یکتپرس: جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه، درباره شیوع این نوع روانشناسی گفت: بین جامعهشناسی و روانشناسی قلمروهای مشترک بسیاری وجود دارد که باید با دقت بیشتر به آنها وارد شد. من یک مثلث را به شما معرفی میکنم که بسترها و زمینهها را برای اقبال روانشناسی و بخصوص روانشناسی زرد را در جامعه بیشتر میکند. همین مثلث و عوامل و شرایط هم تاوان پیامدهای منفی و آثاریست که میتواند موجب گمراهی و تخریب سلامت روانی جامعه نیز باشد.
دکتر اصغر مهاجری افزود: ضلع اول این مثلث به مدیران اختصاص دارد، مدیران و مسئولین، برای پرسشهایشان حتی برای پرسشهای جامعهشناختی، به شدت علاقمند به یافتن پاسخهای روانشناختی هستند، برای پرسشهایی که امروزه، بخصوص در سالیان و روزهای اخیر بیشتر نیز شدهاند.
وی ادامه داد: در این پاسخهای روانشناختی، مدیرانی که دچار اختلال در کارایی هستند، تبرئه شده و مسئولیت به گردن افراد میافتد، این مساله موجب شده روانشناسی و بخصوص روانشناسی زرد رونق بیشتری بگیرد. به طور مثال در رسانه ملی در اکثر برنامهها، با اینکه مشکلات و نیازها از جنس جامعهشناختیست، اما در بستر روانشناختی بررسی و پاسخ داده میشود.
دکتر مهاجری اظهار کرد: این استقبال باعث میشود تعادل عرضه و تقاضا در عرصه روانشناسی به هم بخورد، یعنی ما نیاز زیادی به روانشناس پیدا میکنیم، اما روانشناس متخصص کمتری را در دسترس داریم، به همین دلیل هر کسی دوست دارد مطرح شود و درآمدی و جایگاهی برای خود ایجاد کند، روانشناسانه صحبت میکند.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه افزود: در سالهای اخیر حتی تمایل دانشجویان به رشته روانشناسی خیلی بیشتر از جامعهشناسی شده است، مسائل، مشکلات و پرسشهایی که از سوی قشرهای مختلف مطرح میشود، عموما جنبه جامعهشناختی دارد و در فقدان پاسخهای جامعهشناختی و برطرف کردن به اصطلاح روش اجتماعی و جامعهشناختیست که این مسائل به سطوح فردی منتقل شده و نیازهای روانشناختی پیدا میکنند.
دکتر مهاجری با بیان اینکه ضلع دوم این مثلث به خود عزیزان و همکاران روانشناس مربوط میشود، گفت: روانشناسان نیز خیلی علاقه دارند که به اکثر پرسشهای جامعه، پاسخ روانشناختی بدهند. در چنین وضعیتی جامعه به تعداد بیشتری روانشناس نیاز پیدا میکند، اینجاست که افرادی هم که تخصصی در روانشناسی ندارند، لباس روانشناسی میپوشند و وارد این عرصه میشوند.
وی ادامه داد: بر خلاف پاسخهای جامعهشناختی که هزینههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زیادی دارد، پاسخهای روانشناختی با درآمد نیز توام است، از این جهت عزیزانی که لباس روانشناسی میپوشند حتی به نادرست، خودشان را در یک فرایند و معبر درآمدزا قرار میدهند.
این جامعهشناس و استاد دانشگاه اظهار کرد: ضلع سوم این مثلث به فرهنگ، جامعه و مردم ما مرتبط میشود که اقبال عجیبی به پاسخهای روانشناختی نشان میدهند، به دلیل فقدان توسعه بینش جامعهشناختی در جامعه، افراد پاسخ مسائل، مشکلات و گرفتاریهای خودشان را میخواهند در سریعترین راه و در خودشان یا در روابط فردیشان پیدا کرده و به راهکار برسند.
وی ادامه داد: ما هنوز یاد نگرفتهایم که مسائلمان را از طریق دیگران و جامعه حل کنیم، این میل وافر و افراطی در بدنه اجتماعی و فرهنگ ما در تمایل به پاسخهای روانشناختی از سوی مردم هم به این حوزه دامن میزند، در چنین وضعیتی، تعداد مراجعان به روانشناس خیلی بیشتر میشود، که در این میان سهم روانشناسان زرد هم کم نیست.
دکتر مهاجری افزود: زمانی که ما پاسخهای جامعهشناختی میدهیم، یک سوال را برای جامعه مطرح میکنیم و جوابش را نیز میدهیم که عموما کفایت میکند، اما اگر ما سوالات را تبدیل به حوزههای فردی کنیم به تعداد افراد نیز به پاسخهای روانشناختی نیازمند میشویم و به همین ترتیب به رونشناسان بیشتری نیز احتایج پیدا میکنیم.