به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، هدف از بچّهدار شدن چیست؟
بچّهدار شدن، نیازی غریزی
احساس نیاز به پدر و مادر شدن، نیازی غریزی است که در هر انسانی هست. به صورت طبیعی در همۀ انسانها وقتی به حدّی از رشد میرسند، این احساس باید تولید شود. انسان از نظر روحی و روانی، نیاز به پدر شدن یا مادر شدن دارد. زنی که به راحتی زندگی میکند، امّا بچهدار نمیشود، حاضر است پول گزافی خرج کند تا صاحب فرزند شده، مادر شود. این زن وقتی بچّهدار میشود، درد سرهای زندگیاش آغاز میشود؛ امّا با وجود این درد سرها باز هم احساس آرامش میکند. حالا اگر زنی از این احساس غریزی و روحی محروم است، باید به دنبال ریشۀ آن گشت.
اصالت رفاه، یکی از دلایل بی انگیزگی
گاهی محروم بودن انسان از این احساس، به جهت نگرش اشتباهی است که به بچّهدار شدن دارد. در نگاه مادّیگرای غربی، اصالت با رفاه است و هر چیزی که با رفاه او منافات داشته باشد، باید کنار برود. مقصود از رفاه هم رفاه مادّی است. فرزند، مانع رفاه است. پس یا باید کنار گذاشته شود و یا باید به قدری از فرزند بسنده کرد که با رفاه، منافات چندانی نداشته باشد.
به همین دلیل هم میبینیم بسیاری از خانوادههای رفاهطلب، دیر صاحب فرزند میشوند و وقتی هم که میشوند، تربیت او را به گونهای مدیریت میکنند که با رفاه آنان، منافات نداشته باشد.
مثلاً به جای این که با او بازی کنند، برای او بازیهای رایانهای میخرند یا او را به مهد کودک میفرستند که کمتر مانع رفاه پدر و مادر شود.
متأسّفانه، تفکّر رفاهطلب غربی در برخی از ما مسلمانان هم تأثیر گذاشته و نوع نگاه ما را به فرزنددار شدن، تغییر داده است.
هدف از بچه دار شدن
کسی که میپرسد: «چرا باید بچّهدار شد؟»،
باید از او پرسید: چرا زندگی میکنی و هدف تو در زندگی چیست؟
کسی که هدفش در زندگی مشخّص نیست، یا به بچّهدار شدن فکر نمیکند و یا اگر صاحب فرزند شود، از عهدۀ تربیتش بر نخواهد آمد.
مادران و پدرانی که وقت گذاشتن برای کودک را تلف کردن وقت میدانند، نمیدانند برای چه به دنیا آمدهاند.
نگاه دینی به بچه دار شدن
دین به امور غریزی انسان هم جهت
میدهد؛ اموری که اگر دستور دین هم نبود، باز به سراغ آنها میرفت. از نگاه دینی، احساسات غریزی باید به گونهای مدیریت شوند که انسان در مسیر آفرینش خویش قرار بگیرد.
برای این که بتوانیم تصویر صحیحی از نگاه دین به فرزنددار شدن پیدا کنیم، خوب است به روایات زیر، توجّه کنیم:
رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
خانهای که کودکانی در آن نباشد، برکتی در آن نیست.
و همچنین از ایشان نقل شده که فرمود:
بوی فرزند، از بوی بهشت است.
ایشان در حدیث دیگری نیز فرموده:
فرزند بخواهید و آن را [از خداوند] طلب کنید که فرزند، مایۀ روشنیِ چشم و شادیِ دل است.
روایت زیر نیز که از محمّد بن مسلم نقل شده، میتواند نقدی بر نگاه رفاهگرایانۀ غربی باشد:
نزد امام صادق(علیه السلام) نشسته بودم که دیدم یونس بن یعقوب، وارد شد، در حالی که ناله میکرد. امام صادق(علیه السلام)فرمود: «چه شده که تو را نالان میبینم؟»
گفت: کودکی دارم که سراسرِ شب از او اذیّت شدم.
امام(علیه السلام)فرمود: «ای یونس! پدرم محمّد بن علی(علیه السلام) از پدرانش از جدّم پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل کرد که جبرئیل(علیه السلام) بر وی فرود آمد، در حالی که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) و علی(علیه السلام)ناله میکردند.
جبرئیل(علیه السلام) گفت: ای دوست خدا! چه شده که تو را نالان میبینم؟
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)فرمود: «دو کودک داریم که از گریۀ آنان، اذیّت شدهایم».
جبرئیل(علیه السلام) گفت: صبر کن ای محمّد! چرا که به زودی برای این قوم، پیروانی برانگیخته میشوند که هر گاه یکی از آنان گریه کند، گریهاش تا هفت سالگی «لا إله الّا الله» است و وقتی از هفت سالگی گذشت، گریهاش تا بلوغ، آمرزشخواهی برای پدر و مادرش است و چون از بلوغ گذشت، هر کار نیکی که انجام دهد، برای پدر و مادرش نیز [پاداشی] خواهد داشت و هر کار ناشایستی انجام دهد، بر عهدۀ پدر و مادر نیست.
انتهای پیام/