گام های پرتوان انجمن هنرمندان خود آموخته ایران | یکتاپرس
هنرخودآموختگی، اتفاقی فرخنده است که درزبان تاریخ هنرجهان افتاده که به نموداری مستند ازدرک،آرزو وتصویری پویا ازهزارتوهای بدیع وناشناخته آدمی می پردازد
کد خبر: ۸۲۹۹۳
۱۴:۱۳ - ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۱

 انجمن هنرمندان خود آموخته ایران

گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ انجمن هنرمندان خود آموخته ایران از فعال ترین انجمن های کشور است که با تلاشی چشمگیر در راستای مدیریت هنرمندان خودآموخته گام های ارزنده ای برداشته است. این انجمن، اکثر هنرمندان خودآموخته را که در سرتاسر کشور با همت خود و بدون هیچ استاد و کارشناسی اقدام به تولید آثار هنری کرده اند، شناسایی و در تعریف تازه ای گنجانده است. برگزاری نمایشگاه های متعدد و معرفی آثار هنرمندان و فعالیت در خصوص فروش این آثار و حمایت از هنرمندان خودآموخته را می توان از جمله عملکردهای انجمن هنرمندان خودآموخته ایران به شمار آورد.

*مهندس علی عزتی، موسس انجمن هنرمندان خودآموخته بیانیه چهارمین جشنواره این انجمن را در اختیار ما گذارده که به اتفاق می خوانیم:

انجمن هنرمندان خود آموخته ایران

بیانیه چهارمین جشنواره انجمن هنرمندان خودآموخته ایران

درآستانه هزاره سوم جهان هنرمیزبان پدیده ای شگفت انگیزبه نام«هنرمندان خودآموخته« میباشدکه درگذر از هزاره ها وسده های چه بسیارپرنشیب وفراز در ساختن آنچه تمـدن ،تاریخ وفرهــنگ نام گرفته هم چون مشعلی فروزان برتارک بی تکرارتاریخ به جولان خیال پرداخته تا از رهــگذرنبوغ بی بدیل شانبه دنیای ناشناخته انسان به ترجمان خاستگاه تاریخی او اعتباری دوباره بخشد»هنرمندان خودآموخته« جهان هنرشان رانزد خودآموخته اند آنطور که زندگی راکه با پیشــینه ایی به درازنای تاریخ انسان هم چون آیینه تمام نمایی از مدنیت ما تاثیرگذارترین زبان انتقال مفاهیم اجتماعی وفرهنگی ما را رقم زده و بی واسطه دلالت مستقیم براکنون انسان و آینده اوداشته و دارد.

هنر خودآموختگی« اتفاقی فرخنده است که در زبان تاریخ هنرجهان افتاده که به نموداری مستند از درک،آرزو و تصویری پویا ازهزارتوهای بدیع وناشناخته آدمی می پردازد که درطول قرن ها وهزاره ها ناگفته ونانوشته مانده که اینک درسپــهرفرآینــــدی دیگرپذیر رنگین کمانی از حیات معنوی انسان رابه نمایش گذاشته که رفیع ترین کنگره این قلعه معنامند هنرمندان خودآموخته اند.انجمن هنرمندان خودآموخته ایران با برگزاری 3 جشنواره تاکنون وچهل نمایشگاه تاریخمـند خودصرفنظر از«نـژاد، زبان، عقـیده ، قومـیت، ملیت، فرهـنگ ورنگ »به شالوده ریزی نظریه و نقش وجایگاه خود برای کسب بخشی بزرگ ازحیات معنوی انسان درفراخوانی ملی پنجره ای به گسترده گی جهان گشوده تا از رهگذر سپهر خالقه هنرمندان خودآموخته مشعلی ازخالقـــیت و بداعت به اهتزازدرآید .

انجمن هنرمندان خودآموخته محل تجمیع همه مولـفه هایی است که در ژانر هنرخودآموختگی قرارمی گیرند که کارکردی اسطــوره ای وآیینــی داشته وبا دلالت برویژگی های زیباشناسانه تاریخ هنر ازهزار توی سرنوشت نانوشته ،«ناگفته«وناشناخته اعصار کهن درنهایت امانتداری به جولان خیال پرداخته اند.

منشورسه گانه انجمن هنرمندان خودآموخته ایران بدین قرارمی باشد :
1 )کشف گوهرخلاقه درتمام انسان ها
2 ) شناساندن این گوهرخلاقه به مـردم جهان
3 )حفظ ونگهداری این گوهر خلاقه برای آیندگان

پیرو همین رسالت تاریخی انجمن هنرمندان خودآموخته ایران آماده وآمده است تامنطبق با یک دیپلماسی فرهنگی وهنری باپناه بردن و باتکیه بر پشتوانه تمدن، تاریخ و فرهنگ 40 هزار سالــه خویش راوی گونه ای نادر در تاریخ هنر جهان باشد که درشمار باشندگان تاریخی مدام درحال تکثیرشدن بوده و به عنوان یک سند معـتبر«مجوز ورود به قلمرو میراث غیر ملموس را اخــذ نموده است .

