ساده نويسي؟! بايدها و نبايدها | یکتاپرس
یادداشت/ اختصاصی یکتاپرس
مي‌توانيم شعر شفاف را، شعري با كم‌ترين حد واسطه بين متن و مخاطب بدانيم. شعري كه هدف آن به رخ كشيدن ابعاد مختلف هيولاي زبان نيست.
کد خبر: ۶۸۰۲۲
۱۳:۰۴ - ۱۴ دی ۱۴۰۰

ساده نويسي؟!

یاد داشت/كاظم واعظ‌زاده
       در خصوص جريانِ موسوم به ساده نويسي در شعر، بسيار گفته‌اند و شنيده‌ايم. بديهي‌ست كه وقتي جرياني شكل مي‌گيرد، موافقان و مخالفاني نيز با آن جريان و به واسطه‌ي آن جريان، پا مي‌گيرند. البته عده‌اي از اين موافقان و مخالفان با آگاهي و دانشي كه از تحقيق و تفحص در خصوص آن جريان در اختيار دارند، اقدام به موافقت يا مخالفت مي‌كنند. طبيعتا رفتار و گفتار اين قشر قابل تأمل و بررسي‌ست. اما در اين ميان، عده‌اي كه متاسفانه تعدادشان نيز كم نيست، از سرِ ناآگاهي و به نوعي كوركورانه، شروع به جانب‌داري از جريان يا مخالفت با آن مي‌كنند. متاسفانه براي اين گروه، به دليل كثرت در عدد، اين شائبه به وجود مي‌آيد كه بر مسند واقعي خود نشسته‌اند و آن‌چه مي‌گويند و مي‌نويسند، فصل‌الخطاب است و ترديدي در آن نيست.
      
 آن‌چه امروز مرا بر آن داشت تا چند سطري در اين خصوص بنويسم، جرياني از كژفهمي و خوانش نادرست از جريانِ موسوم به ساده نويسي‌ست. چه از طرف موافقان و چه از طرف مخالفان. در واقع اين كژفهمي به خوديِ خود جريان مستقلي‌ست كه نه هم‌راستا، بلكه هم‌زمان با جريان اصلي حركت مي‌كند و از قضا پيروان بسياري دارد. پيرواني كه خود را جزو جريان اصلي مي‌دانند‍‌ّْ؛ اما در واقع خارج از اين جريان به حيات ادبي‌شان ادامه مي‌دهند.
 بدترين نوع نام‌گذاري، نام‌گذاري توسط مخالفان يك جريان است. اين كه يك جرياني شكل بگيرد و عده‌اي كه تمايل چنداني به اين نوع از شعر ندارند، عنواني براي آن انتخاب كنند. شعر ساده يا جريان ساده نويسي عنواني‌ نيست كه سرچشمه‌هاي اين جريان انتخاب كرده باشند. آن‌ها فقط نوع نگاه‌شان به شعر را تغيير دادند و از پيچيده‌گي‌هاي معمول در دوره‌ي خود فاصله گرفتند. اين تغيير و فاصله گرفتن به نوعي عدول از هنجار است و البته كه در لحظه اتفاق نيُفتاده و محصول گذر زمان بوده است.

  ساده‌گي يا شفافيت؟   
 قطعا رسيدن به نوع خاصي از تفكر و اجراي آن در شعر، راه يك‌شبه نيست. اين‌طور نيست كه شاعر تصميم بگيرد از فلان تاريخ مي‌خواهم تفكر و زبانم را تغيير بدهم. البته شايد مقلداني پيدا بشوند كه بتوانند در اين‌باره تصميم بگيرند و انتخاب كنند. اما تجربه‌ نشان داده كه اين دسته از شاعران، در نوع شعري كه ارائه مي‌دهند موفق نيستند و اگر موفقيتي حاصل شود، مقطعي و گذرا خواهد بود. چرا كه اين نوع از شعر، به دليل نداشتن زيرساخت‌هاي فكري و تجربه‌ي زيسته‌ي ادبي، شعري تصنعي و مكانيكي خواهد شد. اين‌ها همان اكثريتي هستند كه به بدنه‌ي اصلي جريان چسبيده‌اند؛ خونش را مي‌مكند و باعث تضعيف آن مي‌شوند.

