نگاهی به اظهارات وزیر کشور دولت اصلاحات ؛ ژست طلبکاری تاکتیکی برای فرار از پاسخگویی | یکتاپرس
یکتاپرس گزارش می دهد ؛
اوضاع کنونی خوزستان را می توان نمادی از نتیجه مدیریت اصلاح طلبان دانست . بی شک اگر امیدی به اصلاح طلبان بود ، در درجه اول بدنه اجتماعی آنها چنین ریزشی نداشت و امروز با بحران جایگاه اجتماعی مواجه نبودند .
کد خبر: ۴۴۸۵۶
۱۷:۱۱ - ۰۲ مرداد ۱۴۰۰

موسوی لاری

به گزارش سرویس سیاسی یکتاپرس ؛ موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات در یک مصاحبه خبری ضمن تکرار تاکتیک القای ناامیدی به جامعه ، اظهاراتی غیر واقع درباره مسائل گوناگون کشور داشته است. او معتقد است تنها راه نجات کشور اصلاح طلبی است ! در ادامه بخش های مهمی از اظهارات وزیر کشور دولت اصلاحات اشاره خواهیم داشت :

*اکثریت مردم انتخابات را کارساز نمی دانستند نه اینکه با نظام مشکل داشته باشند، مردم می گویند رأی ما در یک محدوده خاص خلاصه شده است یعنی اراده مردم بعد از اراده اعضای شورای نگهبان و بعد از اراده آنهایی است که انتخابات را تنظیم کردند به همین دلیل مردم بدون رودربایستی نیامدند. یعنی مردم بی‌انگیزه بودند.

*واضح و روشن بگویم انتخابات را آنگونه تنظیم کردند و نتیجه هم گرفتند و هرچه که بود تمام شد، و عده زیادی از مردم نیامدند آنهایی هم که در انتخابات شرکت کردند افرادی مثل بنده بودند من چون به اصل نظام علاقه مندم و معتقدم هر نوع تغییری باید از طریق صندوق رأی صورت گیرد هیچ وقت صندوق رأی را کنار نمی گذارم ولی در مجموع تا این لحظه هیچ التیامی صورت نگرفت است بذر امیدی  در دلها کاشته نشده است.

*سال ۹۸، اصولگرایان آمدند و فکر کردند اگر مجلس را در اختیار بگیرند همه مسائل کشور حل می‌شود. در نتیجه به شکل حذفی برخورد کردند و اکثریت قاطع و کاندیداهایی که منتسب به اصلاح طلب بودند را رد کردند هرچند عده ای هم ماندند اما معلوم بود که آن عده زمینه رأی آوری ندارند یعنی اصلا دل و دماغی برای کسانی که می خواستند پای صندوق بیایند باقی نماند. مردم هم رسما گفتند که ما رأی نمی دهیم. مجلس فعلی با چند درصد از آرا تشکیل شد؟ بعضی ها با ۱۰ درصد آرا، ۱۲ درصد آرا وارد مجلس شدند یعنی نمایندگانی که الان در مجلس هستند معمولا بین ۱۰ تا ۱۵ درصد آرای واجدین شرایط را داشتند. در مقابل اصلاح طلبان به نوعی یک حالت تلخ کامی بسیار بدی از آن جریان پیدا کردند و در انتخابات ۱۴۰۰ این مسئله تکرار شد.

*عده‌ای که خودشان برای اصلاحات و برای اینکه جامعه اصلاح شود هزینه دادند مثل آقای حجاریان که واقعا انسان خوش فکری است و هزینه هم داده ، اینکه الان تحلیل چنین شخصیتی بدین گونه است که می‌گوید این نظام قابل اصلاح نیست، فاجعه است یعنی مسیری رفتیم که امثال ایشان به جایی رسیدند که می گویند دیگر نمی‌توان کاری کرد، خوشایند هیچ کس نیست. ممکن است بنده هنوز به آنجا نرسیده باشم، ممکن است شما هنوز نرسیده باشید ولی افرادی مثل آقای حجاریان جزو انسان‌های صاحب نظر هستند و دیدگاهشان دیدگاهی است که به ایران و اسلام علاقه مند هستند و جمهوری اسلامی را قبول دارند و با اصلاحاتی که در روش و منش ها باید صورت بگیرد موافق اند، چرا چنین افرادی باید به اینجا برسند و مایوس شوند؟ معلوم است که یک جای کار ایراد دارد و آن هم این است که ما اگر تن به اصلاحات ندهیم و اصلاحات از درون را به معنای خروج از حاکمیت و اینها تلقی کنیم سرنوشت کشور همین است که روز به روز دارید می بینید؛ فاصله مدیران از مردم.

