خلاقیت به معنای خلق کردن و آفریدن یک چیز جدید است که برای اولین بار شکل میگیرد. این چیز نو میتواند یک وسیله، کلام ارزشمند، اثر هنری، ایده یا راهکاری جدید برای حل مشکلات و بهبود مسائل موجود باشد. خلاقیت از مهمترین ابعاد وجود هر انسان است و شاید بتوان آن را از اصلی ترین تمایزات او با دیگر موجودات زنده دانست. همهی دستاوردهایی که بشر از زمان حیات بر کره زمین تا امروز بدان دست یافته است و هر تغییری که در شیوهی زندگی او شکل گرفته، به واسطه داشتن خلاقیت است در حالی که تفاوتی در زندگی حیوانات و دیگر جانداران از میلیونها سال قبل تا به حال دیده نمیشود.
خلاقیت یک مهارت ذهنی است که همه افراد به میزان یکسان از آن برخوردار نیستند. در گروهی از افراد سطح بالایی از خلاقیت به طور ذاتی یا اکتسابی وجود دارد و در سایرین میتوان از طریق مختلف به تقویت آن پرداخت. در میان صاحبنظران تعریف یگانهای از خلاقیت وجود ندارد. از دیدگاه بزرگان، خلاقیت از عوامل زیادی نشأت میگیرد و با موارد بسیاری در ارتباط است. از همین رو هرکس آن را از جنبه خاصی تعریف کردهاست. از تعاریف کوتاه و ساده مثل "نگریستن به شیوهای متفاوت" یا "کنار گذاشتن عادات ذهنی" گرفته تا نظریات اندیشمندان علوم انسانی. به طور کلی باید گفت خلاقیت قابل یادگیری و پروش است و به موضوع خاصی تعلق ندارد. در واقع ایدههای خلاقانه از امور پیش پا افتاده تا مسائل پیچیده علمی قابلیت ظهور و استفاده دارند.
برای رسیدن به یک فکر یا راهکار خلاقانه 6 مرحله باید طی شود. به این الگوی کلی، فرایند خلاقیت گفته میشود.
این گام شامل دو مرحله زیر است:
بیان مسئله: فرد ابتدا باید مسائلی که قصد دارد برای حل آن راهکار ارائه کند، انتخاب نماید.
آمادهسازی: برای حل خلاقانه مسئله پیش رو، به کارگیری دانش فعلی و جمعآوری دادههای جدید لازم است. مجموع این اطلاعات، سوخت اولیه برای ساختن ایدههای خلاقانه است. به خاطر داشتهباشید، دادههای بیش از حد و نامتناسب که با روشهای اشتباه جمعآوری شده باشند، خلاقیت و قدرت تصور را از بین میبرند.
دادههایی که پیش رو دارید باید به طور دقیق بررسی و دسته بندی شوند. اهمیت این مرحله در جداسازی اطلاعات خالص و ناخالص از یکدیگر است که مانع از گمراهی در مراحل بعدی میشود. باید بتوانیم مطالب بیهوده را تشخیص داده و حذف کنیم.
در این بخش، فرد مطالب گزینششده را به صورت عمیق مورد بررسی قرار میدهد و با توجه به مسئله مورد نظر و اهداف حل آن، از دادهها استفاده میکند. در این مرحله بخشی از اطلاعات به صورت ناخودآگاه توسط ذهن پردازش میشود.
در گام چهارم وقت آن است که در اثر پردازش اطلاعات، ایدههای خلاقانه اولیه در ذهن فرد ایجاد شود. در این بخش ایده ها تک به تک بررسی میشوند و بهترین ایده ها با اصلاح، تغییر و ترکیب، کاملتر و به روزتر میشوند.
در این مرحله فرد ایدهها را به منظور انتخاب بهترین آنها، مورد ارزشیابی قرار میدهد و راهکار نهایی را از بین ایده های منتخب، گزینش کرده و پیاده سازی میکند.
بعد از پیادهسازی ایده های نهایی، فرد بازخوردهای مختلفی دریافت میکند. این بازخوردها به شناسایی کاستی های ایدهی موردنظر کمک کرده و ضعف ها بررسی می شوند. در این حالت با تجربه های عملی میتوان نواقص ایدهها را رفع و آنها را کاملتر نمود. سپس فرد که آگاهی بیشتری نسبت به موضوع پیدا کرده میتواند اطلاعات بهتری بیابد و آنها را با دید بهتری پردازش کند. در این مرحله تعقل و تخیل فرد با یکدیگر در تعامل هستند و خلاقیت با ایجاد ایده های جدید بروز میکند. بنابراین با هماهنگی قوههای تفکر، قضاوت و تخیل پاسخهای ذهنی و ارتباطات میان آنها شکل میگیرد که به ارائه راهکارهای عملی و کارآمد منجر میشود.
ممکن است برای حل مسائل فعلی چندین راهکار معمول را امتحان نمود که هر کدام از این روشها تا حدودی در رفع مشکل مؤثر عمل کنند. اما همیشه راهی آسانتر و بهینهتر وجود دارد که از چشم انسانهای عادی پنهان مانده است. در روزگاری که مسافتهای طولانی به زحمت طی و شانه های زیادی به زیر بارهای سنگین خم میشدند، انسانهای زیادی حضور داشتند اما ایدهی ساخت چرخ تنها در یک زمان و به ذهن یک نفر خطور کردهبود. انسانهای زیادی به ادبیات علاقه دارند و به یادگیری مبانی و مطالعه آثار ادبی میپردازند اما همه ی آنها از موهبت سرودن اشعار و نگارش آثار شگفتانگیز برخوردار نیستند. شاید بتوان اصلیترین تفاوت کسانی که در یک زمینه درخشیده و ماندگار شدهاند را با همهی افرادی که در آن زمینه تلاش دارند، ارائه ی تفکرات خلاقانه و کاربردی در همان موضوع دانست. چرا که بشر همواره به دنبال راه حل های جدید است که به وسیله آن بتواند خود را با زندگی و شرایط زمانه تطبیق دهد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم خلاقیت باید با افراد خلاق و ویژگیهای برجسته ی آنها شویم.
خیالپردازی ویژگی بارز افراد خلاق است. چرا که ساختارهای جدید، نخستین بار باید در ذهن افراد شکل بگیرند. تصور کنید ژول ورن بدون قوه خیالپردازی چگونه میتوانست چنین آثار کم نظیر و خلاقانهای بی افریند و بشر چگونه میتوانست بدون داشتن رویای پرواز، هواپیما بسازد؟
افراد خلاق عموماً ساختارشکن هستند و از چارچوب ها، اصول رایج و الگوهای از پیش تعیین شده پیروی نمیکنند. این افراد در هر حیطهای که حضور دارند اعم از شعر، موسیقی و ... سبکهای تازه می آفرینند و حتی به خاطر آن مورد شماتت سنتگرایان قرار میگیرند.
یکی دیگر از ویژگیهای افراد خلاق، هوشمندی است. لزوماً همه افراد باهوش، به قدر کافی خلاق نیستند اما خلاقیت در افرادی که از هوش خود به درستی استفاده میکنند، به موفقیت منجر میشود.
افراد خلاق به خود باور دارند؛ حتی اگر اعتماد به نفس کافی برای بیان نگرشهای خود نداشته باشند؛ چرا که نیازی به همرنگی با جماعت و گذر از مسیری که دیگران از آن گذشتهاند در خود حس نمیکنند. آنها ایدهها، افکار و راههای جدید را از درون خود میجویند.
بسیاری از افراد خلاق در طول زندگی به نوعی با کمبودها دست و پنجه نرم کردهاند. این مسئله باعث شده درک درستی از پیشامدها و مسائل مختلف زندگی داشته باشند. در حقیقت همین فقدانها سبب تحریک احساسات، خیالبافی و فعالیت ذهنی آنها شده تا راه جدیدی برای رفع این مسائل بیابند.
افراد خلاق نگاه ویژهای به تجارب قبلی دارند. خیلی ها خلاقیت را به شانس و الهامات نسبت میدهند اما کمتر کسی میداند که ذهن یک انسان خلاق تا چه حد در بهره گیری از آزمونها، خطاها و تجارب گذشته تمرکز دارد. درست است که آنها به مسائل، نگاه تازه دارند اما دانسته های خود را نیز در ایده پردازی دخالت میدهند.
شاید به دیدگاه جالبی که کودکان نسبت به مسائل مختلف دارند، توجه کرده باشید یا بعضی حرفها، کارها یا بازیهایی که انجام میدهند به نظرتان خلاقانه بیاید. این تخیل قوی، ذهن آزاد و عاری از کلیشه ها در همه ی کودکان خردسال وجود دارد. با این وجود بسته به محیطی که فرد در آن رشد میکند و آموزشی که میبیند ممکن است ذهن او برای شکلگیری تفکرات جدید ضعیف و محدود شود. برای پرورش خلاقیت ابتدا باید موانع را شناخت و از آنها دوری کرد. موانعی که خلاقیت افراد را سرکوب میکنند، عبارتاند از:
پس از رفع عوامل بازدارنده خلاقیت، باید به انجام اموری که باعث تقویت آن میشوند، توجه کنید.
برای پرورش خلاقیت باید زمان خود را به کارهایی اختصاص دهید که موجب اندیشیدن و تصویرسازی گردد. انجام انواع بازیهای هوش و ریاضی، شطرنج، بازیهای گروهی و ... باعث تقویت قدرت تفکر، تمرین ذهن، و توجه همزمان به ابعاد مختلف یک موضوع میشود.
برای رشد خلاقیت به دانش نیاز است. به همین سبب باید دانش اندوزی کرده و در باب مسائل مختلف اطلاعات خود را بالا ببرید. ایده های خلاقانه محصول دانش و تفکر مستقل فرد است که قصد دارد دانسته های قبلی را تکمیل و یا از آن برای بهبود شرایط استفاده کند.
باید خود را در موقعیتهایی قرار دهید که تجارب جدید برای شما به ارمغان میآورد. مثلاً مسافرت، بازدید از اماکن مختلف، خواندن کتاب، معاشرت با دیگران، انجام کارهایی که به آن علاقه دارید و ... میتواند شما را با اتفاقاتی روبه رو کند که بخواهید در مورد آن تفکر و مطالعه کنید. استفاده از تجارب دیگران از طریق مطالعه شرححال افراد خلاق و موفق، تماشای فیلمهای ارزنده و گوش کردن به برنامه های رادیو نیز میتواند سرشار از تجربههای تازه باشد که در ایده پردازی و عملی ساختن آنها به شما کمک کند.
میدان دادن به روحیاتی مثل کنجکاوی و پرسشگری میتواند افکار پوسیده را در یک جامعه به چالش بکشد و زمینهای برای تغییرات بزرگ فراهم کند. هر چیزی که برای شما مبهم است یا برای پذیرفتن آن دلیل کافی ندارید مورد سؤال قرار دهید. اگر پاسخ قانعکنندهای وجود داشته باشد شما آن را میپذیرید و در غیر این صورت قالبهای ذهنی را شکسته و تفکرات خلاق شما شروع به فعالیت میکنند.