به گزارش گروه فرهنگی یکتا پرس، از سال ۱۳۸۹ که اولین سریال تولید شده مختص شبکه نمایش خانگی توزیع شد تا امروز این شیوه نوظهور پخش فیلم و سریال، فراز و فرود زیادی داشته است. در ابتدا کسی چندان شبکه نمایش خانگی را جدی نمی‌گرفت، به نظر می‌آمد آن دسته از سریال های ایرانی جدید در شبکه پنمایش خانگی توزیع می‌شوند که از لحاظ کیفی به شبکه‌های تلویزیونی راه پیدا نکرده‌اند؛ اما پس از گذشت مدتی مشخص شد که رقیب بسیار سرسختی برای تلویزیون پیدا شده که نه ممیزی‌ها و سخت‌گیری‌های مرسوم محتوایی در تلویزیون را دارد و نه انحصار آن را در زمینه تولید و ساخت.
سریال هم‌گناه
درباره سریال:
«ما همه هم‌گناهیم» دیالوگ به‌یادماندنی این سریال است. هم‌گناه سریالی است که روابط بین اعضای یک خانواده را به چالش می‌کشد؛ خانواده‌ای پرجمعیت که در آن احترام به بزرگ‌تر مسئله مهمی است. منتها انتظارات بزرگ‌ترها و کلیشه‌های اجتماعی نگه‌داشتن این احترام را برای کوچک‌ترها سخت می‌کند. از طرفی، فرزندان نمی‌خواهند مانند خاندانشان زندگی کنند. آنها ارزش‌ها و آرزوهای متفاوتی دارند و همین باعث ایجاد دغدغه و مشکلاتی می‌شود.
جوایز و افتخارات سریال:
سریال هم‌گناه رکورد جدیدی در شبکه نمایش خانگی ایران ثبت کرد. به‌نقل از فیلیمو، قسمت پایانی فصل اول با ثبت ۱۰میلیون دقیقه تماشا در کمتر از ۲۴ ساعت رکورد زد. قسمت آخر فصل دوم هم‌گناه نیز فقط تا انتهای همان روز انتشار آن، با ثبت رکورد ۲۰میلیون دقیقه تماشا همراه بود. گذشتن از مرز ۲۰میلیون دقیقه تماشا برای قسمت آخر یک سریال و در یک روز، برای اولین بار است که در ایران رقم می‌خورد. هم‌گناه با روند روبه‌رشدی که در طول زمان انتشار داشته توانسته این رکود را به‌نام خود ثبت کند.
خلاصه داستان:
داستان سریال راجع به خانواده‌ای قدیمی در تهران به نام صبوری است که سال‌ها است در کار پرورش گل‌های تزئینی و گل‌های مختلف هستند، خانواده‌ای که همگی در این شرکت کار می‌کنند و شغل موروثی خانوادهٔ خود را دنبال می‌کنند، فقط پسر دوم، فریبرز(پرویز پرستویی) است که در حال حاضر ۵۸ سال سن دارد و افسر ادارهٔ آگاهی است و داستان زندگی خود را بی‌تأثیر از خانوادهٔ خود نوشته‌است.خانوادهٔ صبوری همچنان در آرامش در خانه‌ای قدیمی با هم زندگی می‌کنند، اما ورود جوانی به این خانواده زندگی همهٔ خانواده را دستخوش تغییراتی می‌کند که…
سریال ممنوعه
سریال ممنوعه یک درام اجتماعی عاشقانه است که در زمان پخش خود جنجالی شد. سریال مانند نامش دست روی موضوعات اجتماعی حساسیت برانگیزی گذاشته بود و با پخش چند قسمت حواشی زیادی پیرامونش به راه افتاد که در افزایش فروش آن تأثیر زیادی گذاشت.
خلاصه داستان:
این سریال داستان سه نسل را به‌صورت هم‌زمان و پیوسته روایت می‌کند. از دغدغه‌های امروز جوانان تا آسیب مسائل روز خانوادگی و اجتماعی.
سریال مانکن
مانکن یک ملودرام اجتماعی است که به نابرابری اقتصادی طبقه‌های مختلف جامعه و تقابل افراد توانمند نسبت به طبقات کم‌درآمد جامعه می‌پردازد. این سریال در ۲۶ قسمت پخش شد و بر اساس آمار اعلامی از سوی فیلیمو، میزان دقیقه تماشای آنلاین هر قسمت از آن به‌طور میانگین، ۲۵ میلیون و ۱۳۰ هزار دقیقه بود و عنوان پربیننده‌ترین سریال نمایش خانگی را به خود اختصاص داد.
خلاصه داستان:
همیشه عشق‌های بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشته‌اند. کاوه (امیرحسین آرمان) و همتا (نازنین بیاتی) رابطه عاشقانه‌ای را آغاز کرده‌اند، اما مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث می‌شود در این مسیر با چالش‌هایی مواجه شوند و …
سریال ملکه گدایان
ملکه گدایان هم در نوع خود سریال متفاوتی است؛ اثری که در آن، مخاطب با ماجراهای رمزآلودی مواجه می‌شود. در واقع می‌توان گفت سریالی با پیچ‌وخم عاشقی، رمزآلود و با اشاره به معضلات اجتماعی کودکان کار است؛ سریالی که مشخص است قوه تخیل سازندگان آن قوی بوده و سعی کرده‌اند معضلات اجتماعی را در کنار ماجراهای رمزآلود سامان دهند و مخاطب را با یک اثر متفاوت عاشقانه مواجه کنند.
