تاثیر جنسیت بر ادبیات | یکتاپرس
یادداشت/ اختصاصی یکتاپرس؛
امید چاوشی: شاعر چه زن و چه مرد باید در کلام و نوشتارش تجربه مند و جهان‌بین باشد. و این اتفاق در شعر امروز بایداز ناتوانی دست‌های سیمانی عبور کند.
کد خبر: ۷۱۹۴۲
۱۵:۰۷ - ۱۶ بهمن ۱۴۰۰

تاثیر جنسیت بر ادبیات

یادداشت / امید چاوشی

ادبیات زنانه-ادبیات مردانه


بحث درباره ادبیات زنانه و مردانه موافقین و مخالفینی دارد. مخالفان به فراجنسیتی بودن ادبیات تاکید دارند نظریه‌پردازان فمینیست و موافقان که می‌گویند:ادبیات زنانه و مردانه تفاوت دارد؛ می‌گویند جنسیت بر ادبیات تاثیر گذار است حال سوال این است آیا جنسیت بر ادبیات تأثیرگذار است؟ این سوال را از رویکردهای مختلف می‌توان مورد بحث قرارداد و تحلیل کرد :
1_ رویکرد زیست‌شناختی
2_ روان‌شناختی
3_ جامعه‌شناختی
4_ زبان‌شناختی
5_ ادبیات
اثر ادبی محصول ذهنیت، زبان و جهان هنرمند است و تاثیر جنسیت بر اثر هنری با دو عامل ارتباط اولیه دارد
1_ تفاوت‌های ذاتی زن و مرد که شامل تفاوت‌های ذهنی، رفتاری، اندیشه و زبان در ادبیات است.
2_ تفاوت جنسیتی، که در ساختار جامعه و فرهنگی نمود پیدا می‌کند.
جمع این دو مجموعه تفاوت‌های، خلق دنیای ذهنی، جهان‌بینی، تجربه، تفکر، نگاه، زبان و نوشتار متفاوت زنان و مردان را شکل می‌دهد؛ که در ادبیات به شکل زبان،سبک، مضمون، بیان و درون‌مایه آشکار می‌شود.
در دهه‌های اخیر نظریه‌پردازان فمینیست مثل لوس ایریگاری _جولیا کریستوا , کوشیدند نوشتار زنانه را از قراردادهای مسلط زبان مردانه رها کنند و زبان مرد محور جامعه را به‌منزله نیروی سلطه‌گر مورد انتقاد قرار دهند
دانشمندان انسان‌شناسی با پژوهشی بر زبان زنانه و مردانه معتقدند، زبان خاص زنان و مختص به زنان با منطق شکل‌گیری خود زبان سازگار نیست و عنصر جنسیت نمی‌تواند عامل مؤثری برای ایجاد زبانی مستقل باشد ما با سبک نوشتاری زنانه که حامل تجربه لحن و عناصر درون‌مایه زنان است مواجه هستیم در 90 درصد فلسفه غرب همه متفکران بر این باورند ذهن آدمی امری فراجنسیتی است.
با سه گروه مواجه هستیم:
1- ادبیات فراجنسیتی-جنسیت را در آفرینش اثر هنری دخیل نمی‌دانند.
2- جنسیت را عامل مؤثر بر ادبیات می‌دانند.
3-ادبیات زنانه هم در محتوا و هم در زبان با ادبیات بر دانه متفاوت است.
در بحث زیست‌شناختی با این مسئله مواجه خواهیم بود که جدا از شکل فیزیک زن و مرد و عملکرد دستگاه عصبی آن‌ها، حواس، غدد، نیم‌کره‌های چپ و راست، مردان و زنان با هم تفاوت‌هایی دارند مثلاً در حل مسائل ریاضی مردان به‌علت تفکر انتزاعی معمولا قوی‌تر از زنان عمل خواهند کرد و در حرکات ظریف مثل مهارت‌های زبانی، کلام، حافظه‌ی بینایی،و... زنان قدرت بیشتری دارند.
در بعد مسائل روان‌شناختی با مسائلی مانند بی‌قراری، اضطراب، افسردگی، تندخویی ،خشونت‌طلبی، عقل‌گرایی، احساس‌گرایی و. . . مواجه هستیم که در مردان و زنان با یکدیگر متفاوت است تفاوت‌های زبانی و ادبی در گفتار و نوشتار گاهاً حاصل این مقوله‌ها می‌باشد تحلیل روانکاوانه‌ی زبان، زبان را محصول ۳ چیز می‌داند: رشد جسمی و جنسی و روانی انسان.
ژولیا کریستوا، معتقد است که نظم نشانه‌ای زنانه است، او معتقد است نظم نمادین مردانه را به‌هم بریز تا زبان به مؤلفه‌های زنانگی دست پیدا کند.
در بحث جامعه‌شناختی سیمون دوبوار معتقد است تفاوت زن و مرد را جامعه‌می‌سازد و به‌عبارت‌دیگر معتقد است زن زاده نمی‌شود بلکه جامعه او را به زن تبدیل می‌کند و همه این‌ها تحت تأثیر عوامل فرهنگی عوامل اجتماعی سنت‌ها و ...است.
و اما در تفاوت‌های زبان‌شناسی می‌توان تحت عنوان سه تیتر قابل ارزیابی دانست
