شناسایی مرزهای نگارش در سپید نویسی
نوشته: مجید افشاری------------------------------------------------------------------------------------------------------------
نوشتار توصیفی و گزارشگری مخیل در سپید نویسی فرق دارد. به عنوان مثال برای نوشتار توصیفی می توان به این شعر توجه کرد:
از پنجره
صدای زخمی خیابان را می شنیدم
باد به شیشه ی شکسته می خورد
و نمونه گزارش مخیّل را می توان در شعر زیرمشاهده کرد:
از پنجره ای با شیشه ی شکسته به خیابان نگاه می کردم
و آدم ها با صداهای زخمی شان حرف می زدند
باد هم شدید می وزید
از دیگر موارد سپید نویسی لحن انشایی و صمیمانه نویسی است. به عنوان مثال برای لحن انشایی:
احساس می کنم
پرستار بیمارستان در شهر جنگ زده ای هستم
با هیچ لبخندی رسوب خستگی ام نمی رود
و نمونه صمیمانه نویسی که در شعر زیر به وضوح دیده می شود:
لبخندی
رسوب خستگی را از چشم هایم نمی گیرد
پرستار بیمارستان
در شهری جنگ زده ام
لحن خطابه ای و فاخر نویسی هم با هم متفاوت هستند: برای مثال لحن خطابه ای شعر زیر را بخوانیم:
اینک حال آن پرنده ای را دارم
که نابهنگام
باید حبابی را به منقار ببرد
برای جفت خسته اش
اما فاخر نویسی را می توان در نمونه زیر دریافت کرد:
حال پرنده ای را دارم
که قرار است
حبابی را به منقار برای جفتش ببرد
مبهم گویی و بیان انتزاعی هم حال و هوای متفاوتی دارند. مبهم گویی را در این شعر ببینید:
نه رخوت بی رنگ سیاه دانه ای
نه ابهام دوده بعد از سوختن
قلبم را در لهیب کشت
نویدی جز شب نیست
و بیان انتزاعی که در این شعر کاملا مشخص است:
نه سیاه دانه ام
نه دوده ای باز مانده از تقلای سوختن
قلبم را هر جا بکاری
شب می روید
ساده نویسی و توضیح واضحات دو قطب متفاوتی دارند. دقت کنید:
می روی
دور نمی شوی
دیواری طولانی در امتداد رودم
اما توضیح واضحات که ( لحن انشایی هم دارد )
مثال ؛
وقتی من در کنار تو باشم
مثل یک دیوار در حاشیه ی رود
هر چه می روی از من دور نمی شوی
تقطیع لحنی _ نوشتار پلکانی
در خصوص تقطیع لحنی و نوشتار پلکانی نمی توان مثال بارزی داشت چرا که مناسبت های متنی و نحو نگارشی مولف مرز این دو را مشخص می کند. در بهترین شکل، باید پلکانی نویسی واجد لحن و موسیقی باشد.
انتهای پیام/
