به گزارش سرویس سیاسی یکتاپرس ؛ پیروزی جریان انقلابی در انتخابات اخیر ، قطعا به مذاق خیلی ها خوش نیامده است . با بررسی رفتار ها ، مواضع ، تحلیل هایی که این روزها از سوی اصلاح طلبان در رسانه های مختلف منتشر می شود ، می توان به این موضوع رسید که جریان اصلاحات دو تاکتیک مقطعی را تا زمانی که ساختار اصلی اصلاحات بازنگری و تقویت گردد ، در پیش گرفته اند . مقصر تراشی و تخریب دولت جدید دو راهی هست که در برنامه کوتاه مدت این جریان قرار گرفته است .
نکته ای که جریان خارج از کشور و اصلاح طلبان به آن واقف هستند ، این است که مدیریت و حل مشکلات کشور از داخل کاخ سعد آباد قطعا شدنی نیست ! انها خوب می دانند که مشکلات کشور با برنامه ریزی دقیق و مدیریتی جهادی قابل حل است و دولت جدید با چنین نگاهی خود را برای جدال با مشکلات آماده کرده است، لذا رادیکال های اصلاحات و جریان ضد انقلاب از این ماجرا به شدت نگران شده اند ، پس چه راهی بهتر از تخریب و برهم زدن تمرکز مدیران جدید ؟!
در کنار این تخریب ها ، اصلاح طلبان مجبورند به خاطر عملکرد فاجعه آمیز خود در 8 سال گذشته پاسخگوی مردم و کارشناسان باشند ، لذا مقصر تراشی دومین راهبرد آنها در مواجه با فشارهای افکار عمومی می باشد . موضوعی که این روزها در مصاحبه ها و یادداشت گوناگون از سوی چهره های مختلف اصلاحات مشاهده می کنیم .
به نظر می رسد ، برای مثال می توان جمع این دو راهبرد را در یادداشت اخیر عباس عبدی تئورسین اصلاح طلبان نشان داد . عباس عبدی تئوریسین اصلاح طلبان اخیرا در یادداشتی با عنوان «یک دستی، خوب یا بد؟» در روزنامه اعتماد نوشت: « یکی از عللی که بسیاری از افراد غیراصولگرا به آقای رییسی رای دادند، انگیزه یکدست کردن قدرت بود. بنده نیز در یکی، دو مورد از این اتفاق استقبال کردم...چرا از یکدستی احتمالی با آمدن آقای رییسی استقبال میکنم؟ چون در عمل ما نهتنها دو دولت داشتیم، بلکه نهادهای مکمل دولت نیز در تقابل با آن بودند. وضعیت مجلس، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت، دستگاه قضایی، دستگاههای اطلاعاتی و نظامی، حتی نیروهای غیررسمی همه و همه در تقابل با دولت بودند».
عبدی در ادامه نوشت:«حتی درون دولت نیز سازهای ناساز کوک میشد و این تعارضات کل ماجرای قدرت اجرایی کشور را در سیاست خارجی، سیاست داخلی و اقتصادی دچار فلج کرده بود، از این رو یکدست شدن این مجموعه میتواند موجب کاهش زیانها و نیز افزایش مسوولیتپذیری شود».
این اظهارات همانطور که اشاره شد ، در ادامه همان روند مقصر تراشی در روزهای پایانی عمر دولت اصلاح طلبان می باشد . از ترامپ و کرونا تا دولت در سایه و نهادهای حکومتی همه این ها در کلام و یادداشت های این جماعت مقصر وضع فعلی کشور معرفی می شوند اما هیچ گاه اعتراف نمی کنند که نقش مدیران روحانی در قطعی برق ، در نابسامانی اوضاع معیشتی ، در گرانی کالا و مسکن و ... چیست ؟! آیا عدم توانایی در کنترل بازار ، افزایش اجاره مسکن ، بیکاری و ... تقصیر ترامپ و دولت در سایه و ..هست ؟ متاسفانه این روزها شاهد هستیم که دولت روحانی حتی توانایی تنظیم و تهیه یک جدول برای قطعی برق را هم ندارد !
نکته دیگری که اشاره شد این است این پیروزی طبیعتا برای اصلاحات شکستی تلخ و بزرگ بود ، لذا تمام تلاش خود را می کنند تا به هر نحوی دولت جدید را تخریب نمایند . این چهره ی اصلاح طلب با اشاره به اینکه دولت رئیسی در نهایت به بن بست می رسد تصریح کرد :«آیا این هدف محقق میشود؟ به نظر من در کوتاهمدت بله، ولی در میانمدت، دوباره تنش و اختلاف، آنان را رودرروی یکدیگر قرار میدهد، چرا؟ برای اینکه رویکرد جناح غالب، رویکرد واقعگرایانه و به رسمیت شناختن تفاوتها نیست. در نتیجه به سرعت با بنبست مواجه خواهند شد، ولی چارهای هم جز همراه شدن با این فرآیند نیست، چون هیچ راه دیگری برای نشان دادن خطای آنان وجود ندارد».
این بخش از اظهارات عبدی ناآشنا نیست ، این همان رفتاری هست که در طول سال های پس از انقلاب به خصوص در 10 سال اخیر از سوی اصلاحات دیده ایم . القای ناامیدی نسبت به آینده کشور یکی از تاکتیک روانی اصلی آنها می باشد. بازخورد روانی این گونه اظهارات چه در وضعیت اقتصادی و چه در حوزه اجتماعی تبعات منفی بسیاری خواهد داشت و متخصصان عملیات روانی در جریان اصلاحات به خوبی نسبت به تبعات آن آگاه هستند .