1_ تجربی-زبان و جنسیت دو نظام مستقل اند ولی در عمل برهم تاثیر می‌گذارند
2_ روان‌کاوی - به‌خاطر سرکوب زبان زنان عنصر زنانگی به حاشیه رانده‌شده
3_ ساختارشکنی که هلن سیسکو فمینیست فرانسوی اینگونه می گوید که زبان و ادبیات مردانه و زنانه یا فرودست و فرادست باید بشکند و باور جامعه مردسالار باید درهم‌ ریخته شود و او زبان زنانه را در قالب نوشتار زنان پیشنهاد می‌کند.
ژاک لاکان معتقد است زبان مردانه به‌عنوان نظمی نمادین پذیرفته‌شده و زنان مجبورند با آن سخن بگویند.
منشأ تفاوت‌های زبانی از دوران نوزادی است به‌طور مثال تعداد صوت های معنی‌دار نوزادان دختر بیشتر از پسر است و این به‌علت استفاده زن از نیمکره چپ مغز که مرکز گفتار است اتفاق می افتد.
به‌طور مثال زنان معمولاً در طیف رنگی رنگ‌های فرعی بیشتری را به کار می‌برند.
آبی-آبی آسمانی-آبی لاجوردی-آبی فیروزه‌ای-آبی درباری و غیره
در پاسخ سوال‌ها معمولاً اظهارنظر قطعی نمی‌کنند کمتر به خلق واژگان جدید دست می‌زنند و شاید آن به‌خاطر محافظه‌کار بودن آنان است مردان معمولاً رقابت جویانه تر سخن می‌گویند و زنان آرام‌تر و با احتیاط تر و در واقع زبان تجلی ذهن است
رابطه زبان و جنسیت معمولاً با نوع ادبی ارتباط دارند به‌طور مثال چرا زنان تا الان شعر حماسی نسروده‌اند شاید پاسخی این باشد که چون زنان از لحاظ روانی آرامند و از لحاظ فیزیک مهربان و مانند مردان جنگ‌طلب نیستند زنان دنبال عشق و آرامش اند تا دلیری و جنگ
چرا زنان شعر تعلیمی نسروده‌اند بااینکه خود تعلیم‌دهنده اند شاید اعتمادبه‌نفس کافی نداشتند یا شاید به‌خاطر نقش فرودستی که در جامعه به آن‌ها تحمیل‌شده است چرا پند نداده‌اند و چرا حکم تربیتی صادر نکرده‌اند چرا زنان شعر عرفانی نسروده‌اند چون زنان پر خیال را تا ماورا پرواز نداده‌اند و خود را گرفتار زمین کردند و بیشتر جزئی نگرند.
روحیه زن بیشتر در شعر غنایی تجلی می‌یابد زبان غنایی نرم آهنگین و پیچیده‌است و آهنگ کلام آرام‌کننده است و حس عاطفی شاعر را به خواننده انتقال می‌دهد و سرشار از خیال است.
در زبان شعر زنان و مردان ما با آنیما زن شاعر و آنیموس مرد شاعر مواجه هستیم.
در شعر زنان معمولاً شعری با فضای خصوصی شاعر، معشوق خیالی و رازآلود و زمزمه‌غم ناله‌های زنانه ،آهنگ کلامی و عاطفه و عشق مواجهیم
در شعر مردان معمولاً با جسم و ظاهر معشوق روبرو هستیم زنان پوشیده سخن می‌گویند و مردان عریان‌تر و معمولاً زنان بسیار بلند شعر نمی‌گویند. شعر و زن هر 2 آفریننده هستند زن ذاتاً زایشگر و آفریننده است و این زایش بالقوه در او هست و باید بالفعل شود.
شعر زن امروز به‌اضافه شهامت شاعران به‌اضافه ظرافت زنان نگاه کردن به جهان درون خود و جهان‌بینی زنان همراه با آگاهی است مؤلفه‌ای که شعر را می‌تواند از خطا و لغزش دور کند زن شعری می‌گوید که با زیست شاعرانه او منطبق است.
امروزه زنانه نویسی دمی بیشتر از فاصله 2 آتش سیگار است.
و شاعر چه زن و چه مرد باید در کلام و نوشتارش تجربه مند و جهان‌بین باشد.
و این اتفاق در شعر امروز بایداز ناتوانی دست‌های سیمانی عبور کند.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
رضا رضی پور
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۰۶ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۶
زنده باشید جناب چاووشی و ممنون از مدیریت محترم یکتاپرس
ارام
United States of America
۰۱:۰۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۸
سپاس
شهلا اسدی تهرانی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۴۷ - ۱۴۰۰/۱۱/۱۸
زنان آمازون هیچوقت گریه نمی کنند