6 گام تا رسیدن به خلاقیت | یکتاپرس
در گروهی از افراد خلاقیت به طور ذاتی یا اکتسابی وجود دارد. ما قصد داریم در این مقاله شما را با روش هایی برای پرورش خلاقیت آشنا کنیم.
کد خبر: ۳۹۴۴۰
۱۱:۴۴ - ۰۳ تير ۱۴۰۰

خلاقیت
خلاقیت چیست؟

خلاقیت به معنای خلق کردن و آفریدن یک چیز جدید است که برای اولین بار شکل می­گیرد. این چیز نو می­تواند یک وسیله، کلام ارزشمند، اثر هنری، ایده یا راهکاری جدید برای حل مشکلات و بهبود مسائل موجود باشد. خلاقیت از مهم‌ترین ابعاد وجود هر انسان است و شاید بتوان آن را از اصلی ­ترین تمایزات او با دیگر موجودات زنده دانست. همه­ی دستاوردهایی که بشر از زمان حیات بر کره زمین تا امروز بدان دست یافته ­است و هر تغییری که در شیوه­ی زندگی او شکل گرفته، به واسطه داشتن خلاقیت است در حالی که تفاوتی در زندگی حیوانات و دیگر جانداران از میلیون­ها سال قبل تا به حال دیده نمی­شود.

خلاقیت یک مهارت ذهنی است که همه افراد به میزان یکسان از آن برخوردار نیستند. در گروهی از افراد سطح بالایی از خلاقیت به طور ذاتی یا اکتسابی وجود دارد و در سایرین می­توان از طریق مختلف به تقویت آن پرداخت. در میان صاحب­نظران تعریف یگانه­ای از خلاقیت وجود ندارد. از دیدگاه بزرگان، خلاقیت از عوامل زیادی نشأت می­گیرد و با موارد بسیاری در ارتباط است. از همین رو هرکس آن را از جنبه خاصی تعریف کرده­است. از تعاریف کوتاه و ساده مثل "نگریستن به شیوه­ای متفاوت" یا "کنار گذاشتن عادات ذهنی" گرفته تا نظریات اندیشمندان علوم انسانی. به طور کلی باید گفت خلاقیت قابل یادگیری و پروش است و به موضوع خاصی تعلق ندارد. در واقع ایده­های خلاقانه از امور پیش­ پا افتاده تا مسائل پیچیده علمی قابلیت ظهور و استفاده دارند.

فرایند خلاقیت

برای رسیدن به یک فکر یا راهکار خلاقانه 6 مرحله باید طی شود. به این الگوی کلی، فرایند خلاقیت گفته می­شود.

گام اول: یافتن حقیقت

این گام شامل دو مرحله زیر است:

بیان مسئله: فرد ابتدا باید مسائلی که قصد دارد برای حل آن راهکار ارائه کند، انتخاب نماید.

آماده­سازی: برای حل خلاقانه مسئله پیش رو، به کارگیری دانش فعلی و جمع­آوری داده­های جدید لازم است. مجموع این اطلاعات، سوخت اولیه برای ساختن ایده­های خلاقانه است. به خاطر داشته­باشید، داده­های بیش از حد و نامتناسب که با روش­های اشتباه جمع­آوری شده باشند، خلاقیت و قدرت تصور را از بین می­برند.

گام دوم: پالایش

داده­هایی که پیش رو دارید باید به طور دقیق بررسی و دسته ­بندی شوند. اهمیت این مرحله در جداسازی اطلاعات خالص و ناخالص از یکدیگر است که مانع از گمراهی در مراحل بعدی می­شود. باید بتوانیم مطالب بیهوده را تشخیص داده و حذف کنیم.

گام سوم: واکاوی

در این بخش، فرد مطالب گزینش­شده را به صورت عمیق مورد بررسی قرار می­دهد و با توجه به مسئله مورد نظر و اهداف حل آن، از داده­ها استفاده می­کند. در این مرحله بخشی از اطلاعات به صورت ناخودآگاه توسط ذهن پردازش می­شود.

گام چهارم: شکل­گیری ایده­ها

در گام چهارم وقت آن است که در اثر پردازش اطلاعات، ایده­های خلاقانه اولیه در ذهن فرد ایجاد شود. در این بخش ایده­ ها تک به تک بررسی می­شوند و بهترین ایده ­ها با اصلاح، تغییر و ترکیب، کامل­تر و به ­روزتر می­شوند.

