به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، تکانشگری یا رفتار تکانشی به رفتارهایی گفته میشود که بدون پشتوانه فکری و منطقی لازم، پرریسک و نامتناسب با موقعیت باشند. نتایج رفتارهای تکانشی اغلب به نتایجی ناخوشایند منتهی میشود. از منظر علم روانشناسی، رفتار تکانشی هرگونه رفتاری است که نامتناسب با شرایط باشد و نیز خطری بالقوه برای فرد یا دیگران در پی داشته باشد.
تکانشگری گرچه بیشتر در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی دیده میشود، هر کسی ممکن است در شرایطی خاص از خود رفتارهای تکانشی نشان دهد. نمیتوان احتمال بروز رفتار تکانشی را در یک فرد بهطور کامل منتفی دانست. اینگونه رفتارها، صرفنظر از اینکه به روابط کاری و اجتماعی ما آسیب میزنند، اگر درمان نشوند ممکن است خسارتهای مالی و مسئولیتهای قانونی برایمان در پی داشته باشند.
چه رفتارهایی را میتوان رفتاری تکانشی در نظر گرفت؟ روانشناسان افراد تکانشی را با ویژگیهای زیر شناسایی میکنند:
زودجوش
پیشبینیناپذیر
فاقد تعادل در گفتار و رفتار
بهطور کلی، در روانشناسی، رفتار تکانشی جزو ویژگیهای اصلی اختلال شخصیت مرزی است؛ بنابراین، اگر فردی رفتارهای تکانشی از خود نشان دهد، بهاحتمال بسیار زیاد به این اختلال مبتلاست. ازاینرو، روانشناسان ناپایداری در رفتار فرد را نشانهای گویا از این اختلال تعیین میکنند. این ناپایداری خود را در احساسات، رفتار و روابط فرد نشان میدهد.
اینگونه افراد معمولا در برابر محرکهای کوچک، رفتار پرخاشگرانه و شدید نشان میدهند و اغلب متوجه شدت و غیرمنطقیبودن واکنش خود نسبت به ابعاد کوچک مسئله نمیشوند. باید به این نکته هم توجه داشت که تکانشگری تنها نشانه اختلال شخصیت مرزی نیست. فقط در صورتی میتوان آن را نشانه این اختلال در نظر گرفت که فراگیر و مضر باشد و در زندگی عادی فرد اخلال ایجاد کند.
مثالهای فراوانی را میتوان برای رفتار تکانشی برشمرد. برای درک بهتر رفتارهای تکانشی به مثالهای زیر توجه کنید:
ولخرجی
صدمهزدن به خود
ترک ناگهانی شغل
بروز هیجانات ناگهانی
آسیبرساندن به خود
بیشازحد عذرخواهیکردن
تخریب اموال خود یا دیگران
در حال حاضر، ریشه رفتارهای تکانشی ناشناخته است. هیچکس نمیتواند بهقطعیت بگوید چرا کسی دچار اختلال شخصیت مرزی میشود و چرا رفتارهای تکانشی را بروز میدهد. با این حال، حدسهایی علمی دراینباره زده شده است. بهطور کلی، ۲ دلیل احتمالی برای این رفتارهای بیان شده که یکی به عوامل روانشناختی برمیگردد و دیگری به ژنتیک.
افرادی که اختلال شخصیت مرزی دارند به بیثباتی عاطفی و در نتیجه تکانشگری، خودکمبینی، رفتارهای خطرناک و خودآزاری دچار میشوند.
در اختلال دوقطبی، فرد در دوره شیدایی به رفتارهای تکانشی دست میزند.
پژوهشها روی دوقلوها نشان داده که برخی ژنها ممکن است در بروز اختلال شخصیت مرزی و نیز رفتارهای تکانشی حاصل از آن نقش ایفا کنند. محققان بر این باورند که وجود نقص در کروموزوم شماره ۹ ممکن است به اختلال شخصیت مرزی و رفتارهای تکانشی مرتبط باشد. جهشهایی مانند آنچه در کروموزوم شماره ۹ رخ میدهند بهاحتمال زیاد به تغییر در انتشار برخی هورمونها مانند سروتونین و دوپامین منجر میشود. در نتیجه، روی رفتار و شناخت فرد تأثیر میگذارند. این دو هورمون رابطهای مستقیم با حالوهوای فرد دارند.