هنرمندان خودآموخته برآیند معصومیت انسان تاریخ اند که هربارهم چون ققنوس ازدل خاکستر خود به پاخواسته باعالی ترین پیوستگی معنایی نوع بشربه ترجمان ناشناخته ها و ناگفته ها تا مرز برانگیختگی ژرفای اوپرداخته که اکنون پس ازهزاره های چه بسیاردور مجال بروزیافته تادرسپهر تاریخمند آن که ردپای گذرمیلیون ها انسان راکه هرکدامشان طلایه داران ادوارتاریخی هنرجهان بوده اند را نمایندگی کند.اینک آماده و آمده است تا با کودک خالقه خویش به ترجمان هزارتوی تاریخ جهان پرداختـــه تا حدیث غربت انسانی راروایت کند که پشت پنجره خانه اش به طلوع سپیده صبحی دیگر چشم باخته است بی آنکه بداند چگونه چنین فرصتی شورانگیز برای پروانگی بدست آمده است .

نامحدود ازجنس همان تاروپودی که رویاها ازجان می گیرند هرچند هیچ آغازی نقطه کمال نیست اما مهم اکنون ماست که با شماییم هم نوای افق هایی دور در دایره واژگانی نامحدود ازجنس همان تاروپودی که رویاها ازجان می گیرند.

*مهندس سید محمدبهشتی _ رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی

 انجمن هنرمندان خود آموخته ایران

استانیسلاوسکی یکی از چهره های مطرح در تاریخ تئاتر جهان است. بطوریکه در اجرای تئاتر، دو شیوۀ اصلی وجود دارد که یکی را با نام برشت و دیگری را با نام استانیسالوسکی به جا می آورند. استانیسالوسکی کتابی نوشته است به نام »زندگی من در هنر«. در این کتاب او ماجرای عشقش به تئاتر و اینکه چطور راهش را در تئاتر روسیه باز کرد و به تدریج از شهرت برخوردار شد شرح داده است. او توضیح میدهد که در همان زمان در روسیه دانشگاه های هنر هم راه افتاده بود و تئاتر آموزش داده می شد. لیکن او می گوید: مگر می شود کسی با چهارسال درس خواندن نقاش، شاعر، نویسنده و کارگردان تئانر و موسیقیدان بشود. برای هر کدام از اینها باید مسیری طی شود که با آموختن فرمول میسر نیست و ایجاد خط تولیدی برای تولید 30 نقاش منافی خالقیت هنری است.

برآنم که اگر استانیسالوسکی بود می توانست کاری که هنرمندان خودآموخته انجام داده اند را به عنوان شاهدی بر حقانیت سخنش بیاورد. البته منظورم نفی ضرورت آموزش در هنر نیست ولی نباید از خاطرببریم که اوال خودآموختگی در هنر به معنی استغنای از هر نوع یادگیری از دیگران نیست. ثانیا نقاش شدن موسیقیدان و یا مجسمه ساز شدن یکسره منوط به آموزش هایی که در فضای آکادمیک عرضه می شود نیست؛هرقدر هم که شرط الزم باشد، شرط کافی نیست.

به زعم بنده تفاوت میان هنرمند خودآموخته با هنرمند به مفهوم عرفی آن چندچیز است:هنرمند یعنی کسی که برخوردار از ذوق هنری است و این شرط الزم هنرمند بودن، در میان همۀ هنرمندان مشترک است. لیکن حتی در این ذوق تفاوتی میان هنرمند خودآموخته و هنرمند آموزش دیده وجود دارد. درهنرمندان متعارف ذوق هنری بر اثر آموزش آکادمیک شکوفا شده؛ یعنی زیر دست استادانی پرورش یافته اندکه به هنرمند این توانایی را داده اند که ذوقشان را به منصۀ ظهور آورند. در صورتیکه هنرمند خودآموخته چنین آموزشی را ندیده است.

برای همین نوعی سرکشی و بکری در به ظهور رسیدن ذوق هنری در هنرمندان خودآموخته هست؛ همچون جذابیت پیدا شدن چشمهای زلال از دل سنگ، که خود راهش را از اعماق زمین بازکرده و به روی سطح آمده است. البته نباید از نظر دور داشت که بسیاری از مواقع هنرمندان آموزشدیده،فقدان یا کمبود ذوق هنری ِ شان را در پس مهارتهای فنی و تکنیکیشان پنهان میکنند. ولی سرمایۀ اصلی هنرمند خودآموخته قریحۀ هنریاش است. آنان اگر ذائقۀ هنری نداشته باشند هیچ ندارند و نمی توانند داعیۀ هنرمندی داشته باشند و این یکی از امتیازات هنرمند خودآموخته است.

کم اند هنرمندانی که رفتاری پرتکلف نداشته باشند؛ در واقع هنرمند متعارف اگر بی تکلف باشد جای تعجب دارد. آنان به خاطر فضای آموزشی ای که تجربه کرده اند ناخودآگاه با عامۀ مردم و حتی دیگر هنرمندان احساس تمایز می کنند و همین در شکل تکلف خود را نشان می دهد. حتی ممکن است این تکلف را از روی اختیار برگزیده باشند برای اینکه در جامعۀ هنری همرنگ جماعت باشند. لیکن هنرمند خودآموخته اگر رفتاری متکلفانه داشته باشد غیرعادی است؛ چراکه آنان عموما اهل تکلف نیستند. پنداری تلاش شان این است که احیانا کاستی دانش تکنیکی و آکادمیک را با سادگی و بی پیرایگی در عملشان جبران کنند. به زعم بنده این یکی از مهمترین امتیازات آنان است.

عمر آموزش هنر به روش رسمی و آکادمیک آن چندان طولانی نیست؛ حتی آموزش به شیوۀ استاد و شاگردی هم به نسبت عمر انسان بر روی کرۀ خاکی بسیار کوتاه است. درحالیکه هنر امری بسیار پرسابقه است؛ تقریبا از نخستین انسان ها و از روزهای خیلی دور شاهد هنرمندانی بوده ایم که آموزشی ندیده بودند و کاملا خودآموخته بودند و آثاری از خود به شکل نقاشی و حجاری بر روی دیوارۀ غارها و ... برجایگذاشته اند که گاه بسیار حیرت انگیز است. از این نظر می توان گفت عمر هنر در شکل خودآموخته بسیار طولانی تر از هنر در شکل آموزش رسمی آن است. چه تفاوتی دارد که هنرمند خودآموخته باشد یا آموزش دیده هنرمند حکم پری رویی را دارد که مستوری را تاب نمی آورد و دوست دارد به هر ترتیب دیگران را شریک دیده ها و شنیده هایش کند وبر ما است که فضایی برای دیده شدن و شنیده شدن فراهم کنیم.

انتخاب روزی با عنوان»هنر خودآموخته« درتقویم تاریخ ایران قطعا شدنی است ولی اینکه بتوانیم در اینباره داعیه جهانی داشته باشیم موکول به این است که ظرف آن را طوری تعیین کنیم که به اندازۀ این ظرف و ظرفیت حرف برای گفتن داشته باشیم. به عبارت دیگر اسم و عنوانی ایجاد نکنیم که تحققش در اندازه های ما نباشد؛ نباید خود را متولی ژانر خودآموختگی در هنر از زمان حضرت آدم تا کنون بدانیم.

در عوض اگر بتوانیم مثال مسئولیت یکی دو شاخۀ هنرهای تجسمی مثال نگارگری و مجسمه سازی را در دورۀ معاصر بپذیریم و با مثال معرفی 100 نفر از هنرمندان خودآموخته اینکار را آغاز کنیم آنگاه تحققش در مقیاس جهانی نیز باورپذیرتر و ممکن تر خواهد بود. با برگزاری جشنواره ها و نمایشگاه ها در واقع فضاهای فراختری برای عرضۀ آثارشان فراهم می شود. توصیه می کنم به این علت که انجمن شما در طول همۀ این سال ها زحمات بسیاری را متحمل شده و جایگاه ارزندهای به دست آورده، در چارچوب های محدودتر و قابل دستیابی تری این نقش تاریخی را به عهده بگیرد.

در آخر اینکه به هیچ ترتیبی نباید نامید باشید؛ در طول مسیر بسیاری هستند که همراه شما به انجمن شما ملحق خواهند شد و به شما کمک خواهند کرد.

*دکتر احمد محیط طباطبایی_ رئیس سازمان ایکوم،عضو هیات امنای انجمن

 انجمن هنرمندان خود آموخته ایران

هنرو صناعت درایران امربسیارقدیمی است. سرزمینی که به خاطرتنوع اقلیمی که دارد منجربه تنوع فرهنگی شده که این تنوع فرهنگی اثرو نشانه ی خودش را درصنایع وهنرهایی که دراین سرزمین توسط هنرمندان خلق شده اند به جا گذاشته است.