گام پنجم: یافتن راهکار

در این مرحله فرد ایده­ها را به منظور انتخاب بهترین آن­ها، مورد ارزشیابی قرار می­دهد و راهکار نهایی را از بین ایده ­های منتخب، گزینش کرده و پیاده ­سازی می­کند.

گام ششم: دریافت بازخورد

بعد از پیاده­سازی ایده­ های نهایی، فرد بازخوردهای مختلفی دریافت می­کند. این بازخوردها به شناسایی کاستی­ های ایده­ی موردنظر کمک کرده و ضعف­ ها بررسی می  ­شوند. در این حالت با تجربه ­های عملی می­توان نواقص ایده­ها را رفع و آن­ها را کامل­تر  نمود. سپس فرد که آگاهی بیشتری نسبت به موضوع پیدا کرده می­تواند اطلاعات بهتری بیابد و آن­ها را با دید بهتری پردازش کند. در این مرحله تعقل و تخیل فرد با یکدیگر در تعامل هستند و خلاقیت با ایجاد ایده ­های جدید بروز می­کند. بنابراین با هماهنگی قوه­های تفکر، قضاوت و تخیل پاسخ­های ذهنی و ارتباطات میان آن­ها شکل می­گیرد که به ارائه راهکارهای عملی و کارآمد منجر می­شود.

افراد خلاق چه ویژگی­هایی دارند؟

ممکن است برای حل مسائل فعلی چندین راهکار معمول را امتحان نمود که هر کدام از این روش­ها تا حدودی در رفع مشکل مؤثر عمل کنند. اما همیشه راهی آسان­تر و بهینه­تر وجود دارد که از چشم انسان­های عادی پنهان مانده است. در روزگاری که مسافت­های طولانی به زحمت طی و شانه ­های زیادی به زیر بارهای سنگین خم می­شدند، انسان­های زیادی حضور داشتند اما ایده­ی ساخت چرخ تنها در یک زمان و به ذهن یک نفر خطور کرده­بود. انسان­های زیادی به ادبیات علاقه دارند و به یادگیری مبانی و مطالعه آثار ادبی می­پردازند اما همه­ ی آن­ها از موهبت سرودن اشعار و نگارش آثار شگفت­انگیز برخوردار نیستند. شاید بتوان اصلی­ترین تفاوت کسانی که در یک زمینه درخشیده و ماندگار شده­اند را با همه­ی افرادی که در آن زمینه تلاش دارند، ارائه­ ی تفکرات خلاقانه و کاربردی در همان موضوع دانست. چرا که بشر همواره به دنبال راه ­حل­ های جدید است که به وسیله آن بتواند خود را با زندگی و شرایط زمانه تطبیق دهد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم خلاقیت باید با افراد خلاق و ویژگی­های برجسته­ ی آن­ها شویم.

خیال­پردازی

خیال­پردازی ویژگی بارز افراد خلاق است. چرا که ساختارهای جدید، نخستین بار باید در ذهن افراد شکل بگیرند. تصور کنید ژول ورن بدون قوه خیال­پردازی چگونه می­توانست چنین آثار کم ­نظیر و خلاقانه­ای بی افریند و بشر چگونه می­توانست بدون داشتن رویای پرواز، هواپیما بسازد؟

ساختارشکنی

افراد خلاق عموماً ساختارشکن هستند و از چارچوب ­ها، اصول رایج و الگوهای از پیش­ تعیین­ شده پیروی نمی­کنند. این افراد در هر حیطه­ای که حضور دارند اعم از شعر، موسیقی و ... سبک­های تازه می ­آفرینند و حتی به خاطر آن مورد شماتت سنت­گرایان قرار می­گیرند.

هوشمندی

یکی دیگر از ویژگی­های افراد خلاق، هوشمندی است. لزوماً همه افراد باهوش، به قدر کافی خلاق نیستند اما خلاقیت در افرادی که از هوش خود به درستی استفاده می­کنند، به موفقیت منجر می­شود.

خودباوری

افراد خلاق به خود باور دارند؛ حتی اگر اعتماد به نفس کافی برای بیان نگرش­های خود نداشته ­باشند؛ چرا که نیازی به همرنگی با جماعت و گذر از مسیری که دیگران از آن گذشته­اند در خود حس نمی­کنند. آن­ها ایده­ها، افکار و راه­های جدید را از درون خود می­جویند.