 آن‌چه امروزه به جريان ساده نويسي موسوم است، در واقع جريانِ شفافي از شعر است كه به سهولت حاصل نشده‌است. اگر سياهي لشگرهاي اين جريان را در نظر نگيريم و به هسته‌ي اصلي و شاعران پيشروي اين جريان نگاه كنيم، پي مي‌بريم كه شاعران زحمت‌كشيده و باتجربه‌اي هستند و به اصطلاح چند پيراهن بيشتر از ديگران بر تن كرده‌اند. اگر قرار به تحليل و بررسي اين جريان شعري باشد، مي‌بايد به سرچشمه‌هاي آن توجه كرد نه شاعرانِ تازه الصاق شده به آن. همچنان كه براي فهميدن ارتفاع يك قله، ارتفاع قله را اندازه مي‌گيرند؛ نه تپه‌ها و صخره‌هاي آن حوالي را.
 
شفافيت يك فرايند است نه يك انتخاب. حاصل تجربه‌ي زيسته است نه انتخاب موضوع رودي را تصور كنيد كه پس از باران‌ها و سيلاب‌ها، خروشان و گل‌آلود پيش مي‌رود. اما همين رودِ گل‌آلود پس از طي شدن چند كيلومتر و پس از افت‌و‌خيز و پيچ‌و‌خم‌هاي فراوان، منعطف، آرام و زلال مي‌شود. طوري كه مي‌توانيم سنگ‌هاي كفِ رودخانه را به وضوح ببينيم. حالا اين رود زلال و شفاف شده يا ساده شده است؟ البته در عين شفافيت و زلالي، چيزي از ماهيّت و رود بودنِ آن كم نشده است. همان‌طور كه در شفافيت و زلال بودنِ شعر، بايد همچنان شاهد شعريت و ادبيت اثر باشيم.

مي‌توانيم شعر شفاف را، شعري با كم‌ترين حد واسطه بين متن و مخاطب بدانيم. شعري كه هدف آن به رخ كشيدن ابعاد مختلف هيولاي زبان نيست و سعي دارد در نهايت آرامش و انعطاف دروني، مخاطب را با خود همراه كند. شعر شفاف از منظر زبان و اهالي آن، شعري فاقد ارزش‌هاي والاي زباني محسوب مي‌شود. بهتر است بگوييم هدف اين نوع از شعر درگير شدن با لايه‌ي زبان نيست و اساسا نمي‌خواهد با معيارهاي زباني و زبان‌شناسانه بررسي شود. بلكه هدفِ اين نوع از شعر، القاي مثلث (حس، معنا و انديشه) به مخاطب است و عقيده دارد شعر در اين مثلث رخ مي‌دهد و از همين طريق بر مخاطب تاثير مي‌گذارد. شايد بتوانيم بگوييم  زبان در شعر شفاف ابزاري براي رسيدن به معنا و بطن شعر است.

معيارهاي نقد و تحليلِ شعر شفاف، تفاوت‌هايي اساسي با شكل‌هاي ديگرِ شعر امروز دارد. براي مثال: براي دريافت شعر شفاف، نيازي به شكافتن لايه‌ي زبان نيست. زبان به عنوان يك دريچه عمل كرده و جهان متن را پيش روي مخاطب قرار مي‌دهد. البته اين امر ناقضِ استفاده از امكانات زباني نيست؛ بلكه مي‌كوشد از زبان به بهترين شكل ممكن استفاده كند. طوري كه مخاطب و خواننده‌ي شعر، زبان را سدي براي دريافت معنا و مانعي براي رسيدن به جوهر شعر نپندارد.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۴
عالی
مهران
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۱۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۷
درودها