به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، خیلی از موفقیتها و تجربیات ارزشمند زندگی حاصل ریسک کردن هستند: از کنارگذاشتن خجالت برای ورود به عرصه خوانندگی تا سرمایهگذاری روی کسبوکاری تازهتأسیس و حتی یافتن عشق زندگی. با این حال، همه ما بهویژه هنگامی که در شغلمان با ریسک مواجهه میشویم، تردیدها و نگرانیهایی هم داریم، ترسهایی که گاهی ما را از انجام آنچه میتوانیم بازمیدارند و در نهایت حسرتآفرین میشوند.
بر اساس تحقیقات، ریسک پذیرها میزان کنجکاوی بالاتری نسبت به افراد ریسک ناپذیردارند. شرکت ها با ترکیبی از کارمندان ریسک پذیر و ریسک ناپذیر و همچنین با پشتیبانی مناسب از هر دو قشر، می توانند به رونق چشمگیر برسند.
سوال دیگری که در این میان به وجود می آید این است که آیا ریسک کردن شما را می ترساند؟ شاید تا حدودی می ترسید. ترس یک مکانیسم طبیعی بدن است که به ما هشدار می دهد که ممکن است چیزی درست نباشد. اما از طرفی فراموش نکنید که توجه بیش از حد به این مکانیسم، ممکن است شما را از قرار گرفتن در مسیر موفقیت بازدارد.
در زیر سه دلیل وجود دارد که با خواندن آن ها متوجه خواهید شد که چرا شرکت شما باید امروزه ریسک پذیری را در خود تقویت نموده و از افراد ریسک پذیر استقبال کند.
تفکر خارج از چارچوب
یک شرکت اجرایی برای موفقیت هر چه بیشتر باید از افرادی استفاده کند که مایل انجام ریسک هستند. نیروهایی که تمایل به پیشبرد کارها فقط در چارچوب استاندارد و روتین هستند، حقیقتا رشد چندانی را برای شرکت به وجود نخواهند آورد.
خلاقیت نباید بدون استفاده باشد
ریسک پذیری در یک شرکت نیازمند یک فاکتور مهم دیگر می باشد که آن قدرت خلاقیت است. این دو عامل به نوعی مکمل یکدیگر هستند. به عبارت دیگر تا زمانی که در انجام امور خلاقیت نداشته باشید، نمی توانید ریسک پذیری موثری نیز داشته باشید. پس برای رشد و موفقیت خلاقیت نیز باید بکار گرفته شود و به ریسک پذیری کمک کند.
رشد تجارت و سود بیشتر
رشد سریع تجارت شما در گرو ترغیب کارکنان به درگیر شدن با خطرات کسب و کار است. از طرفی رشد تجارت به معنای افزایش سود است. کارمندان ماجراجو و علاقه مند به ریسک همواره به دنبال یک تجارت سریع و هیجان انگیز هستند تا بتوانند خودشان و مهارت هایشان را به چالش بکشند. این موضوع همچنین می تواند به یادگیری و فرصت های توسعه برای کارکنان کمک نماید.
بهبود فرآیندها
زمانی که یک خطر کسب و کار را تهدید می کند، محاسبه میزان ریسک پذیری به کارکنان کمک می کند که روش های جدید و بهبود فرآیندهای کاری را کشف نمایند. این موضوع هم به کاهش هزینه ها کمک می کند و هم بهره وری را بهبود می بخشد. همچنین باعث می شود که کارمندان در جایگاه خود احساس قدرت بیشتری داشته باشند و اعتماد به نفس شان افزایش یابد.
هنگامی که در کودکی در حال یاد گرفتن برداشتن اولین قدم های خود هستیم، به عنوان یک کودک نوپا به این نتیجه می رسیم که راه رفتن بسیار جذاب تر و بهتر از سینه خیز رفتن است. ممکن است بارها و بارها بیفتیم و زمین بخوریم، ولی در نهایت راه رفتن و روی پای خود ایستادن را با تمرین و تکرار مداوم یاد می گیریم. حتی اگر صدمه ببنیم باز هم بلند می شویم و به تلاشمان ادامه می دهیم تا به موفقیت و هدفمان که همان راه رفتن به شکل مستقل است، دست یابیم.
این نشان می دهد که ما در کودکی به طور طبیعی با خطرات رو به رو می شویم و به شکل ذاتی آن ها را مدیریت می نماییم. اما بیایید فکر کنیم که اگر از خطرات دائما دوری کنیم و به فکر غلبه بر آن ها نباشیم چه اتفاقی می افتد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم که هیچ موفقیتی برایمان به وجود نمی آید و هیچ دست اوردی نخواهیم داشت. ریسک پذیری نیز دقیقا به همین شکل است. اگر شما ریسک های موجود را نپذیرید و از آن ها دوری کنید، مسلما موفقیت به سراغ شما نخواهد آمد.
پیشنیاز ریسک مواجهه با ترسهاست. بدون آنکه بیشازحد نگران احتمالات و نتیجه باشید، ریسک کنید. در این فرایند، شما چه پیروز شوید و چه شکست بخورید، مهارتهایی مانند اعتمادبهنفس کسب میکنید و باتجربهتر میشوید. در یک کلام، به انسان پختهتری تبدیل خواهید شد.
انتهای پیام/