درک چالش­ها و مشکلات

بسیاری از افراد خلاق در طول زندگی به نوعی با کمبودها دست و پنجه نرم کرده­اند. این مسئله باعث شده درک درستی از پیشامدها و مسائل مختلف زندگی داشته باشند. در حقیقت همین فقدان­ها سبب تحریک احساسات، خیال­بافی و فعالیت ذهنی آن­ها شده تا راه جدیدی برای رفع این مسائل بیابند.

درس گرفتن از تجربه­ ها

افراد خلاق نگاه ویژ­­ه­ای به تجارب قبلی دارند. خیلی­ ها خلاقیت را به شانس و الهامات نسبت می­دهند اما کمتر کسی می­داند که ذهن یک انسان خلاق تا چه حد در بهره ­گیری از آزمون­ها، خطاها و تجارب گذشته تمرکز دارد. درست است که آن­ها به مسائل، نگاه تازه دارند اما دانسته ­های خود را نیز در ایده­ پردازی دخالت می­دهند.

روش­هایی برای پرورش خلاقیت

شاید به دیدگاه جالبی که کودکان نسبت به مسائل مختلف دارند، توجه کرده باشید یا بعضی حرف­ها، کارها یا بازی­هایی که انجام می­دهند به نظرتان خلاقانه بیاید. این تخیل قوی، ذهن آزاد و عاری از کلیشه­ ها در همه­ ی کودکان خردسال وجود دارد. با این وجود بسته به محیطی که فرد در آن رشد می­کند و آموزشی که می­بیند ممکن است ذهن او برای شکل­گیری تفکرات جدید ضعیف و محدود شود. برای پرورش خلاقیت ابتدا باید موانع را شناخت و از آن­­ها دوری کرد. موانعی که خلاقیت افراد را سرکوب می­کنند، عبارت‌اند از:

  • همه چیز را فقط با منطق سنجیدن
  • تعصب و اطاعت بی­چون و چرا از اصول
  • اکتفا کردن تنها به یک راه­حل و عدم پیگیری پاسخ­های بهتر
  • ترس و دوری از ابهامات
  • ترس از شکست و محافظه­ کاری شدید
  • نپرداختن به تفریح و سرگرمی
  • تک ­بعدی بودن و تنها به یک کار پرداختن
  • ترس از سرزنش و تمسخر دیگران

 

پس از رفع عوامل بازدارنده خلاقیت، باید به انجام اموری که باعث تقویت آن می­شوند، توجه کنید.

بازی فکری

برای پرورش خلاقیت باید زمان خود را به کارهایی اختصاص دهید که موجب اندیشیدن و تصویرسازی گردد. انجام انواع بازی­های هوش و ریاضی، شطرنج، بازی­های گروهی و ... باعث تقویت قدرت تفکر، تمرین ذهن، و توجه هم‌زمان به ابعاد مختلف یک موضوع می­شود.

دانش ­اندوزی

 برای رشد خلاقیت به دانش نیاز است. به همین سبب باید دانش ­اندوزی کرده و در باب مسائل مختلف اطلاعات خود را بالا ببرید. ایده­ های خلاقانه محصول دانش و تفکر مستقل فرد است که قصد دارد دانسته­ های قبلی را تکمیل و یا از آن برای بهبود شرایط استفاده کند.

کسب تجربه

باید خود را در موقعیت­هایی قرار دهید که تجارب جدید برای شما به ارمغان می­آورد. مثلاً مسافرت، بازدید از اماکن مختلف، خواندن کتاب، معاشرت با دیگران، انجام کارهایی که به آن علاقه دارید و ... می­تواند شما را با اتفاقاتی روبه ­رو کند که بخواهید در مورد آن تفکر و مطالعه کنید. استفاده از تجارب دیگران از طریق مطالعه شرح­حال افراد خلاق و موفق، تماشای فیلم­های ارزنده و گوش کردن به برنامه ­های رادیو نیز می­تواند سرشار از تجربه­های تازه باشد که در ایده ­پردازی و عملی ساختن آن­ها به شما کمک کند.

تقویت روحیه پرسشگری

میدان دادن به روحیاتی مثل کنجکاوی و پرسشگری می­تواند افکار پوسیده را در یک جامعه به چالش بکشد و زمینه­ای برای تغییرات بزرگ فراهم کند. هر چیزی که برای شما مبهم است یا برای پذیرفتن آن دلیل کافی ندارید مورد سؤال قرار دهید. اگر پاسخ قانع­کننده­ای وجود داشته باشد شما آن را می­پذیرید و در غیر این صورت قالب­های ذهنی را شکسته و تفکرات خلاق شما شروع به فعالیت می­کنند.

 

برچسب ها: کسب و کار

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: