به گزارش گروه فرهنگ و هنر یکتاپرس، رهبر معظم انقلاب با آغاز به کار دولت سیزدهم سفارشهایی در زمینه فرهنگ کردند مبنی بر اینکه دولتمردان با توجه بیشتر به مسائل فرهنگی، خدمت به مردم را نصب العین خود قرار دهند. حضرت آیت الله خامنهای در دیدار با اعضای هیات دولت ششم شهریور فرمودند: به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما در ساختار فرهنگی کشور مشکل داریم و یک حرکت انقلابی لازم است. البتّه حرکت انقلابی یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای انقلابی بودن، بیهوا حرکت کردن و بیحساب حرکت کردن نیست.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در اولین برنامه خود از اهالی فرهنگ هنر و رسانه خواسته است تا نظرات راهبردی و ایدههای کاربردی خود را در موضوعات نقد وضع موجود و بیان مبانی تحول در ساختار فرهنگی مطرح کنند.
از دیگر نکات درخواستی وزیر میتوان به اصول موازین و محدودههای تحول، الزامات و اولویتهای تحول و بازسازی انقلابی در ساختارها، خروج از وضعیت رهاشدگی و انفعال در حوزه فرهنگ، متناسبسازی ساختارهای فرهنگی با پیشرانهای فناوریهای نرم و ظرفیتهای جدید فرهنگی، رسانهای و اجتماعی، تسهیل فعالیتهای فرهنگی و زمینهسازی برای حضور و مشارکت حداکثری عناصر و تشکلهای مردمی و جهادی در عرصههای فرهنگی اشاره کرد.
حجت الاسلام رضا غلامی پژوهشگر و مدرس حوزه فلسفه سیاسی و مطالعات فرهنگی که دارای سطح چهار حوزه علمیه و دکتری رشته علوم سیاسی با گرایش اندیشه سیاسی است، در گفتگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا از ضرورت بازبینی در ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی و تعریف جایگاه این شورا در قانون اساسی سخن گفت و با مروری بر رویکردهای بازسازی ساختار فرهنگی بر نقش مهم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد.
وی به عنوان موسس و رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا، رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانیِ اسلامی، رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی آسیبهای اجتماعی دانشگاه شاهد و استراتژیست در عرصه فرهنگ و علم معتقد است دولت جدید میتواند عقب ماندگیهای فرهنگی را جبران کند، ولی بازسازی ساختار فرهنگی باید فراگیر باشد. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
رهبر انقلاب به ساختار فرهنگی موجود امیدی ندارند
وضع فرهنگی موجود را چگونه نقد میکنید و با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب مبنی بر بازسازی ساختار فرهنگی، تحول ساختار فرهنگی در جامعه چگونه شکل میگیرد؟
این موارد فرضیات من است برای پاسخ به این پرسش که چرا مقام معظم رهبری این موضوع را امروز با این شدت و قوت مطرح ساخته اند.
چند مفروض در زمینه ضرورت بازسازی ساختار فرهنگی کشور وجود دارد و رهبر بزرگ انقلاب مواردی را مطرح کردند. مفروض اول این است که به نظر میرسد مقام معظم رهبری از ساختار فرهنگی موجود قطع امید کرده اند. از جمله مصادیق این مورد هم زمانی است که ایشان دستور آتش به اختیار به جوانان دادند در حالی که یک فرمانده، زمانی چنین دستوری به نیروهای خود میدهد که از شرایط موجود قطع امید کرده باشد.
البته در طول این ۴۲ سال موفقیت و توفقیات فرهنگی در حد خود داشته ایم؛ در غیر اینصورت نمیتوانستیم در مقابل این همه هجمه فرهنگی، دوام بیاوریم، اما کارهای فرهنگی ما با نقطه مطلوب فاصله بسیار دارد و در عرصه فرهنگی نتوانسته ایم انتظارات رهبر انقلاب را برآورده کنیم.