خلاصهٔ داستان:
سریال ملکه گدایان درباره پسری سی ساله به نام البرز شمس (آرمان درویش) است که در آلمان زندگی می‌کند. او در هامبورگ شیمی خوانده و به‌نوعی نابغه و داروساز است. البرز با دختری به نام سارا (شبنم قربانی) که در ایران زندگی می‌کند و برای درمان بیماری پدرش به آلمان آمده، آشنا می‌شود و با او نامزد می‌کند. آنها قرار است در ترکیه با هم ازدواج کنند چرا که البرز بنا بر دلیلی نامشخص نمی‌تواند به ایران برگردد.البرز با گذشته‌ای مبهم، از بازگشت به ایران هراس دارد اما برای آخرین ملاقات با پدر، راهی جز بازگشت به ایران ندارد. اما بنابر مشکلاتی او مجبور است که به‌صورت قاچاقی به ایران بیاید.با وجود اصرار فراوان مادر البرز برای بازنگشتن او به ایران، البرز تصمیم خود را گرفته است. وقتی او باز می‌گردد با انکار هویت واقعی خود از طرف سارا و اطرافیان، حتی مادرش رو‌به‌رو می‌شود و هیچ‌کس او را نمی‌شناسد و او را با هویت جدیدی به نام فرهاد بابایی خطاب می‌کنند.
سریال کرگدن
کرگدن یک سریال اکشن اجتماعی است که هم‌اکنون در شبکه نمایش خانگی در حال پخش است. این سریال پرماجرا و خوش‌ساخت تجربه‌ای تازه در ژانر ماجراجویانه در تاریخ شبکه نمایش خانگی کشور به‌حساب می‌آید و توانسته مخاطبان پروپاقرصی دست‌وپا کند.
خلاصه داستان:
۵ جوان به‌واسطه مهارت‌هایشان وارد چالش آدرنالین می‌شوند و این سرآغاز رفاقت بین آن‌هاست، فارغ از اینکه چالش آدرنالین از طرف یک مافیای بزرگ و پرقدرت طراحی‌شده است و ماجراهای غیرقابل پیش‌بینی درراه است…
سریال هیولا
هیولا سریال طنزی در شبکه نمایش خانگی است که پس از مدت‌ها دو چهره محبوب کمدی تلویزیونی، مهران مدیری و پیمان قاسم‌خانی را کنار هم قرار داد. سریالی با موضوع فساد و رانت‌خواری که در شرایط روز جامعه ایران بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و از پربیننده‌ترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی شد.
خلاصه داستان:
هوشنگ معلم ساده و با شرافتی است که به زندگی قانع است و چشم‌داشت زیادی به مال دنیا ندارد، اما ناخواسته در مسیری قرار می‌گیرد که زندگی‌اش تغییر می‌کند و وارد ماجراهای اختلاس و کلاهبرداری می‌شود. او به شکل غیرمنتظره‌ای صاحب ثروت بادآورده‌ای شده و از شخصیت قبلی خود فاصله می‌گیرد.
داستان در چند دوره زمانی از قاجار تا به امروز روایت می‌شود.
سریال می‌خواهم زنده بمانم
این سریال که به‌تازگی روانه نمایش خانگی شده داستانی است که در دهه ۶۰ اتفاق می‌افتد و با سکانس‌های عاشقانه زوجی عاشق‌پیشه شروع و با اتفاقی هولناک ادامه می‌یابد. هما و نادر نامزدند و می‌خواهند به‌زودی ازدواج کنند. منتها اتفاق بدی که برای پدر هما می‌افتد همه‌چیز را عوض می‌کند؛ داستانی پیچیده و در عین حال قوی، با بازی فوق‌العاده بازیگرانی چون حامد بهداد و سحر دولتشاهی. این سریال اثری باکیفیت است و توانسته رضایت بسیاری از مخاطبان را جذب کند.
نقاط ضعف و قوت سریال
قوی‌بودن سریال می‌خواهم زنده بمانم تا به این مرحله از پخش، برای مخاطبان محسوس است. بینندگان با سریال به‌خوبی ارتباط گرفته‌اند و برای بررسی نقدهای بیشتر باید منتظر پایان آن باشیم. شاید اگر بتواند جذابیت خود را با همین شیوه حفظ کند، یکی از بهترین سریال های نمایش خانگی لقب بگیرد.
خلاصهٔ داستان:
داستان سریال در سال ۱۳۶۸ خورشیدی، کمی پس از پایان جنگ ایران و عراق و قبل از ادغام کمیته، شهربانی و ژاندارمری در نیروی انتظامی، رخ می‌دهد. هما حقی (سحر دولتشاهی) و نامزدش نادر (پدرام شریفی) به همراه خانوادهٔ حقی آماده می‌شوند تا برای شب تولد همایون حقی، پدر خانواده (بابک کریمی) او را غافلگیر کنند.اما با رسیدن پدر همه ی خانواده غافلگیر می شوند.
انتهای پیام/