*سرسخت ترین دشمن اصلاح طلبان رسانه های فارسی زبان خارجی هستند، اگر دقت کنید با اینکه اصلاح طلبان هیچ کاری دستشان نیست ولی تمام تحلیل‌هایشان علیه اصلاح طلبان است و برای الان هم نیست تقریبا از ۳ سال گذشته شروع شده  و BBC هم شروع کرده است و این تخریب چرا صورت می‌گیرد؟ روشن است، می گویند مردم از جریان به اصطلاح پوپولیستی که در مذاکرات یک مقاله می خوانند، خیری ندیدند.

*به نظر من اصلاح‌طلبان نباید خودشان را منزوی کنند به تعبیری، نباید از هول حلیم در دیگ بیفتند که الان بخواهند اصول و ارزش‌های اصلاح طلبانه‌شان را کنار بگذارند تا به آنها پست و سمتی دهند. آنها باید با استغناء کامل به آقای رئیسی بگویند هیچ جا(حتی فرمانداری و بخشداری) لازم نیست ما نیرو داشته باشیم ولی این اصول را شما رعایت کنید. به نظر من اصلاح طلبان باید از اصلاح طلبی دفاع کنند و اصول و ارزشهای اصلاح طلبی را دنبال کنند و هیچ چشمداشتی برای حضور در هیچ یک از مناصب حکومتی نداشته باشند و از آن طرف به خودشان بقبولانند که انزواطلبی و عافیت‌طلبی هم در شان آنها نیست.

*تنها راه نجات کشور اصلاح طلبی است. این شوخی است که کسی بگوید اصلاح طلبی مرده است، اصلاح طلبی نمی‌میرد چون مردم نمی‌میرند. من معتقدم مردم خواهان اصلاح هستند، اگر این حرف من درست باشد که درست است تا زمانی که مردم هستند اصلاح طلبی هم هست.

در خصوص اظهارات موسوی لاری ذکر چند نکته لازم می باشد : 

1 - نخست آنکه لاری معتقد است تنها را نجات کشور اصلاح طلبان هستند ، این ادعا به قدری مضحک است که قطعا بسیاری از اصلاح طلبان هم به آن به اعتقادی ندارند . اگر اصلاح طلبان ناجی ایران بودند ، امروز مشکل اصلی مردم اوضاع معیشتی نبود . کافی است امروز به وضعیت خوزستان نگاهی بیاندازیم . اوضاع کنونی خوزستان را می توان نمادی از نتیجه مدیریت اصلاح طلبان دانست . بی شک اگر امیدی به آنها بود ، در درجه اول بدنه اجتماعی آنها چنین ریزشی نداشت و امروز با بحران جایگاه اجتماعی مواجه نبودند . 

2- موسوی لاری در ادعای واهی می گوید که انتخابات مهندسی شده و کاهش مشارکت مردم در انتخابات را بر گردن نظام و شورای نگهبان انداخته است . اولا مهندسی انتخابات یعنی حملات هماهنگ و از پیش تعیین شده ی همتی و مهرعلیزاده در مناظرات به رقبای خود به ویژه ایت الله رئیسی که از سوی ستاد تخریب اصلاحات تنظیم شده بود . دوما اصلی ترین دلیل کاهش مشارکت را در نتیجه انتخابات مجلس ، ریاست جمهوری و شوراها می توان مشاهده کرد . عملکرد دولت روحانی و عملکرد وکیل الدوله های مجلس دهم بقدری ضعیف بود که مردم تا سال ها دیگر به این جماعت اعتماد نخواهند کرد . بی شک اگر بخشی از جامعه که پای صندوق های رای حاضر نشدند ، در 8 سال گذشته یک عملکرد مثبت از دولت روحانی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی خود می دیدند از صندوق های رای فاصله نمی گرفتند . 