امروز سرمایه اجتماعی در کشور ما کاهش یافته است که بخشی به سوء مدیریتها برمی گردد و بخشی دیگر مربوط به این است که سرمایه گذاری فرهنگی مناسب نداشته ایم. چرا امروز امید در جوانان و دانشجویان کاهش یافته است؟ چون ما نتوانسته ایم تصویر و تصوری از آینده واقع بینانه را برای آنان ترسیم کنیم. ما امروز در زمینه هویت دینی، ملی و انقلابی در قبال نسلهای جدید دچار ضعف هستیم و این مشکلات در حوزههای بسیاری، چون زبان فارسی، میراث فرهنگی، صنایع فرهنگی همچون نوشت افزار و وسایل بازی کودکان و مانند آن وجود دارد.
مفروض دوم شرایط کنونی انقلاب است که در مفروض اول توضیح دادم. یعنی وضعیت خوبی نداریم و نقاط ضعف ما بر اساس آمار و گزارشهای نهادهای بی طرف حاکی از این مورد است.
مفروض سوم شرایط کنونی ما از جنبه سیاسی است؛ در برخی ادوار، نگاهی بسیار مغفول به فرهنگ داشته ایم؛ برخی دولتها اساسا سرمایه گذاری فرهنگی را فراموش کردند و دیدگاه لیبرالی نسبت به فرهنگ داشته اند و میاندیشند ما کاری با بهشت بردن مردم نداریم. همانند این که اقتصاد میگوید بازار، خودش باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
وقتی دولت با انکار مسئولیت خود در قبال فرهنگ، جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را تعطیل میکند، نمیتوان از بازسازی انقلابی صحبت کرد. اما معتقدم امروز شرایط فراهم است. دولت جدید رویکرد فرهنگی قوی تری دارد و با قبول مسئولیت فرهنگی خود، ابلاغات انجام نشده دولت قبلی را به جریان میاندازد و امید است بتواند عقب ماندگی فرهنگی و مشکلات متعدد و بزرگ پیشین را هموار سازد.
فکر نمیکنید مشکلی در ساختار قانونی و اجرایی شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که نتوانسته آنگونه که باید مصوبات خود را به جریان بیاندازد؟
شورای عالی انقلاب فرهنگی به دستور امام خمینی (ره) راه اندازی، ولی متاسفانه در بازنگری قانون اساسی در قانون اساسی گنجانده نشد. مقام معظم رهبری هم مانند امام خمینی (ره) از امتیازات، ولی فقیه برای این شورا استفاده کردند و آن را ساختار بخشیدند و این روند را ادامه دادند. حتما باید در آینده جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی و نقش و سهم آن در مناسبات فرهنگی کشور در قانون اساسی بیاید.
در این زمینه امروز با خلا قانونی جدی روبرو نیستیم گرچه گاهی میان مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی بحثهایی پیش میآید، زود مرتفع میشود.
ضرورت بازبینی در ساختار شورای عالی انقلاب فرهنگی
ترکیب و جمع بسیار خوبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود دارد که میتواند تصمیمات اصلی و اساسی را برای جامعه بگیرد، اما گاهی مواردی که وجود دارد نه در ذات مصوبات که بستگی به مدیریت شخص رئیس جمهور به دلیل ریاست این شورا دارد. این موضوع ربط مستقیمی به درک رئیس جمهور هر دوره از فرهنگ و جایگاه آن دارد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی در این ۴۲ سال خدمت بسیاری به جامعه به خصوص دانشگاهها کرده، اما ضعفهایی اساسی در حوزه مدیریت و جهت گیری داشته است و حتما یکی از مولفههای اساسی در بازسازی انقلابی، ساختار فرهنگ شورای انقلاب فرهنگی و بازبینی آن است.
رابطه فرهنگ قدرتمند و تمدن نوین اسلامی
مفروض بعدی نگاه به آینده مبتنی بر بیانیه گام دوم انقلاب است که رهبر انقلاب بیان کرده اند؛ یک قله در این بیانیه وجود که آن شکل گیری تمدن نوین اسلامی است. تمدن، امری فرایندی است و نه پروژه ای. حتما نوع عملکرد، اقدامات و جهت گیری ما میتواند رسیدن به تمدن نوین اسلامی را سرعت بخشد. تا زمانی که فرهنگ قدرتمندی نداشته باشیم، نمیتوانیم از تمدن صحبت کنیم. فرهنگ، روح حاکم بر تمدن است. درست است که تمدن جنبههای کالبدی دارد، اما فرهنگ باید همه جای تمدن حضور داشته باشد. به همین دلیل فرهنگ و تمدن گاه مترادف در نظر گرفته میشود؛ لذا باید فرهنگ را تقویت کنیم و در مواردی، چون فرهنگ عمومی اصلاحاتی را صورت دهیم.
