فرم به منزله ی شکلک زبانی نیست ( قسمت دوم) | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس/
مجید افشاری: فرم تابعی از دلالت ها و تداعی هاست. برای کشف سویه ها ی پنهان نوشتار. به نوعی فرم در خدمت زبان برای گسترده شدن است نه پیچیده شدن آن.
کد خبر: ۷۱۷۸۹
۱۷:۴۴ - ۱۵ بهمن ۱۴۰۰

فرم

فرم به منزله ی شکلک زبانی نیست ( قسمت دوم)

نویسنده : مجید افشاری

ادامه ی موضوع فرم: دریافتیم که فرم در تولید معنا و تاثیر گذاری، بسیار کارکردی است. به این عبارت دقت کنید
"کس ز خاص و عام را محرم راز دل شیدای خود نمی بینم"
یک جمله ی خبری ساده است اما با جابجایی ارکان و موزون شدن یک بیت تاثیر گذار می شود:
محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را (حافظ)
در سپید نویسی هم چنین وضعی قابل درک است، بسا که بیشتر از شعر موزون.
یک نثر ساده: "تو آن حال غریبی که مرا به گوشه ای می کشانی تا دست به چانه به نقطه ای مبهم خیره بمانم". اگر پلکانی نوشته شود دارای لحن و امتداد موسیقایی می شود:
تو
آن حال غریبی
که
مرا به گوشه ای می کشانی
تا
دست به چانه
به نقطه ای مبهم
خیره بمانم..

القائات لحنی در بحث فرم بسیار مهم است. گاهی القائات لحنی با انتخاب وزن درست کمک شایانی به زبان شعر می کند. مثال:
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یکدم بیاسایم زدنیا و شرو شورش
به عبارت مردافکن دقت کنید، دف کلمه ای است که با القائات لحنی پسینی برای ذهن تبادر دارد. دو مصراع را می توان این گونه خواند: ددف دف دف ددف دف دف ....
فرم در خدمت زبان شعر است و صرفا برهمزنش نحو جمله تولید فرم به معنای موثر نیست .
پرسش: آیا چند مرکزی در نوشتار یا انتزاعیِ صرف نوشتن می تواند گونه ای فرمالیستی تلقی شود؟ مثلا:
از آژیر که بلند می شوی
صدایت را .. انگور های سکوت
مشعشع ترند
چه حکمی دارد ؟
تداعی ،بهترین گرانیگاه برای مخاطب است. آیا این عبارت قابلیت تداعی برای مخاطب را دارد ؟
آیا به بهانه ی مراعات نظیر یا تضاد چند کلمه می توانیم جستار دلالتی برایش کنیم ؟
این دست نوشتار جمله هایی مجهول الهویه برای ایجاد سردرگمی های مکرر هستند . چه ربطی به موضوع فرم پیدا می کنند. ما صرف نظر از ارزشداوری، قائم به فهم فرم نمی توانیم هر عبارت مهملی را نوآورانه بدانیم .
درست است که احکام شعر توصیفی اند و تجویزی نیستند اما به هیچ عنوان در نازل ترین شکل فرم که رویه ی اولیه ی نوشتار هدف مولف باشد هم نمی توانیم پریشانی را فرم تلقی کنیم بسا که نقیض ادعای فرم است . زیرا فرم تابعی از دلالت ها و تداعی هاست. برای کشف سویه ها ی پنهان نوشتار. به نوعی فرم در خدمت زبان برای گسترده شدن است نه پیچیده شدن آن.
پریشان نویسی به بهانه ی اشراق شاعرانه از دو حال خارج نیست یا نوشتار قابلیت تداعی و دلالت به کشفی و اشراقی دارد. که کاملا آگاهانه نوشته شده است. پس اشراق نفی آگاهی نمی کند.
اگر هم پراکنده نویسی های شوخ طبعانه است که واجد خوانش به عنوان شعر نیست. زیرا به این سهل انگاری های نگارشی همگان توانا هستند .

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: