به گزارش خبرنگار سیاسی یکتا پرس؛ سال92 سیاستورزان اصلاحطلب به امیدی دستیافتند که پس از سالها دوری از قدرت توانستند زمین بازی سیاست را به نفع خود تغییر دهند؛ هرچند این امید تا سال 96 در اردوگاه اصلاحطلبی زنده بود، اما سالهای پس از آن کمکم لحن کنشگران اصلاحات در اظهارنظرهای سیاسی تغییر کرد و سال 98 زمانی که نتوانستند در انتخابات مجلس بر رقبای خود پیشی بگیرند این امید بار دیگر به سمت یأس پیش رفت.
مخالفت برخی احزاب اصلاحطلب که نتوانسته بودند تأیید صلاحیت کاندیداهای خود از شورای نگهبان را بگیرند، ساز عدم مشارکت در انتخابات را بار دیگر کوک کردند و بازگشت به توسعه فرهنگی و اجتماعی را مطرح کردند.
سعید مدنی از فعالان اصلاحطلب در اظهار نظری در روزنامه شرق گفته است که کنار کشیدن اصلاحطلبان در انتخابات 98 نشاندهنده به بنبست رسیدن استراتژی اصلاحات به مفهوم مرسوم آن بود و نیرو های اصلاحطلب به این نتیجه رسیدند که انتخابات نمیتواند در فضای سیاسی مؤثر باشد و به همین خاطر در نهایت از انتخابات به عنوان یک استراتژی صرف نظر کردند.
این فعال اصلاحطلب معتقد است: شاید روحیه پراگماتیستی و برخی نقاط ضعف، بخشهایی از اصلاحات را وادار به تجدیدنظر کرده و در انتخابات 1400 شرکت کنند؛ اما تکرار و باقی ماندن در استراتژی ای که بیش از 20 سال تجربه شده، صحیح نیست.
به گفته مدنی بن بســت استراتژیک بیش از هر زمان دیگر به ویژه با تجربه دولت روحانی پیش روی اصلاح طلبان قرار گرفته است و معتقد است ایستادن اصلاحطلبان پشت نیروهایی مثل آقای روحانی که قادر نیستند در چارچوب سیاست های اصلاحات عمل کنند، ریسک بزرگی بود که سرمایه اجتماعی آنها را تا حد زیادی بر باد داد.
سیاستهای نفی انتخابات از سوی تندروهای اصلاحاتی در حالی پیگیری میشود که محمدجواد حقشناس عضو شورای مرکزی اعتماد ملی درباره اظهار نظرها مبنی بر عقبنشینی از انتخابات میگوید: اساساً با تحریم انتخابات مشکل دارم و آن را حقی مربوط به جامعه میدانم و ترک آن را نوعی خشونتورزی ملایم. گروهی که حق را از خودش دریغ کند، بهلحاظ منطق قابل همراهی نیست.
احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اصلاحطلب (حاما) هم با برخوردهای تحریمی و منفعلانه موافق نیست و میگوید: اصلاحطلبی در چهارچوب نظام مستقر معنا پیدا میکند، صرف اینکه کاندیدای حداکثری ما حضور ندارد و شرایط برایمان مطلوب نیست نمیتوانیم به هنجارها و رویههای قانونی بیتفاوت باشیم.
با اینهمه آنچه از گفتگوهای اصلاحطلب-اصلاحطلب برداشت میشود عزم راسخ کنشگران مؤثر در اصلاحات برای حضور در انتخابات 1400 است و مؤید این موضوع تلاش برای تشکیل نهادی با عنوان اجماعساز است.
ناصر آملی رئیس حزب اتحاد ملت در خراسان رضوی در گفتگویی بیان میکند که انتقادهایی که به شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد بود، در طرح جدید شورای هماهنگی اصلاحطلبان موسوم به نهاد اجماع ساز رفع نشده و برخی احزاب جریان اصلاحطلب نیز هنوز این نهاد را تایید نکردهاند.
این مخالفتها با نهاد اجماعساز تا جایی پیش رفته که برخی سیاستمداران اصلاحطلب حتی طالب صحبت درباره آن نیستند که از آن جمله میتوان به محمد عطریانفر، غلامحسین کرباسچی و ... اشاره کرد. همچنین واکنش نداشتن رسانههای اصلاحاتنویس به تشکیل نهاد اجماعسازهم مؤید آن است که این نهاد نتوانسته نظر بخشی از تصمیمگیران و تأثیرگذاران اصلاحاتی را جلب کند.
روزنامه شرق تها نشریهای است که در مطلبی به تشکیل این نهاد اشاره کرده و مینویسد: بعد از ماهها برگزار نشدن جلسات شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، سرانجام گویا احزاب جبهه اصلاحات بر سر یک تشکیلات اجماعساز انتخاباتی به توافق رسیدند.
استراتژی نه چندان موفقی که لیدرهای اصلاحطلبی در دهههای اخیر فراروی این جریان گذاشتهاند تاکنون نیز سبب ریزش فراوانی در بدنه اجتماعی آنان شده و همین امر اختلافات گستردهای را در میان آنان رقم زده است. تجربه دولت روحانی و مجلس دهم نیز عبور از این بنبست استراتژیک را برای سیاستورزان اصلاحطلب سختتر کرده است.
انتهای پیام/