سبک زندگی غربی و فردگرایی ما را از جامعه گرایی دور کرده و بسیاری مسئولیتها و تعهدات اجتماعی را دچار افول ساخته است. اینها مواردی است که ورای نگاه مردم به مسئولان جامعه، سرمایه اجتماعی را کاهش داده اند. این موارد فرضیات من است برای پاسخ به این پرسش که چرا مقام معظم رهبری این موضوع را امروز با این شدت و قوت مطرح ساخته اند.
معنای بازسازی در شورای عالی انقلاب فرهنگی
وقتی رهبری بحث بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور را مطرح کردند، به دنبال شیوهای کاملا متفاوت از اداره امور هستند. بازسازی انقلابی، اشاره به اصلاح ندارد بلکه دنبال یک انقلاب است که با محافظه کاری جور در نمیآید و باید از ریشه و بن موارد را تغییر داد و دگرگون کرد.
یکی از موارد مثال شاید در اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد؛ عزیزان فعال در این شورا دوستان و استادان ما هستند، اما برخی از آنان شاید ۳۰ سال است در این شورا حضور دارند؛ شاید وقت آن رسیده دیگر در این شورا نباشند و شاگردانشان با نگاههای جدید و نفسهای تازه وارد شوند و به رویکردهای این شورا جانی دیگر بخشند. در این میان ناراحت شدن افراد، محلی از اعراب ندارد؛ زیرا باید مصلحت جمعی را در نظر گرفت. به هرحال نوآوری و خلاقیت و انرژی افراد اندازهای دارد و نیاز است افراد جایگزین شوند. البته به این معنا نیست که بزرگان خود را دور بیاندازیم بلکه میتوانیم آنان را در جایگاهی بهتر مثلا در اندیشکدهها به کار گیریم و از تجربه آنان استفاده کنیم.
عنصر دیگری که در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی باید به آن توجه شود؛ ساختار است؛ استراکچر لزوما به معنی سازمان و تشکیلات نیست بلکه شامل تفکر، رویکرد، روش، ذهن، ایدهها و افکار هم میشود. منظور رهبر انقلاب فقط سازمان و تشکیلات نیست بلکه همه آن چیزی است که یک فرهنگ را در کشور ما زنده نگه میدارد و اثرگذار میکند. یعنی در عین توجه به مهندسی فرهنگ باید به امور فرهنگی و بازسازی فرهنگی هم توجه شود. البته دو معنا برای انقلابی وجود داد. یکی کنار گذاشتن احتیاط و محافظه کاری و دیگر این که دنبال بازسازی لیبرالی فرهنگ نیستیم بلکه هر بازسازی باید مبتنی بر فرهنگ ایرانیاسلامی باشد.
رویکردها و لایههای متنوعی در بازسازی ساختار فرهنگی وجود دارد که رویکرد تفکر به عنوان اولین رویکرد به مهندسی فرهنگ بازمی گردد، اما در مهندسی فرهنگی نیز هم بیاید. یعنی نظریه و مبانی را در مهندسی فرهنگ مطرح کنیم، اما تفکری که مولود مبانی و نظری است در مهندسی فرهنگی طرح کنیم.
رویکردی بعد رویکرد گفتمان است. یعنی باید فضای تفکری مقبول جدیدی را در حوزه مدیریتی کشور در قبال مسائل فرهنگی به وجود بیاوریم که با فضای قبلی متفاوت است. گفتمان جو حاکم بر جامعه مورد نظر است و باید بتوانیم گفتمان جدیدی را در یک مرحله (نه پروژه) بین اصحاب فرهنگ و حتی مردم ایجاد کنیم تا نگاهها به سمت محصولات فرهنگی تغییر کند.
ممکن است شرایط دیگری، چون وضعیت اقتصادی و اجتماعی این گفتمان را عوض کند؟
بله حتما. اگر همین کرونا را در نظر بگیریم، میبینیم چطور روابط اجتماعی مانند حضور مردم در برنامههای مختلف از مسجد و مراسم گرفته تا مدرسه و دانشگاه را مختل کرده است؛ همچنان که تورم و تحریم بر این گفتمان اثر گذاشته است. حتی این رخدادها میتوانند سالها بر یک گفتمان اثر بگذارند. تا زمانی که گفتمان تغییر نکند و تا الگوی جدیدی بین اهالی فرهنگ مستقر نشود، این بازسازی رخ نخواد داد.
لایه رویکرد: رویکرد ما به فرهنگ چیست؟ فرهنگ را در عرض سیاست میبینیم یا در تار و پود آن؟ این موضوع بسیار مهم است.
لایه روش: روشهای شکستخورده را باید عوض کرد. مثلا روشهایی که در مورد حجاب و عفاف شکست خورده را باید عوض کرد؛ یا در مورد فضای مجازی باید روشها را تغییر داد.
لایه ابزار و تکنیک: امروز فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نقش مهمی در تحولات فرهنگی دارند و باید نقش این فناوریهای نوظهور را در فرهنگ و تاثیر آن در سبک زندگی جدید از ذهن دور نداشت.
لایه سیستم: سیستم فرهنگی حتما نیازمند تغییر است. زیرا همچون چرخ دندهای بر موارد بسیاری اثرگذار است.
نگاههای کلان حاکم بر بازسازی نیز بسیار مهم است؛ زمانی ما نگاه ابتکاری داریم و دنبال جایگزین کردن مبادلات جدید و خلق یک شاکله فرهنگی جدید هستیم که باید بسیار جذاب باشد که دیگران آن را دنبال کنند وگرنه فایده ندارد. زمانی نگاه ما به فرهنگ نگاه تدافعی، مقابلهای و انفعالی است که اتفاقی افتاده و میخواهیم به آن عکس العمل نشان دهیم؛ مانند زمانی که سبک زندگی غربی جا افتاده و میخواهیم با آن مقابله کنیم و سبک زندگی ایرانیاسلامی را به کار بگیریم. رویکرد انفعالی همیشه هست و باید هم باشد و لزوما بد نیست. جایی بد است که جامعه به جز دفاع و مقابله رویکرد دیگری نداشته و اساسا ابتکاری در مقابل اتفاقات نداشته باشد.
همچنان که خود غرب مانند فرانسه امروز در مقابل حجاب اسلامی رویکرد مقابلهای و انفعالی دارد، ولی باید همیشه رویکرد ابتکاری را مقدم بدانیم، زیرا همواره حمله از دفاع بهتر است.
بازسازی ساختار فرهنگی باید فراگیر باشد
نگاه فراگیر قسمت دیگری از این موارد است؛ فراگیری ملیاسلامیجهانی است یعنی فرهنگ ما، هم ظرفیت ملی شدن، هم گسترش در جهان اسلامی و کل جهان را دارد.
نوع دیگر فراگیری در کشور به صورتی است که سلایق مختلف را در بر بگیرد. همچنان که جمعیت ۸۰ میلیونی ما علایق مختلفی دارند که البته نخ تسبیح آن، مذهب و ملیت است که در مواقع حساس به صورتی پررنگ خود را نشان میدهد، اما باید در فعالیتهای فرهنگی این جمعیت گسترده را دربربگیریم.
سبد محصولات فرهنگی ما باید پاسخگوی همه باشد و این نه به معنای جابجا کردن و کنار گذاشتن ارزشها یا نادیده گرفتن احکام دینی بلکه به معنای جذابیت بیان و فراگیری است. باید دقت شود که عموم مردم ایران، ارزشهای مذهبی و عشق به ایران دارند و نباید از روی ظاهر، مردم را به بی دین تعبیر کرد؛ مردم ما ذاتا متدین هستند و حتی پیش از اسلام هم مردم ایران دین داشته اند و یکی از عواملی که جلوی استعمار را گرفته، همین دینداری مردم بوده است. بنا بر این ما آن بازسازی انقلابی فرهنگی را میخواهیم که فراگیر باشد.
توحید اجتماعی یکی از مبانی بازسازی ساختار فرهنگی است
اگرچه مبانی بازسازی در مهندسی فرهنگ، قابل بررسی است، اما هر نوع بازسازی مدیریتی باید مبتنی بر مبانی و بنیادهایی باشد چرا که نیاز به تکیه گاه دارد. یکی از مهمترین بنیادهای مبانی بازسازی، توحید اجتماعی است که فراتر از توحید فردی است. یعنی توحیدی که به اندازه جامعه گسترده میشود. شرک به ویژه شرک خفی نباید در حوزه اجتماعی وجود داشته باشد. زیرا ما یک جامعه اسلامی هستیم. کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن نوشته مقام معظم رهبری میتواند در این زمینه راهگشا باشد.
تحول در حوزه علم و رفتن به سمت علوم انسانیاسلامی، مصداق و گامی رفیع جهت توحید اجتماعی است. باید به سمت توحید کلمه در حوزههای علمی رفت و رب یکتای ما باید خداوند متعال باشد.
بخش دیگر تعلیم تجربی و بشری است؛ و این قسمت هم باید باشد. بعد از بحث توحید اجتماعی باید رشد و تعالی انسانی برای رسیدن به مقصد؛ به عنوان یکی دیگر از مبانی مهم در بازسازی مورد توجه قرار گیرد. ما به این عالم آمده ایم که رشد کنیم و این فرق انسان با حیوان است.
یکی دیگر از مبانی، اسلام سیاسی است که در مقابل سکولاریسم و اسلام آمریکایی و انگلیسی است و مرز ما را با فرهنگ غیراسلامی و غیر خالق نشان میدهد. اسلام سیاسی اسلامی است که در امور اجتماعی حضور دارد و در دوران غیبت تعطیل نیست. عدالت فرهنگی نیز مقولهای حساس و ظریف است. چون وجود آزادی در گرو عدالت است و اگر عدالت نباشد آزادی فرهنگی هم وجود ندارد.
علوم انسانی- اسلامی نیز یکی از بنیادهای اساسی در بازسازی است. همچنین است انتظار فرج سازنده؛ یعنی خلق امیدی که باید نسبت به آینده صورت گیرد؛ امید عظیمی که انسانها نسبت به آینده بشر دارند و این امید، مقدمهای است که در دوران غیبت، مجموعه اقداماتی را باید انجام دهیم که جلوی چیزهایی را میگیرد. البته بستر ظهور را نیز باید فراهم سازیم. همچنین وحدت و انسجام ملی و مذهبی از موارد بسیار مهم مورد توجه جمهوری اسلامی بوده است.
استقلال فرهنگی از دیگر مبانی بازسازی ساختار فرهنگی است. یعنی همانقدر که استقلال سیاسی و اقتصادی مهم است، استقلال فرهنگی نیز مهم است. مسئولیت پذیری دولتها در قبال فرهنگ یکی دیگر از مبانی است. یعنی دولتها نمیتوانند خود را در قبال آلودگیهای فرهنگی کنار بکشند.
فرهنگ، روح حاکم بر زیست فردی و اجتماعی است
فرهنگ روح حاکم بر همه ابعاد زیست فردی و اجتماعی است. همچنان که رهبری فرمود فرهنگ، اکسیژن است که یک لحظه انسان بدون آن زنده نمیماند. در تمام عرصهها بدون فرهنگ نمیتوانیم ادامه حیات دهیم. چون انقلاب ما اسلامی است و اسلامی بودن اقتضا میکند فرهنگ روح حاکم بر زندگی ما باشد. با درنظر گرفتن و اعمال همه این موارد میتوانیم در یکی دو سال آینده به طراحی برای بازسازی برسیم و ان شاءالله با حضور دولت جدید این مسیر میتواند محقق شود.
نقش وزارت فرهنگ و اسلامی در این جریان چیست؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تنها وزارتخانه دولتی است که تمام موجودیت آن فرهنگی و نقش مدیریت فرهنگی را در بسیاری از ابعاد فرهنگی کشور برعهده دارد و جزو کلیدیترین وازرتخانهها در حوزه قانونگذاری، نظارت و اجرای فرهنگ بوده است. البته باید تمام وزارتخانههای ما فرهنگی باشند؛ متاسفانه در سالهای اخیر هم آن وزارتخانه تضعیف شده و هم بخشی از اختیارات آن مانند سینما و نشر از آن گرفته و به صنوف واگذار شده است. البته نه این که صنوف تقویت نشوند، اما نباید عنصر کلیدی نهاد دولتی خلع سلاح شود.
در حوزه فیلم در این سالها اختیار برعهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلام و تولید سریال بر عهده صدا و سیما بوده، اما سریال سازی در شبکه نمایش خانگی پدیدهای جدید است که در کنار سینما شکل گرفته و صدا و سیما بهحق، اعتراض داشته است. چون در این میان دوگانگی مدیریتی رخ داده است. تعرفهها و شاخصها فرق داشته و این آسیب رسان است به خصوص برای سازمان صدا و سیما که بیننده میلیونی دارد.
باید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اختیارات و امکانات لازم برای ایفای نقش را داشته باشد که یکی از این موارد بودجه است. وقتی کل بودجه فارابی ۳۰ میلیارد تومان باشد، چگونه میتوان سینمای کشور را به لحاظ محتوایی به نقاط مطلوب سوق داد؟
نقش کلیدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بسیار مهم است. یعنی نقشی ستادی و کلیدی دارد که باید ابزارهای لازم را در اختیار داشته باشد. این وزرات خانه در برخی زمینهها منحصر به فرد است. مثلا تمام اختیارات شورای فرهنگ عمومی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده و در این بازسازی، شورای فرهنگ عمومی باید وارد میدان شود. در حوزه نشر و سینما نیز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقش و قدرت مهمی دارد. این وزارت خانه در موسیقی و بسیاری شاخههای هنری نقشهای کلیدی بر عهده دارد.
امیدواریم با حضور نیروهای جدید در این وزارتخانه و باوری که به اهداف فرهنگی انقلاب اسلامی دارند شاهد اقداماتی باشیم که از آن انتظار میرود. البته این کار یک کار جمعی است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تنهایی وظیفه ندارد و همه باید دست به دست هم دهند و جایی که قرارگاه مرکزی این کار است و نقش فرماندهی دارد، شورای عالی انقلاب فرهنگی است.
بحث تشکلهای مردمی نیز بسیار مهم است و مجموعههای مردمی، نقطه کانونی در این بازسازی هستند. مردم باید از فرهنگ اسلامی-ایرانی دفاع کنند و فرهنگ ایرانی-اسلامی را بسط و عمق دهند. مردم باید برای فرهنگ هزینه کنند. دولتها هم وظیفه دارند، اما تشکلهای مردمی باید نقش اساسی را حوزههای فرهنگی داشته باشند؛ همچنان که در بسیاری کشورها این میدان برای بخشهای مردمی فراهم شده و دولتها در حوزه فرهنگی بسیار کوچک هستند.
باید تا جای ممکن صحنه را در اختیار تشکلهای مردمی انقلابی قرار داده و به آنان اعتماد کنیم. همچنان که این اتفاق امروز رخ داده است و مثالهای زیادی از این تشکلها مانند شهرستانهای استان خوزستان یا نجف آباد وجود دارد. نباید این تشکلها را دست کم گرفت و بخش مهمی از فرهنگ در صف و ستاد باید به تشکلهای مردمی تخصیص یابد و این موضوع نه به بهای تضعیف نهادی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در راستای تقویت آن میتواند صورت گیرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید ستادی را برای بازسازی انقلابی ساختار فرهنگ در وزارتخانه ایجاد کند و از بخشهای مختلف در این ستاد افرادی عضو باشند. این ستاد باید دبیرخانهای بسیار قوی داشته باشد و اولین کاری که این ستاد میتواند انجام دهد، تعریف نقش وزارتخانه در حوزه بازسازی است تا این تعریف در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تایید برسد و وزارت خانه براساس این تعریف مصوب، یک برنامه پنج ساله تهیه کند و بر اساس این برنامه گام به گام اقدمات لازم را انجام دهد تا ان شاءالله کار به نقطه مطلوب برسد. البته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند از پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نیز به عنوان یک بازوی اجرایی در تحقق این مهم یاری گیرد.
انتهای پیام/