3- موسوی مقصر شکست اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم را اصولگرایان معرفی کرده است . اگر نگاهی به عملکرد لیست امید در مجلس دهم بیاندازیم خواهیم دید که یکی از ضعیف ترین نمایندگان پس از انقلاب در این مجلس و از طریق لیست های اصلاح طلبان در سراسر کشور به مجلس راه یافتند .مجلس دهم با همه سروصداها و جنجال‌های فراوانی که داشت اما از آغاز به کار خود در توافقی نانوشته تصمیم به آن گرفت تا بیشترین همراهی ممکن را با دولت داشته باشد. نمایندگان مجلس دهم رسما به وکیل الدوله معروف شده بودند و در برابر عملکرد ضعیف وزرای روحانی کاملا منفعل بودند . به عقیده بسیاری از کارشناسان عملکرد فراکسیون امید در مجلس دهم یکی عوامل عدم رای اصلاح طلبان به آنها در مجلس یازدهم بود .  

4- وزیر کشور دولت اصلاحات با اشاره به تحلیل سعید حجاریان مبنی بر اینکه این نظام قابل اصلاح نیست ، از این موضوع ابراز نگرانی شدید می کند و می گوید فاجعه است یعنی مسیری رفتیم که امثال ایشان به جایی رسیدند که می گویند دیگر نمی‌توان کاری کرد ، اولا اینگونه اظهارات و تحلیل ها تنها با هدف القای ناامیدی به جامعه نسبت به آینده کشور هست و دوم انکه در طول سال های گذشته بارها نقش آشکار و پنهان فسیل های امنیتی اصلاحات را در شکل گیری فتنه های گوناگون شنیده و مشاهده کرده ایم . از فتنه 88 تا بحران اخیر خوزستان می بینیم که افرادی همچون حجاریان با تحلیل ها ، توئیت ها و اظهارات تحریک آمیز تلاش می کنند تا ضمن اعتماد زدایی از افکار عمومی و ایجاد حس بدبینی و نفرت به حاکمیت و نظام اسلامی فضای کشور را برای گسترش آشوب فراهم نمایند . 

5- نکته دیگری که در اظهارات لاری دیده می شود ، موضوعی است که در روزهای اخیر محل مناقشه بین برخی اصلاح طلبان است . برخی اصلاح طلبان معتقدند که بعضی از چهره های منتسب به این جریان به قدرت اعتیاد دارند . لاری می گوید اصلاح طلبان نباید هیچ چشمداشتی برای حضور در هیچ یک از مناصب حکومتی داشته باشند. اما حسین مرعشی معتقد است اصلاح طلبان به در هر شرایطی باید قدرت را حفظ کنند . اخیرا مرعشی گفته است : «در کنشگری سیاسی مهم است که شما می‌خواهید چه کار کنید. سیاست‌ورزی، مدیریت‌کردن قدرت است. اینکه شما قدرت را برای چه هدفی می‌خواهید، مهم است؛ برای استحکام‌بخشیدن به قدرت خودتان است، دنبال ثروت یا سرکوب مخالفان هستید یا در جهت ائتلای مملکت؟ قدرت، ثروت، علم، حتی تقوا همه کارکرد دوگانه دارند؛ هم می‌توانند بد باشند و هم خوب. از زاویه مدیریت‌کردن قدرت، حتما سیاست‌ورزی حکم می‌کند شما کنشگری سیاسی را تعطیل نکنید. ‌اما این حفظ قدرت به چه قیمتی باید باشد؟ به هر قیمتی.» 

نکته ای که در اظهارات لاری مشهود بوده ، ژست طلبکاری نسبت به نظام و مردم است ، به نظر می رسد تاکتیک جدید اصلاح طلبان برای فرار از پاسخگویی ژست طلب کاری باشد . تاکتیکی که اخیرا در اظهارات حسن روحانی هم مشاهده کرده ایم . در روزهای گذشته حسن روحانی مدعی شده است که عدم احیای برجام به دلیل قوانین مجلس شورای اسلامی است . ادعایی بی اساس که تنها با هدف فرار پاسخگویی مطرح شده بود. 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: