گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس، ماجرای خانواده خرمدین و قتل های ناباورانه ای که در خانه آن ها واقع در شهرک اکباتان اتفاق افتاده است، شاید مهمترین خبری باشد که این روزها مردم کشورمان پیگیر آن هستند.
جزئیات تازه ای که پشت سر هم درباره این خانواده مطرح می شود، فعلا تنور اخبار تاسف بار را داغ نگه داشته است. و اکثرا اعتقاد دارند که موضوع بزرگتر از اقرارهایی است که انجام گرفته و حرف های ضد و نقیض و گاهی باورنکردنی آن ها، بین مردم و باورشان دیوار بزرگی از بلاتکلیفی را بنا نهاده است.
سئوال اول از این جا شروع می شود که پدر بابک خرمدین می گوید : دخترم آرزو با پسر خواهرم فرامرز ازدواج کرد وبعد از 6 ماه زندگی مشترک، برایمان گفت که فرامرز رفتارهای نامعقول دارد. او اعتیاد داشت و با خودروی پرایدش افرادی را که بهصورت قاچاقی وارد ایران شده بودند جابهجا میکرد. رفتارهای نامعقول و کارهای خلافش ما را به این نتیجه رساند که تصمیم به قتل او بگیریم
__دخترتان هم از این ماجرا با خبر بود؟
بله. باهم به این نتیجه رسیدیم که او را به قتل برسانیم. یادم نمیآید چه تاریخی بود اما سال 90 بود که یک روز فرامرز به خانهمان آمد. همسرم داخل غذایش حدود 80 تا قرص خواب آور ریخت که فوت کرد و با کمک همسرم او را به حمام بردیم و جسدش را مثله کردیم. هنوز تبر و چاقویی که با آن فرامرز را مثله کردیم دارم. بعد از قتل هم تکههای جسد را در سطل زباله انداختیم. بعد هم خودروی پراید او را در اطراف مهرآباد رها کردیم.
آیا بی اعتنایی دختر خانواده نسبت به قتل همسرش سئوال برانگیز نیست؟ آیا نمی توانست با طرح دلایل اعتیاد و کارهای غیر قانونی همسرش در دادگاه از او طلاق بگیرد؟ آیا مادر داماد ( که خواهر اکبر خرمدین است) با یک جمله که پسرش با قاچاقچی ها رفته، سال ها بی اعتنا به غیبت فرزندش برای پیدا کردن آن هیچ اقدامی نکرده و خیلی راحت با موضوع کنار می آید؟
جالب تر این که تمام مردم کشور به این کاراعتراض کرده اند و پیگیر هستند، اما هنوز از طرف خانواده داماد کسی عکس العملی نشان داده است.
سئوال بعدی این که وقتی اکبر خرمدین مطرح می کند: "بابک از دوربین مداربسته خانهمان متوجه قتل خواهرش شده بود اما چون دل خوشی از خواهرش نداشت، برای همین هم تصمیم نداشت که این ماجرا را لو دهد. بابک آدم بدی بود".
این موضوع با توجه به تعریف های خوبی که تعدادی ازهمکاران و شاگردان بابک خرمدین از رفتار و اخلاق او می کنند، چنین حرکتی از او که مرگ خواهر و تکه تکه شدن آن توسط پدر و مادرش را توسط دوربین مدار بسته می بیند و هیچ اعتنایی نمی کند، عجیب وسئوال برانگیزبه نظر نمی رسد؟
موضوع سئوال برانگیز بعدی حرف های لیلا اوتادی است که می نویسد: همکاری پدر با مادر و تجاوز به دخترش در 8 سالگی، و بازگو کردن ماجرا توسط دختر به مادرش که با یک بی اعتنایی ِ بزرگ روبرو می شود. عجیب نیست؟
یا تجاوز پدر به دختری که دانشجوی پسرش بوده و بنا به نوشته لیلا اوتادی، فهمیدن موضوع توسط بابک و اعتراض آن به این عمل منجر به تکه تکه شدنش می شود.
همچنین حرف های ضد و نقیض اکبر خرمدین دربازپرسی،سئوال: با این همه شخصیتهای تاریخی چرا به سمت بابک خرمدین رفتید؟
جواب: بخاطر اینکه ضد عرب بود. به دلیل اینکه عربها آن موقع در ایران بودند و ۲۷۰ سال بر ما حکومت کردند. نهضت از زمان ابومسلم شروع شد. نهضت ابومسلم پنج سال بود. نهضت بابک ۲۲ سال بود. بابک ۲۲ سال با اعراب جنگید و این سبب شد که توانستیم اعراب را از ایران پاک و مقدس بیرون کنیم..
سوال بعدی : شما خودتان اهل نماز هستید؟
جواب: من از ۹ سالگی نماز و روزهام ترک نشد و تا ۱۸ و ۱۹ سال پیش که جراحی پروستات انجام دادم.
سئوال دیگر: چرا با عربها مشکل دارید؟
جواب: من با عربها مشکل دارم. دوستشان ندارم. قدرت داشته باشم کل عربها را از بین میبرم.
و قاضی که به او می گوید: خیلی از بزرگانِ دین ما عرب هستند.
جواب : من ائمه اطهار را میپرستم، دوستشان دارم و پیرو مکتب علی و محمد هستم.
آیا همین پرسش و پاسخ، ما را با دوگانگی شخصیتی و عقیدتی پدر بابک خرمدین مواجه نمی کند؟ آیا این همه مسائل عجیب در این خانواده، انسان را به شکل یک سئوال بزرگ در نمی آورد؟
بنظر می رسد در روزهای آینده خبرهای دیگری هم از این خانواده ای که فعلا در هیچ تعریفی نمی گنجد خواهیم شنید.
انتهای پیام/