به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، وقتی صحبت از طلاق میشود معمولا افراد درباره عدم شناخت طرف مقابل خود صحبت میکنند. این در صورتی است که فرد هیچ شناخت کافی نسبت به خودش که شامل علاقمندیها، ویژگیهای اخلاقی مثبت و منفی، اهداف زندگی و سایر موارد ندارد. زمانی که فرد نمیداند چه علاقمندیهایی دارد، یا نمیداند چه ویژگیهای اخلاقی مثبتی دارد که باعث قوت ایشان است یا چه ویژگی منفی دارد که باید برای بهبود آن تلاش کند، یا زمانی که فرد نمیداند چه هدفی برای آینده دارد و برای رسیدن به اهداف چه کاری باید انجام دهد، چطور میتواند وارد رابطه با فرد دیگری شود؟
در این بین باید توجه داشت که زندگی مشترک ناگهان به مرحله طلاق نمیرسد. به طور منطقی عوامل زیادی به مرور زمان در کنار هم جمع میشوند تا طلاق اتفاق میافتد. شاید با قطعیت صد درصد نتوان طلاق را پیشبینی کرد، اما یکسری از اتفاقات وقتی بین زن و شوهر زیاد میافتد و برای رفع آنها اقدامی نمیشود، میتوان انتظار کشمکش و در نهایت طلاق را داشت. به این نشانههای پیشبینی کننده طلاق در ادامه اشاره خواهد شد.
زن و شوهر نزدیکترین افراد به یکدیگر هستند و باید از بودن در کنار یکدیگر آرامش بگیرند. وقتی زن یا شوهری عشق و محبت خود را به طرف مقابل ابراز نمیکند و از کوچکترین کار برای ابراز علاقه (گفتن جمله دوستت دارم) خودداری میکند، طبیعی است که آرامشی هم در زندگی مشترک به سراغشان نخواهد آمد. وقتی زن و شوهری عادت نکردهاند که نکات مثبت زندگی خود را ببینند و مدام به نداشتههایشان فکر میکنند، چطور میتوانند در ادامه زندگی به شادکامی برسند؟
بارها در همین صفحه خانواده و مشاوره، گفته شده که بحث و اختلاف نظر بین زوجها طبیعی است، اما وقتی بحث به مشاجرههای مکرر و حتی زد و خورد بینجامد، اصلا عادی نیست و با تکرار دفعات این مسئله میتوان انتظار طلاق را داشت. به چنین زوجهایی توصیه میشود که هرچه زودتر به صورت ریشهای به فکر حل این مشکل باشند.
هیچ انسانی کامل نیست و طبیعتا رفتار هر کسی میتواند گاه برای ما جایی از گلایه داشته باشد. حالا اگر زن و شوهر به جای گاهی شکایت و گله، دایم حالت انتقاد کردن از یکدیگر را داشته باشند آیا میتوان انتظار یک زندگی آرام را داشت؟ مسلما، خیر! انتقاد زیاد از یکدیگر هم میتواند ناامیدی و کدورت همیشگی را بین زوجها ایجاد کند.
روابط جنسی بخشی از روابط زناشویی میباشد که در بین عوام مردم باورهای اشتباهی نسبت به آن وجود دارد. بعضا زوجین فکر میکنند که روابط جنسی مهمترین بخش از زندگی زناشویی است و اهمیت کاذبی به آن میدهند. بعضا زوجین هیچ اهمیتی به روابط زناشویی ندارند و بعد از گذر زمان احساس سردی بیش از حد به هم پیدا میکنند و دیگر مانند سابق صمیمیتی با همسر خود در این مورد ندارند.
خیانت یکی دیگر از اصلی ترین مشکلات در زندگی زناشویی است که در صورت اتفاق افتادن آن دیگر زندگی به روال گذشته خود برنمیگردد. در صورت خیانت هر یک از زوجین، زندگی مشترک به طلاق میانجامد.
خیانت دلایل مختلفی میتواند داشته باشد ولی در صورتی که هر یک از مشکلاتی که تا این قسمت عنوان کردیم در زندگی زوجین وجود داشته باشد و حل نشود امکان خیانت وجود دارد.
وقتی زن یا شوهری مسئولیت کارها و رفتارهای خود را نمیپذیرد، دائم حس میکند که به او حمله شده است و حالت دفاعی به خود میگیرد، متاسفانه در مسیر طلاق گام برمیدارد. این رفتار از خطرناکترین حالتهایی است که در زندگی زن و شوهر ایجاد میشود و باید هرچه زودتر به فکر مدیریت آن افتاد.
انتهای پیام/