یادداشت: رضوان ابوترابی ::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
روز طبیعت آمد و گذشت. مثل عید نوروز با سفره هفت سینش و آن همه هیاهو برای لباس تازه و خانه تکانی و دید و بازدید در یک چشم به هم زدن سپری شد. اما طبیعت ماند و یادگاری های مردمی که سیزده فروردین را به در کردند. طبیعتی که عده ای زیبایی آن را گرفتند و به جای آن چقدر زشتی از خود برجای گذاشتند! راستی چرا نمی پذریم که طبیعت فقط مال ما آدم ها نیست؟ چرا خانه ی پرنده ها و حیوانات را ویران می سازیم؟ غرّش دود و آهن و سیمان در شهرها کافی نیست؟ همین که اینقدر سرب و آلاینده داریم از هوا تنفس می کنیم؟ همین که قفس می سازیم و پرواز را محبوس می کنیم؟ همین که باغ وحش درست می کنیم و حیوانات را برای دلمشغولی خود اسیر می کنیم؟ چرا به آیندگان بستری از درخت و برگ و گل و سبزینه به یادگار نمی گذاریم؟ آیا خشکسالی ها و بی آبی! یا این که زمین دارد روز به روز گرم تر می شود و حیات به نوعی دارد زیر سئوال می رود، کافی نیست؟! کاش به حرف های یک کارشناس محیط زیست گوش فرا دهیم که می گوید: دامان طبيعت از سويي محل زيست گونه هاي جانوري و از طرف ديگر نيز به عنوان تفرجگاه انسان ها است كه نبايد با رهاسازي زباله ها، زيبايي هاي آن را برهم زد. طبيعت پاك و دست نخورده براي جانوران، امنيت و براي انسانها نيز آرامش، نشاط، سرور و سرزندگي مي آورد اما درمقابل دور ريختن زباله ها علاوه بر زشت و ناپسند كردن چهره و مناظر طبيعت، دل دوستداران و علاقه مندان به محيط زيست را به درد آورده و آرامش و شادي آنان را به هم مي ريزد. بايد با طبيعت خوب و مهربان بود و با رهاسازي زباله ها سلامت خود و ديگران را با خطر مواجه نكرد، ريختن زباله به ويژه ظروف و بطري هاي پلاستيكي و كيسه هاي نايلوني در محيط زندگي و طبيعت، اقدامي بس خطرناك و تهديد كننده محيط زيست است. مواد تركيبي بكار رفته در آنها در صورت آزاد شدن در محيط زندگي و طبيعت مي تواند تهديد كننده سلامت افراد و جامعه باشد. فرهنگ نريختن زباله در محيط زندگي و طبيعت بايد در بين مردم نهادينه شود و مردم يقين بدانند كه اين كار غيرمنطقي در واقع آسيب به سلامت خود و جانوران است.
امروز در دنیای مجازی تصویر هایی از استاد کیوان کلهر که با تعدادی علاقمند به حفظ محیط زیست، مشغول جمع آوری زباله های مردمی بود که روز طبیعت را در آن جا گذراندند، پخش شد. کاری بسیار ارزشمند از یک هنرمند ارزشمند. کاش تعداد این افراد سرشناس در انجام چنین کار تحسین برانگیزی زیاد بود. شاید تاثیری در کسانی که اعتنایی برای حفظ طبیعت ندارند می گذاشت. اما دست های خلاق و هنرآفرین این بزرگمرد موسپید دنیای هنر این بار به تنهایی داشت آهنگ زیبایی برای طبیعت می نواخت.
کیهان کلهر نیاز به معرفی ندارد. اما بیوگرافی او را برای کسانی در اینجا می آورم تا بدانند زباله های آن ها را چه انسان نازنینی دارد جمع می کند تا طبیعت مثل آثار هنری او زیبا بماند. کلهر آموختن موسیقی را از پنج سالگی به صورت آزاد شروع و از دوازده سالگی فعّالیت حرفهای موسیقی را آغاز کرد. وی در این دوران مدتی کوتاه با گروه شیدا در مرکز هنری «چاووش» همکاری کرد و پس از مدتی در سن هفده سالگی به ایتالیا رفت و سپس برای ادامه تحصیل راهی کانادا شد و در رشتهٔ آهنگسازی از دانشگاه کارلتون اتاوا با درجهٔ کارشناسی ارشد آهنگسازی فارغالتحصیل شد. اقامت کیهان کلهر در کانادا 8 سال به طول انجامید و تا سال 1373 ادامه داشت. در این مدت کامران کلهر فعالیت خود را با گروه موسیقی کامکار ادامه داد. با این حال در سالهای آخر جنگ که نیروی هوایی ارتش بعث عراق شهر تهران را چندین بار مورد بمبباران قرار دادند، خانهٔ پدری او در تهران مورد اصابت موشک قرار گرفته و پدر، مادر و برادر کیهان کلهر کشته شدند. کیهان پس از این ماجرا به ایران بازگشت و در زمینهٔ موسیقی فعّالیت کرد و در چند برنامهٔ تلویزیونی نیز به همراه علیرضا افتخاری موسیقی اجرا کرد. با این حال در سال ۱۳۷۴ بار دیگر به کانادا بازگشت تا تحصیلات خود را در مقطع دکترا ادامه بدهد. او در کانادا با محمدرضا شجریان و شهرام ناظری همکاری کرد و در چند کنسرت آنها در خارج از کشور اجرا کرد. او معتقد است: «موزیسین، موسیقیدان یا موسیقیشناس باید به ریاضیات، تاریخ و ادبیات آشنا باشد.»
وی مدتها عضو گروه دستان بود و در کنسرتهای این گروه به همراه شهرام ناظری مینواخت. پس از جدایی از گروه دستان و آغاز فعالیتهای مستقل با موسیقیدانهای خارجی، با همکاری استادان موسیقی سنتی ایران محمدرضا شجریان و حسین علیزاده آثاری را پدیدآورد. وی در این سالها با تعدادی از نوازندگان همچون اردال ارزنجان و تومانی دایاباته همنوازی داشته. همچنین به عنوان نوازنده در گروه راه ابریشم که یویوما ویولونسلنواز چینی-آمریکایی به راه انداخته حضور دارد. این گروه در دوازده فوریهٔ2017 برندهٔ جایزهٔ گرمی شد...
انتهای پیام/
درود برای شما که مطالب انتخابی شما درس آموز است ....
مناسف شدم