هنر توسط کسانی به وجود آمده که درآن سرزمین زندگی کرده و خودجوش تحت تاثیر طبیعت وعوامل و باورهاو اعتقاداتی که درآن اشخاص ودر آن فضا قرارگرفتند، بوجودآمده است.این هنراز آن جهت خودآموخته می گویند که براساس نظام آموزشی یا تربیت و تدریس متداول صورت نمی گیرد اما درواقع آموختن این هنر به شکل فرهنگی واکتسابی ازما در نسل قبلی انجام می شود ونسل به نسل این هنرمنتقل می شود که درهرزمانی براساس شرایط اقتصادی و مسائل و ویژگی سیاسی و اجتماعی شکل و فرم خودش را بدست می آورد یعنی از طرفی دیگر تکرارمکررات نیست بلکه درهر دوره با وجود حفظ اصولی که مبتنی برفرهنگ و هویت ایرانی است ویژگی هاوشرایط شخصیت زبان خودش را به همراه می آورد.پس بدین خاطرو شکلی که هنرهنرمند خودآموخته ایران از تنوع و گسترش بسیاروسیع تری نسبت به همگنان خودش درفرهنگ ها واقوامی دیگربرخورداراست می بایست تحت حمایت های ویژه ای قراربگیرد.

یکی ازکارهایی که برای هنرمندان در دهه های گذشته صورت گرفته و ازاهمیت زیادی برخورداراست انجمن هنرمندان هنرهای سنتی که جایشان بسیارمقتضی است می تواند درکنارانجمن هنرمندان خودآموخته قراربگیرد که این دو گروه به شدت همزاد و همراه یکدیگرهستند وحتی بیمه ی هنری آنان که عامل تضمین کننده ی این شاخه های هنری می شود که اینگونه ی هنری خودآموختگی سرشار از ابداع وخلاقیت است که امروز در این دو دهه فعالیت بی وقفه انجمن هنرمندان خودآموخته ایران درجهت شناسایی وپشتیبانی ازهنرمندان خودآموخته تلاش پایداری را رقم زده اند که باعث حضور و استقبال بسیاری ازمردم شده که با تدارک مکانی به عنوان موزه دائمی آنان امکان ارتباط کاربردی با دیگر هنرمندان خودآموخته جهان به عنوان الگویی که جهت حفاظت از این میراث فرهنگی داشته باشد.

اینگونه هنربا پشتیبانی شهرداری ها و حوزه های محلی و پشتیبانی سازمان میراث فرهنگی می تواند از جایگاه بسیار تاریخمندی برخوردارشود

*دکتر جبرئیل نوکند_ مدیر موزه ملی ایران

انجمن هنرمندان خود آموخته ایران

آن زمان که از تاریخ سرزمین کهن و گرانمایه ای  چون ایران سخن می گوئیم ردپای حضور شایسته و تاثیرگذار زنان و مردان هنرمند بی بدیل را در این گذار چه نیکو، در می یابیم.

از باستانی ترین روزگاران، هنرمندان پاک نهاد ایرانی به عنوان اولین صنعتگران بر روی سفالینه و گل پخته ها چشم نوازترین و تحسین برانگیزترین تصاویر را نقش می زنند و نیاکان هنرمند ما در طول هزاره ها و در قلب تمدن های نامدار این خاک زرخیز چه ظریف بر روی گل، تار و پود پارچه، چوب، عاج، گچ، قیر، سنگ، فلز و...

عظمت نیک اندیشی خود را به معرض نمایش گذارده اند که ایرانیان امروز بتوانند آثار به جا مانده از شکوه فرهنگ و هنر باستانی خود را به رخ جهانیان بکشانند.

هنر اصیل و ماندگار با جسم و جان و روان ایرانیان عجین شده و همواره مایه مباهات، تحسین و شگفت جامعه جهانی بوده و هست.موزه ملی ایران در راستای معرفی و شناساندن میراث گرانسنگ ایرانی و به منظورحمایت و همراهی با جامعه هنرمندانی که فرزندان خلف نیاکان متمدن هستند، در هفته میراث فرهنگی با افتخار میزبان حضور »هنرمندان خودآموخته« است. هنرمندانی که بی چشمداشت به زر و زور، عشق مام میهن را به بند بند وجود خود گره زده و به زیباترین شکل موجود نمایشگر هنر و فرهنگ بومی مناطق مختلف این آب و خاک هستند؛ و اینک به پاس ارج گذاردن به مقام هنرمندان بومی و خودآموخته ایرانی، موزه ملی ایران گوشه هایی از این حضور زیبا، موزون و چشم نواز را به نمایش می گذارد...
با احترامی سرشار به مقام هنرمندان نیک اندیش و نیک نفس ایران زمین.

گفتنی است در این بیانیه: یاد داشت هایی از دکتر محمد حسن طالبیان ( معاون میراث فرهنگی). داود محمد نیا( سفیر جمهوری اسلامی ایران در تیرانا. دکتر اردشیر صالح پور. آیدین آغداشلو. قباد شیوا. مهندس احمد مسجد جامعی و .. نیز آمده است.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: