به گزارش سرویس سیاسی یکتاپرس ؛ ثبت نام از داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری امروز رسما از ساعت 8 صبح در وزارت کشور آغاز شد و کمتر از 40 روز دیگر به برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است . گروه های مختلف سیاسی در این روزها درگیر و دار تعیین نامزد نهایی خود هستند . در جریان اصلاحات از مدت ها قبل نهاد اجماع ساز برای تعیین نامزد نهایی با مسئولیت بهزاد نبوی تشکیل گردید . در این بین برخی مکانیسم تعیین نامزد نهایی در این نهاد را نپذیرفته و قصد دارند به صورت جداگانه وارد انتخابات شوند . یکی از این افراد محمد رضا عارف است که شنیده شده به صورت مستقل وارد این انتخابات می شود . اصلاحات در این انتخابات با بحران های بزرگی رو برو هست ، بزرگترین و اصلی ترین آن را می توان ریزش پایگاه اجتماعی به دلیل عملکرد دولت متبوعشان دانست ، از سوی دیگر در میانه این اردوگاه ظاهرا اختلافات و چند دستگی وجود دارد .
روزنامه حزب کارگزاران در همین خصوص با اشاره به سه دستگی در اصلاحات نوشته است :
دسته اول، سیاسیونی که خود را اصلاحطلب پیشرو میخوانند و معنای آن جز این نیست که دیگران را پسرو میدانند! این دوستان که بیشتر سابقه حضور در «میدان» انقلاب به خصوص در دهههای پنجاه و شصت را دارند و ما آنان را «اصلاحطلبان چپگرا» میخوانیم به حوادثی مانند تسخیر سفارت آمریکا در تهران، حضور در کمیتههای انقلاب اسلامی و عضویت در وزارت اطلاعات در دهه شصت مشهور هستند.
آنان راه حل برونرفت اصلاحات از وضعیت کنونی را «صراحت» و بازگشت به چیزی میدانند که آن را «اصالت» میخوانند و میکوشند جبهه اصلاحات را از زیر سایه اکبر هاشمی رفسنجانی بیرون آورند. به نظر این جریان راه حل مسائل کشور در نقد حاکمیت و ایجاد هیجان سیاسی است و باید سقف مطالبات را بالا برد و در تداوم راهبرد فشار از پایین و چانهزنی در بالا حاکمیت را به پذیرش اصلاحات دعوت کنند.
این طیف به خاطر رد صلاحیت نامزدشان، مجبور به تحریم انتخابات یا حمایت از نامزدهای دیگر جبهه خواهند شد.
دسته دوم، بوروکراتهایی که مدیران دولت اصلاحات، در عصر سید محمد خاتمی بودند و ما آنان را «اصلاحطلبان راستگرا» میدانیم، مدیران اجرایی و اداری و فنی که افرادی بیسر و صدا و نجیب هستند و بیشتر در طیف کارشناسی دولتها از موسوی و خاتمی و هاشمی و روحانی حضور داشتهاند.
این جریان معتقد است باید با تعامل با حاکمیت و بدون سر و صدا حیات جبهه اصلاحات را حفظ کرد و در واقع این راهبرد از نظر ما تا حدود زیادی مطلوب است. ایراد در آنجاست که این جریان فقط به حضور در حاکمیت و حفظ جبهه اصلاحات فکر میکند و چندان گفتمان یا راهبردی برای پیشبرد برنامه اصلاحات ندارد.
در واقع در نقطه مقابل جریان اول که از اصلاحات حداکثری دفاع میکند این جریان در پی اصلاحات حداقلی است که مهمترین برنامه آن حفظ بدنه بوروکراسی و اداری کشور در چهل سال گذشته از دولت شهید رجایی تا دولت روحانی به جز دوره احمدینژاد حفظ شده است و ترکیب آن تغییر چندانی نکرده است.
نامزد این جریان در جبهه اصلاحات محمدرضا عارف است. فردی که تقریباً همه مطمئن هستند تأیید صلاحیت میشود اما بعید است هیچ حزب یا فرد برجستهای در جبهه اصلاحات نامزدی او را به این جبهه پیشنهاد کند. متأسفانه عملکرد ایشان در مجلس دهم با وجود رأی بالای مردم تهران به ایشان در مقام رهبری فراکسیون امید مهمترین نقد بر دکتر عارف است و نشان میدهد به همان اندازه که میتوانند در یک دولت اصلاحطلب به عنوان رئیس دانشگاه یا وزیر و حتی معاون رئیسجمهور مفید باشند در مقام یک سیاستمدار و یک پارلمانتاریست ناموفق هستند و بعید است حتی در مقام خطابه هم بتوانند مردم را به رأی دادن ترغیب کنند.
گروه سوم، تکنوکراتهایی که میتوان آنان را اصلاحطلبان واقعگرا یا میانهرو خواند. به همان اندازه که رقیبان درون جبههای و درونگفتمانی این جریان در جبهه اصلاحات در کار تشکیلات مهارت داشتند جنبش تکنوکراسی در ایران فاقد جذابیتهای اجتماعی بود هر چند که از لحاظ گفتمانی میتوان آن را پشروتر از جناح چپ و جناح راست اصلاحات خواند. گفتمان تکنوکراسی در جبهه اصلاحات بر «برنامه توسعه ایران» استوار است. در واقع این جریان نه مانند سیاسیون اصلاحطلب «انتخاباتگرا» است و فکر میکند پیروزی در انتخابات نقطه اوج اصلاحات است و نه مانند بوروکراتهای اصلاحطلب «دولتگرا»ست و فکر میکند پس از پیروزی در انتخابات هیچ نیازی به ارتباط با بدنه اصلاحات وجود ندارد و مهم حفظ کرسیهای اصلاحات در حاکمیت است.
روزنامه سازندگی هدف این طیف را برنامه توسعه و نامزد آنها را اسحاق جهانگیری معرفی کرده است.