همچنین، بر اساس پژوهش دانشگاه واندربیلت، تکانشگری به نقصان در گیرندههای دوپامین در مغز افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ارتباط دارد. اگر این گیرندهها (خصوصا در لپ پیشانی که مسئول تفکر منطقی است) از کار افتاده باشند، فرد توانایی تفکر پیش از رفتارکردن را تا حدودی از دست میدهد.
هیچ تستی بهتنهایی نمیتواند روشن سازد که رفتار تکانشی حاصل اختلال شخصیت مرزی است یا از عواملی دیگر ناشی شده است. به همین دلیل، مجموعهای از روشهای بالینی برای شناسایی علت رفتار تکانشی باید به کار گرفته شود. اگر پزشک به اختلال شخصیت مرزی شک کند، فرایند شناسایی را با کمک آزمایشهای روانشناختی آغاز میکند. سپس، نتایج بهدستآمده را با راهنمای جامع تشخیص اختلال روانی (DSM-5) تطبیق میدهد تا اختلال یا عدماختلال فرد مشخص شود.
این فرایند دشوار و پیچیده شامل ۲ مرحله است که فرد مشکوک باید آنها را بگذراند:
که نشانههای آن با خودکمبینی، خودانتقادی، ناپایداری در اهداف، ارزشها، ایدئالها و برنامههای شغلی آشکار میشوند.
که نشانههایی مانند ضعف همدلی با دیگران بهدلیل نگرشهای منفی و ناتوانی در برقراری رابطه صمیمی با دیگران است.
گرچه رفتارهای تکانشی اغلب شدید و فراگیرند، با کمک روشهای درمانی موجود میتوان آنها را کنترل کرد. روشهای درمانی که برای معالجه افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی به کار میرود اغلب همین رفتارها را هدف درمان قرار میدهند. درمانهای ارائه شده برای رفتارهای تکانشی به ۲ دسته تقسیم میشوند:
درمان رفتاری دیالکتیکی (DBT) یکی از روشهایی است که با تمرکز روی توسعه مهارتهای فردی در جهت کاهش رفتارهای تکانشی به کار میرود. در این شیوه، فرد میآموزد پیش از اقدام تأمل کند. با آموختن این مهارتها، فرد میتواند با موقعیتهای تکانشزا روبهرو شود، بدون آنکه کارش به رفتارهای پرتنش منجر شود.
ذهنآگاهی یکی از مهارتهایی است که در درمان رفتاری دیالکتیکی برای کاهش رفتارهای تکانشی به کار میرود. در این شیوه، فرد ترغیب میشود نسبت به زمان حال هوشیار باشد تا بتواند روی رفتارهایی که در لحظه دارد کنترل بیشتری کسب کند. مدیتیشین مرتبط با ذهن آگاهی از جمله تمرینات ارائهشده در این شیوه درمان است.
داروهای کنترلکننده سروتونین در کنار دوزهای اندکی از داروهای درمان روانپریشی میتواند باعث کاهش رفتارهای تکانشی شود. این داروها زمانی تجویز میشوند که رفتارهای تکانشی فرد خطری جدی متوجه خود یا اطرافیانش کند. داروهای متعادلکننده حالوهوای فرد نیز از دیگر نمونههای مورداستفاده در درمان تکانشگری است.
علاوه بر دنبالکردن رواندرمانی و دارودرمانی،کارهایی نیز وجود دارند که هر فرد تکانشی میتواند برای مقابله و مدیریت رفتارهای تکانشی خود انجام بدهد. گام اول شناسایی رفتاری تکانشی و اراده برای تغییر آنهاست. سپس میتوان با یکی از راهکارهای زیر به مقابله با آن رفتار رفت:
گرچه گاهی رفتارهای تکانشی باعث کاهش استرس و اضطراب شما میشوند، میتوان به شیوههای بهتری نیز این دو مسئله را مدیریت کرد؛ برای مثال، پیادهروی، صحبتکردن با دوستان و نوشتن از جمله رفتارهای سالمتر برای مدیریت استرس و اضطراباند.
تکنیک تنفس عمیق و تمرین مکرر آن باعث کاهش استرس میشود و در نتیجه، احتمال بروز رفتار تکانشی ناشی از آن را کاهش میدهد. تمرکزکردن روی تنفس عمیق حواس شما را از موضوعی که میتوانست باعث بروز رفتار تکانشی شما شود نیز بازمیدارد.
آیا شما تجربهای از تکانشگری در خود یا نزدیکانتان دارید؟ چه روشهایی برای مقابله با آن میشناسید؟ تأثیر آن بر زندگی افراد را چگونه دیدهاید؟ از تجربهتان برای ما و مخاطبان بگویید.
انتهای پیام/