۱۹۸۴ و ۱۹۸۵ به عنوان مسئول بخش تحقیق و توسعه کمپانی به خدمت گرفته شد. پس از آن در سال ۱۹۸۶ به عنوان مسئول هماهنگی شعبات کمپانی در آمریکای جنوبی به زادگاهش بازگشت و در برزیل مشغول به کارشد. برای مدت چهار سال در آنجا ماند وبازار «Michelin» را در آمریکای جنوبی قوت بخشید و بر همین اساس مدیران شرکت تصمیم گرفتند تا در اختیار گرفتن بازار آمریکای شمالی «Ghosn» را به آنجا بفرستند. دیگر برای آنها نام «Ghosn» همانند نام سردار لشکری میآمد که او را به هر ماموریتی میفرستادند، از پیروزی و کشور گشایی او مطمئن بودند. هر زمان خطری برای بازار یک منطقه احساس میشد، فورا «Ghosn» در جلسات مطرح میگردید و بلافاصله از توان او برای رهایی استفاده میکردند. اینگونه بود که در سال ۱۹۹۰، «carlos Ghosn» به عنوان مسئول نمایندگیهای کمپانی «Michelin» وارد آمریکای شمالی شد و فعالیت خود را آغاز نمود. ورود او به این منطقه به منزله نوسازی ساختار تمامی شعبات حاضر در آنجا بود. با یک خانه تکانی گسترده در اوایل دهه ۱۹۹۰ چنان قدرتی به حضور کمپانی در منطقه بخشید که مدیران آن تصمیم به خرید کمپانی لاستیک سازی «Uniroyal Goodrich» گرفتند و از این وضعیت به مراتب خرسند به نظر میرسیدند.
با پیچیدن آوازه شهرت و توانایی مهندس «Ghosn» در سراسر جهان و میان کمپانیهای بزرگ و صنعتی هر یک در تلاش برای بکارگیری او برآمدند و پیشنهاداتی را مطرح مینمودند. از میان تمامی تقاضاها از شرکتهای دور و نزدیک، «Ghosn» به پیشنهاد کمپانی رنوی فرانسه را پذیرفت و در اکتبر سال ۹۶ با این کمپانی وارد قرار داد شد. در دسامبر آن سال «Ghosn» با سمت مدیریت این کمپانی در «Mercosur» مشغول به کارشد. در این سمت او مسئولیت بخشهای مهندسی، توسعه، ساخت، تحقیقات پیشرفته، عملیات قدرت و همچنین خرید محصولات در این منطقه رابر عهده داشت.
با ورود او به بازار خودرو کم کم استعدادهای ویژه او در این صنعت نمایان گشت، سیاستهای اقتصادی او چنان مورد رضایت مدیران کمپانی در آمده بود که از او در جلسات مختلف به عنوان یک سیاستمدار حرفهای نام میبردند، در مدت زمان اندکی با کاهش هزینههای اضافی و همچنین تعطیل کردن تعدادی از شعبات کم سوده این شرکت در مکانهای مختلف، سبب کسب سود ده فراوان برای کمپانی گردید و از آن پس او را «le Cost Killer» - قیمت شکن- مینامیدند.
دراواخر دهه ۱۹۹۰ کمپانی نیسان ژاپن به پایان عمر خودش نزدیک شده بود. سهامداران این شرکت اقدام به فروش سهام خود کرده بودند و هر یک قصد فرار از این وضعیت بحرانی و خطرناک را داشتند. در همین زمان شرکت «رنو» با خرید ۳۷ درصد از سهام این کمپانی به نجات آن برخاسته بود. در مارس ۱۹۹۹ کمپانی فرانسوی «رنو» رسما این میزان سهام را خریداری کرد و اعلام کرد که قصد دارد جلوی ورشکستگی کامل نیسان را بگیرد. مدیران این کمپانی بسیار آسوده و با زبانی بسیار ساده سخن از رهایی نیسان از خطر سقوط میدادند و با اعتماد به نفسی بالا اعلام میکردند که کمپانی آنها توان انجام این عملیات نجات را دارد. البته آنها حق داشتند، چرا که از نیروی متخصصی بهره میجستند که همواره در لحظات بحرانی، نجات بخش خواهدبود و در کارنامه خود پیروزی ارزندهای را ثبت نموده است.
در ژوئن سال ۱۹۹۹ «carlos Ghosn» برای نوسازی و نجات نیسان به ژاپن فرستاده شد. پس از یکسال تحقیق و بررسی در ژاپن، در ژوئن ۲۰۰۰ او رسما مدیریت کمپانی را بر عهده گرفت و متعهد شد که در عرض دو سال مجددا نیسان را به همان توانمندی باز خواهد گرداند. برای بسیاری این صحبت تنها یک بلوف و یا یک شعار تلقی میشد، اما آنان که «Ghons» را میشناختند به خوبی به تحقق این مساله واقف بودند.
مشابه عملکردش در «رنو» این بار نیز او اقدام به حذف هزینههای اضافی نمود، تعطیلی بسیاری از شعبات راکد، کاهش بسیاری از هزینههای داخلی و خرج و مخارج رسمی کمپانی، او را قادر ساخت تا با مدیریت جدی و توانمند خود، در آغاز هزاره سوم روزنه امید را نمایان سازد. در عرض مدت زمان کوتاهی «Ghons» به مشهورترین چهره در ژاپن تبدیل شد، آنها که سن و سال بیشتری داشتند او را با افسانههای کهن ژاپنی مقایسه میکردند و توانایی او را خارج از توانایی انسان معمولی میدانستند، در اکتبر سال ۲۰۰۱ او اقدام به چاپ کتاب زندگی نامه اش نمود و در اولین ماه فروشش توانست ۱۵۰ هزار نسخه از آن را به فروش رساند که به فروشترین کتاب آسیا شهرت یافت.
در سال ۲۰۰۲، «Ghons» به عنوان معاون کمپانی بزرگ «رنو- نیسان» و همچنین عضو هیات مدیره «رنو» نیز درآمد و سرانجام اینکه در آوریل امسال (۲۰۰۵) او به سمت مدیر کمپانی «رنو» منصوب شد. بر اساس نظر سنجیهای انجام شده در جراید تخصصی اتومبیل در سراسر دنیا، «carlos Ghosn» به عنوان با نفوذترین فرد در صنعت خودروی دنیا در سال ۲۰۰۵ شناخته شده است.
انتهای پیام/