به گزارش گروه اجتماعی یکتاپرس، دلزدگی زناشویی به علت مجموعهای از توقعات غیرواقع گرایانه و فراز و نشیبهای زندگی بروز میکند.
دلزدگی از عشق، یک روند تدریجی است. در واقع، صمیمیت و عشق به تدریج رنگ میبازند و به همراه آن، احساس خستگی عمومی عارض میشود. در شدیدترین نوع آن، دلزدگی برابر است با فروپاشی رابطه.
علایم دلزدگی زناشویی
دلزدگی زناشویی دارای نشانههای زیر است:
نوعی احساس دلزدگی و کسالت، سردردهای مزمن، بی اشتهایی یا پرخوری، …
دلزدهها قبل از هر چیز احساس آزردگی میکنند. آنها حس میکنند در زندگی مشترک اذیت میشوند. تمایلی به حل مشکل نشان نمیدهند و امیدی هم ندارند مشکلاتشان حل شود. حس میکنند کسی را ندارند که از آنها حمایت عاطفی کند.
دلزدهها خودشان را باور ندارند، حس میکنند شکست خورده اند و خودشان را دوست ندارند. آنها دیگر نه همسرشان را قبول دارند و نه میتوانند او را دوست داشته باشند.
گاهی توقعات ما آنقدر بالا و غیر واقع بینانه است که ازدواج با هر فرد دیگری هم نمیتواند آن توقعها را برآورده کند. مثلا زنی که توقع دارد شوهرش که از صفر زندگی را با او شروع کرده باید یکساله هم خانه و هم ماشین بخرد، معلوم است با دیدن واقعیت دلزده میشود.
وقتی زن و شوهر از فاز هیجانی و عاطفی اول پس از ازدواج بیرون میآیند، هر حادثه کوچکی را بهانه میکنند تا به همسرشان یک برچسب منفی بزنند. در این مواقع سکوت مردها نشانه بی احساسی شان تلقی میشود و یک بار محبت نکردن زن ها، نشانهی نامهربانی شان!
اگر همسران، نیازهای خود را مطرح نکنند یا در رابطه با همدیگر پی به نیازهای یکدیگر نبرند و به راه حل مثبتی برای برآورده کردن نیازهایشان نرسند، خطر دلزدگی دوچندان میشود.
انتهای پیام/