به گزارش گروه فرهنگی یکتا پرس، اگر بخواهیم آثار ادبی ایران را از گذشته تاکنون بررسی کنیم به این موضوع اطمینان پیدا خواهیم کرد که بسیاری از نویسندگان ایرانی از نظر سبک قلم و اندیشه نو سرآمد هستند و با دوری از تقلید از آثار نویسندگان دیگر همواره خود را در آثار خود پنهان میکنند به صورتی که اگر خواننده خوبی باشید میتوانید آثار نویسندگان مختلف را از یکدیگر تمیز دهید. جدا از این برترین اساتید ادب فارسی برخی از نویسندگان هم هستند که آثار ارزشمند آنها روزگاری از پرفروشترینها بوده و علاقهمندان بسیاری داشته است. نویسندگان خوبی همواره در میان داستان نویسان و شاعران ایرانی وجود دارد که آثار آنها نه تنها برای یک بار خواندن بلکه مناسب چندین بار خواندن و یاد گرفتن موارد بسیاری است.
علی اکبر دهخدا یکی از شناسترین چهرههای ادبیات فارسی است. اولین کسی بود که لغت نامه دهخدا را تنظیم کرد و با این کار به حفظ پیشینه ادبیات فارسی کمک شایانی کرد.
از آثار دهخدا میتوان به امثال و حکم در چهار جلد اشاره کرد که در واقع خلاصهای از تمثیلهای ایرانی و کلمات قصار آن هم به ترتیب الفبا میباشد. در واقع دهخدا جمع آوری آثار مربوط به ادبیات فارسی در حفظ تاریخ ادبیات فارسی کوششهای بسیاری کرده است. اما امثال و حکم از این جهت زیباست که میتوانید ضرب المثل آهنگهای زیبای ایرانی را در آن بیابید و چند نمونه را در این متن بخوانید. اگر علاقهمند به ادبیات هستید این کتاب میتواند به شما کمک کند. جدا از فرهنگ نامهها، دهخدا آثار و اعتبار زیادی در باب وطن پرستی و مبارزه با استبداد آن هم به صورت طنز و با نام چرند و پرند داشته است.
این داستان غم تلخی دوران جنگ را به همراه دارد. در گوشهای از این داستان میخوانیم:
«تشنهای، تو تشنهای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیز روشنی. کلاهخود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب میدهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز میبرد، یکی به خاک. یکان یکان بروز میکنند، از پناه خاک، از شکفتهای دره هلاک، از حوالی و حدود تپههای تاک، تپهها و تنگههای کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاکها، مثل رویش و شکفتن عجیب سنگها و خارها.
محمود دولت آبادی نویسنده معاصر ایرانی با تلخی و خون در دوران جنگ روبهرو بود و تشنگی سربازان را دیده است. وی میگوید من دوستانی داشتم که در اوج جوانی میآمدند و از کشورشان دفاع میکردند و اکنون میراث این جوانان را برخی از آن خود کردهاند. و از وضع نابسامان موجود در ایران گله میکند.
یکی از شاهکارهای صادق هدایت زنده بگور است. زنده بگور در واقع داستان جوانی است که در اوج پریشان حالی آرزوی مرگ خود را دارد. در واقع با توجه به داستان های کوتاه و کتابهای صادق هدایت که عموما به مرگ در آن اشاره شده است میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که زندگی روانی این نویسنده بزرگ دستخوش مشکلات زیادی بوده است که دائماً در طول نوشتههای خود به دنبال مرگ و خودکشی روان است. در این داستان نیز قهرمان داستان میل به خودکشی دارد و تمامی راهها را به سوی خودکشی امتحان میکند. به عنوان مثال بیمار شدن خوردن تریاک و خود توسط تصادف با اتومبیل اما هیچ کدام از این راهها جواب نمیدهد. میل به خودکشی در بسیاری از آثار صادق هدایت جریان دارد و او این خواسته را عمیقا به نمایش میگذاشته و در نهایت جایی میان 48 سالگیاش در شهر پاریس در خانهای که محل زندگی او بود با باز گذاشتن گاز و خوابیدن، خود و ذهن خستهاش را به این آرامش میرساند و چشم از جهان فرو میبندد.
زندگی صادق هدایت معنای خاص پوچی را از ابتدا تا انتهای زندگی خود حفظ کرده و تمام نوشتههای این نویسنده بزرگ بو و مزه تلخ مرگ و پوچی را به همراه دارد اما با تمام این اوصاف صادق هدایت یکی از بزرگترین نقطههای موفقیت ادبیات فارسی و ادبیات داستانی بوده است. موفقیتهای هدایت او را به شاهکار ادبیات معاصر تبدیل کرده و تا کنون کسی نتوانسته جای این اندیشهی سراسر رمز و راز را بگیرد.
از طرفی برخی داستانهای عاشقانه این نویسنده مانند مادلن گاهی نشانههایی از نیاز به عشق را در نوشتههای این نویسنده به نمایش می گذارد. مادلن داستان یک دختر و پسر است که روزی در کنار دریا با یکدیگر آشنا میشوند. پس از این دیدار بازهم این دو یکدیگر را می بینند و به مرور متوجه به وجود آمدن احساسی میان یک دیگر میشوند.
شاید این نوشته ها را می توان این طور تفسیر کرد صادق هدایت به دلیل مشکلات عاطفی میل به خودکشی را در خود همواره زنده نگه داشته است.
انتهای پیام/