چگونه یک درونگرا موفق باشیم؟ | یکتاپرس
اینطور به نظر می‌رسد که ما امروزه در دوران درون‌گراها زندگی می‌کنیم. درون‌گراها در حرفه‌شان روز به روز به موفقیت‌های مهم‌تری نائل می‌شوند.
کد خبر: ۳۲۹۰۱
۰۵:۰۰ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰

چگونه یک درونگرا موفق باشیم؟

به گزارش گروه فرهنگی یکتا پرس، نقطه مشترک باراک اوباما، جی کی رولینگ و اُدری هپبورن چیست؟ همه آنها از نظر شخصیتی درونگرا بوده‌اند، با این همه کسی نمی‌تواند استعدادها و توانایی‌های آنها را انکار کند.

کژفهمی رایج این است که درونگراها، مردم را دوست ندارند و نمی‌خواهند و نمی‌توانند اجتماعی شوند. اما باید دانست که تنها تفاوت برونگراها و درونگراها این است که درونگراها بر خلاف برونگراها نیاز به گرفتن انرژی و الهام از دیگران ندارند، آنها نیاز به دوره‌های خلوت برای خلاقیت دارند و برخلاف تصور خیلی‌ها از جمع گریزان نیستند، بلکه غرق شدن طولانی‌مدت در جمع را نمی‌پسندند.

درونگراها صفاتی دارند که می‌تواند زمینه موفقیت و کسب قدرت و حتی رهبری آنها را فراهم کند:

درونگراها سنجیده عمل می‌کنند
درونگراها دوست دارند که ساز و کار عملکرد چیزها را قبل از عمل دریابند، آنها اهل نقشه کشیدن هستند، آنها تصمیم تکانه‌ای نمی‌گیرند و قبل از هر کاری سعی می‌کنند، اطلاعات کافی جمع‌آوری کنند.

آنها ارتباطات انسانی عمیق و معنی‌دار ایجاد می‌کنند
درونگراها دایره دوستان‌شان خیلی محدود است.
اما در مقابل اگر کسی را در حلقه دوستان خود قرار بدهند، ارتباطی عمیق و معنی‌دار با او برقرار می‌کنند و این شخص به تدریج متوجه کیفیت این رابطه می‌شود.

آنها می‌توانند مستقلا یک کار و پروژه را پیش ببرند
شاید درونگراها در کار تیمی به اندازه برونگراها کارآمد نباشند، اما آنها هم ابزارهای خاص خود را دارند. کیفیت کار آنها بالاست، نیازی نیست که دستی از بالا مدام به آنها انگیزه بدهد، آنها خودانگیزشی خاص خود را دارند و دوست دارند که کار خود را به بهترین شیوه، پیش ببرند.

درونگراها دیر کاری را قبول می‌کنند، اما وقتی قبول کردند، معمولا خوش‌قول هستند
درونگراها در انتخاب کار و وظیفه‌ای که ارزش صرف وقت و انرژی آنها را داشته باشد، سخت‌گیر هستند. اما وقتی کاری را قبول کردند، می‌شود به خوش‌قولی آنها امید داشت.

آنها سخنران‌های خوبی هستند!
بعضی‌ها تصور می‌کنند که درونگراها از عهده سخنرانی برنمی‌آیند و آدم‌های دستپاچه و مضطربی در جلوی جمع هستند؛ اما دقیقا برعکس! یک درونگرا معمولا قبل از سخنرانی خوب آماده می‌شود، پژوهش می‌کند و پرزنتیشن خوبی آماده می‌کند.
باراک اوباما که خیلی‌ها او را آدم دروانگرایی می‌دانند، یک سخنران بسیار ماهر است.

وجود آنها برای گروه‌های کاری لازم است
همه اعضای گروه که نباید یک طور باشند. درونگراها از آنجا شنوندگان اهل تعمقی هستند، می‌توانند به یک گروه کاری، عمق بدهند و موفق‌ترش کنند.

آنها می‌توانند احساسات خود را کنترل کنند
درونگراها آدم‌هایی نیستند که بتوانند به راحتی احساسات خود را ابراز کنند، اما همین خصلت باعث می‌شود که بتوانند احساسات درونی خود را به دقت ارزیابی کنند. بنابراین احتمال عصبانیت و کارهای تکانه‌ای در آنها خیلی پایین است.

آنها می‌توانند از زاویه دیگری به امور نگاه کنند و خلاق باشند
برخلاف برونگراها که دوست دارند در کنار جامعه و همرنگ با مردم حرکت کنند، درونگراها هراسی از متفاوت عمل کردن و دنبال نکردن رویه معمول ندارند و به همین خاطر می‌توانند ایده‌های تازه و نویی را دنبال کنند و خلاق باشند، حتی اگر این ایده‌ها توأم با احتمال شکست باشند.

آنها می‌دانند که چه زمانی صلاح است عقب بکشند و کاری را متوقف کنند
درونگراها آدم‌هایی هستند که محدودیت‌های خود را می‌شناسند. اگر همه منابع درونی خود را صرف کاری کردند و نتیجه نگرفتند، این قابلیت را دارند که کنار بکشند و به کار دیگری مشغول شوند و یا از ترفند دیگری برای حل مشکل استفاده کنند.

آنها سبک زندگی و شادی‌های خاص خود را دارند
درونگراها شادی‌های درونی خاص خود را دارند، شادی‌هایی که خود بر آن کنترل دارند و تحت تأثیر دیگران و قضاوت‌هایشان قرار نمی‌گیرد.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: