یادداشت/ رضوان ابوترابی
رمان دریا نوشتهی جان بنویل نویسندهی ایرلندی برندهی جایزهی ادبی من بوکر سال 2005 با خرید کپیرایت و ترجمهٔ کمنظیر اسدالله امرایی به چاپ ششم رسید.
ویلیام جان بنویل در سال 1945 در ایرلند بهدنیا آمد. او سیزده رمان منتشر کرده و درحالحاضر ساکن دوبلین است.
کتاب دریا با روایتی ساده شروع می شود. از یک خانه قدیمی و مردی که همسرش را از دست داده است. داستان، روایت زندگی پر ابهام همان مرد است با زبان خودش. شروع کتاب را با توصیفات آن خانه قدیمی که محل زندگی راوی در دوران نوجوانی و جوانی اش است شاهد هستیم. خانه ای که هنوز شکل قدیمی خود را حفظ کرده است.
: زندگیِ درست و حسابی همهاش تلاش است، کار بیوقفه و پیدرپی، اینکه با کله بروی توی شکم دنیا، یک چیزی توی همین مایهها، اما حالا وقتی به گذشته نگاه میکنم، میبینم بخش اعظم زندگی من و توان و تلاشم برای این بوده که سرپناهی گیر بیاورم و توی گوشهای دنج با خودم خلوت کنم. آدم با خودش تعارف ندارد.
بی تابی از مرگ همسر او را به این خانه قدیمی کشانده است و او آمده است با مرور خاطرات گذشته زندگی تازه ای را آغاز کند.
: وقتی رسیدیم شگفتزده شدم که دیدم روستایی را که به یاد میآورم، تکان نخورده است. گویی بعضی چشمها میدانند کجا را نگاه کنند، چشمهایی که چشم من بود. مثل این بود که با شعلهای قدیمی روبهرو شویم که خطوط باریک آن بر اثر مرور زمان جرم گرفته اما بهراحتی قابلتشخیص است. از ایستگاه راهآهن متروک گذشتیم و به پل کوچک رسیدیم که دستنخورده باقی بود.
راوی فصل دوم خاطرات خود را از کنار ماسه های خیس ساحل شروع می کند. اما سئوالی ذهن خواننده را درگیر می کند که چرا راوی با اسم هایی مختلف به روایت خود می پردازد.
: این روزها باید دنیا را خرد خرد تفسیر کنم، یک جور معالجه هومئوپاتیک است. گرچه مطمئن نیستم این معالجه کجای مرا درست می کند. شاید یاد می گیرم که باز هم بین زندهها زندگی کنم. منظورم تمرین است. اما نه، اینطور نیست. اینجا بودن معنیاش این نیست که جای دیگر نباشم.
توصیف شهر ساحلی، یاد ماشین تحریر و گل های شمعدانی در ایوان و تنهایی تلخ این روزها و حسرت گذشته ها چیزهایی است که جان بنویل با تبحر خاصی به آن ها پرداخته است.
: این روزها باید دنیا را خرد خرد تفسیر کنم، یک جور معالجه هومئوپاتیک است. گرچه مطمئن نیستم این معالجه کجای مرا درست می کند. شاید یاد می گیرم که باز هم بین زندهها زندگی کنم. منظورم تمرین است. اما نه، اینطور نیست. اینجا بودن معنیاش این نیست که جای دیگر نباشم..
این کتاب خواندنی توسط نشرافق با ترجمهٔ اسدالله امرایی تاکنون به چاپ ششم رسیده است.
انتهای پیام/
درود برای شما عزیزان در یکتا پرس
عزتتان مستدام