گروه فرهنگ و هنر یکتا؛ در این هفته به دو نام معتبر و تاثیر گذار در ادبیات کشور بر می خوریم که رخت از جهان بر بستند و چقدر شعر ناگفته را با خود بردند: حسین منزوی. منصور اوجی
حسین منزوی متولد سال 1325 در شهر زنجان بود. نخستین دفتر شعرش حنجره زخمی تغزل در سال 1350 به چاپ رسید و با این مجموعه بهعنوان بهترین شاعر جوان دوره شعر فروغ برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون شد و در گروه ادب امروز در کنار ناد پور شروع به فعالیت کرد. وی در زمان فعالیتش در رادیو، مسئولیت نویسندگی و اجرای برنامههایی مانند کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، شعر ما و شاعران ما، آیینه و ترازو، کمربند سبز و آیینه آدینه را بهعهده داشت. چندی نیز مسئول صفحه شعر مجله رودکی بود. منزوی دستی هم در ترانه سرایی داشت،و در ترانههایش هم به مانند اشعارش بسیار پرتوان ظاهر شد.
محمد علی بهمنی دربارهٔ منزوی میگوید: «اگر بخواهیم غزل بعد از نیما را بررسی کنیم باید بگوییم که ابتهاج در غزل پلی میزند و منوچهر نیستانی از این پل عبور میکند و ادامهدهندهٔ این راه حسین منزوی است که طیف وسیعی را به دنبال خود میکشد.»
مریم جعفری آذرمانی شاعر درباره سبک و سیاق شعر سرودن حسین منزوی گفته است: توصیفی اجمالی و فهرستوار از شعر «حسین منزوی» قطعا بسیاری از قدرتهای شاعری او را در بر نخواهد گرفت. شاید این توصیف از زبان هر یک از شاعران نسلهای بعد از او متفاوت باشد. بدیهی است که غزلش شناختهشدهتر از دیگر شعرهای اوست که در کتابهای او از جمله «از کهربا و کافور» یا «با عشق در حوالی فاجعه» و چند کتاب دیگر این برجستگی پیداست. اما در بررسی شعر منزوی، به جای کلمه “غزل” روی کلمه “شعر” تاکید دارم؛ به این دلیل که او همیشه با غزل به عنوان شعر و نه فقط “قالب” یا “محدوده” رفتار کرده است. پس منظور از “شعر” منزوی، همان “غزل” اوست.
شعر «حسین منزوی» منحصر به خود شاعر است و شاعران معدودی این ویژگی را دارند. شعرهای بسیاری دارد که هر کدام میتواند نمونههای خوب شعر معاصر باشد؛ یعنی الگوی نوشتن و اندیشیدن باشد نه ساختن چیزی شبیه آنها (هرچند که کار آسانی نیست و اگر هم انجام شود سایه منزوی بر آن سنگینی خواهد کرد)، تا با مطالعه هرچه بیشتر آنها و دقت در جنبههای مختلف زبانی، معنایی و اندیشگیشان، راهی برای بهتر دیدن و دقیقتر دیدن شعر، پیش پای خود هموار کنیم.
اگرچه در برخی شعرهای حسین منزوی شاعران دیگری از گذشتگان و معاصران را میتوان ردگیری کرد؛ اما در همه این شعرها هم نشانههایی از امضای بلاغت و زیباییشناسی خود منزوی دیده میشود. پرداختن به جنبههای متعدد شعر حسین منزوی به دایرهای محدود نمیشود.
وی روز شانزدهم اردیبهشت سال 1383 بر اثر نارسایی قلبی و ریوی و پس از یک عمل جراحی طولانی در بیمارستان رجایی تهران درگذشت.
***
منصور اوجی آذر ماه 1316 در شیراز متولد شد. در رشته فلسفه از دانشگاه تهران موفق به کسب مدرک لیسانس شد و پس از آن در رشته علوم تربیتی از دانشسرای عالی تهران مدرک فوق لیسانس را کسب کرد. پس از آنکه به زادگاهش بازگشت، بار دیگر به دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز) رفت و مدرک لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را نیز کسب کرد. او پس از سالها تدریس، تصمیم گرفت که تدریس را رها کند و زمان بیشتری را به شعر گفتن اختصاص دهد.
وی در گفتگویی عنوان کرده بود: «شاعر باید اثر انگشت و امضا داشته باشد و شاعران امروز به دلیل نداشتن این ویژگی، همه شبیه به هم شدهاند. در هشتاد سال عمرم سعی کردم خودم و زندگیام را بنویسم و هیچوقت دوست نداشتم شبیه کسی باشم.»
به واسطه تألیف بیش از 25 کتاب شعر، دو کتاب در حوزه ترجمه و سه کتاب در حوزه تحقیق و پژوهش، در سال 1396 نشان درجه یک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اوجی تعلق گرفت.
اوجی علاوه بر شعر، تألیفات دیگری نیز دارد. از این جمله کتاب در روشنای صبح که در 1370 منتشر شد و مجموعهای از اشعار برگزیده از یازده تن از شاعران معاصر فارس است. کتاب یکصد و ده نامه از دو سیمین: نامههای سیمین دانشور و سیمین بهبهانی به منصور اوجی از این شاعر منتشر شدهاست. آخرین کتاب منصور اوجی یک عمر شاعری نام دارد که در سال 1397 منتشر شد و گزیدهای از میان حدود دو هزار شعر و 25 کتاب پیشتر منتشر شدهٔ وی است.
وی شامگاه شنبه 18 اردیبهشت 1400، در سن 83 سالگی در شیراز، بر اثر بیماری کبدی درگذشت.
انتهای پیام/