غم غربت و راهکارهایی برای تسکین آن | یکتاپرس
واژه نوستالژی (nostalgia) به معنای «احساس غربت و دلتنگی»، از زبان یونان باستان منشاء گرفته شده است. این واژه از دو واژه nostos، به معنای «خانه» و algos، به معنای «درد» تشکیل شده و به درد و دلتنگی برای خانه و وطن اشاره دارد.
کد خبر: ۳۳۵۸۴
۰۳:۴۰ - ۰۳ خرداد ۱۴۰۰

غم غربت و راهکارهایی برای تسکین آن

به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، دلتنگی و داشتن غم غربت، بخشی از تجربه‌های انسان است. ما این احساس را بیشتر به غم و اندوه یا گاهی‌اوقات از دست دادن چیزی یا کسی ربط می‌دهیم و آن را به‌طور کل منفی می‌دانیم. اما بنابه‌گفته محققان، احساس دلتنگی یا غم غربت، نقش مثبتی روی روان انسان دارد.

واژه نوستالژی (nostalgia) به معنای «احساس غربت و دلتنگی»، از زبان یونان باستان منشاء گرفته شده است. این واژه از دو واژه nostos، به معنای «خانه» و algos، به معنای «درد» تشکیل شده و به درد و دلتنگی برای خانه و وطن اشاره دارد.

در واقع این واژه را جوهانس هوفر، پزشکی سوئیسی که در قرن ۱۷‌ میلادی در سوئیس زندگی می‌کرد و درمان سربازان را به عهده داشت ابداع کرد و به دردی اشاره داشت که فرد دور از خانه و کاشانه خود، آن را تجربه می‌کرد.

جوهانس هوفر، غم غربت و احساس دلتنگی را نوعی بیماری ذهنی و مشکلی فیزیکی می‌دانست که به دلیل دور ماندن فرد از محل زندگی خود گرفتار آن می‌شد. او معتقد بود وقتی افراد خانه خود را که از آن دور هستند به یاد می‌آورند، از نظر فیزیکی و درون مغزشان دچار مشکلاتی می‌شوند که در نهایت آنها را بیمار می‌کند.

از برخی از علایمی که بنابه‌ گفته محققان دانشگاه ساوتهمپتون در بریتانیا در سال ۲۰۰۶- با این «درد» همراه است می‌توان به فکر کردن دایمی به خانه، مدام گریستن، اضطراب شدید، ضربان قلب نامنظم، بی‌اشتهایی، بی‌خوابی و حتی احساس خستگی دایمی اشاره کرد.

از طرف دیگر، جی‌.جی سوچزر، از پزشکانی که هم‌دوره جوهانس هوفر بود، علایم نوستالژی و غم غربت را مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت که این وضعیت بیشتر از آنکه نتیجه عدم تعادل درونی ذهن باشد، ناشی از شرایط بیرونی است. او معتقد بود، اختلاف شدید فشار اتمسفری محیط جدید زندگی، به بدن فرد بیش از حد فشار می‌آورد و به همین دلیل خون از قلب به مغز فرد می‌رود و در نهایت منجر به بروز علایم منفی روانی می‌شود.   

اختلال احساس دلتنگی و غم غربت
قرن‌های بسیاری پزشکان روی عقیده‌شان که نوستالژی حالتی از بیماری جسمی است و به درمان نیاز دارد، اصرار داشتند. اما نوع و مکانیسم این احساس و اینکه آن در کدام یک از جوامع بیشتر دیده می‌شود، مورد اختلاف بوده است.
محققان قرن ۱۷ و ۱۸ میلادی تصور می‌کردند که این احساس، فقط شهروندان سوئیس را گرفتار می‌کند. زیرا آنها این مشکل را در سربازان سوئیسی دیده بودند که دور از شهر و خانه‌شان خدمت می‌کردند. در این دوران پزشکان، این افراد را با استفاده از زالو، داروهای خواب‌آور و بازگرداندن آنها به خانه درمان می‌کردند.

اما اوائل قرن ۱۹، پزشکان به این دانش و آگاهی رسیدند که غم غربت و احساس دلتنگی، تجربه‌ای جهانی است که می‌تواند هر کس را گرفتار خود کند. آنها این احساس را به‌شکل مالیخولیایی یا افسردگی می‌دیدند.
تمام قرن بیستم، پزشکان به‌طور مداوم نظرشان را در مورد نوستالژی تغییر دادند و آن را بیشتر درد دوری از وطن و مکانیسمی مضر می‌دانستند که آن را معمولا دانشجویانی که از خانه خود دور بودند و همچنین مهاجران تجربه می‌کردند.

برخی از روانشناسان، نوستالژی را نوعی «روان‌پریشی مهاجر»، «اختلال اجباری سرکوبگر ذهنی» یا «بازگشت به گذشته» می‌دانستند که با علایمی چون حس فقدان، غم و اندوه و در نهایت افسردگی بروز داده می‌شود.

اواخر قرن بیستم، روانشناسان بین حس دلتنگی و غم غربت تفاوت‌هایی قایل شدند و گفتند که غم غربت با بروز مشکلات ذهنی مانند اضطراب جدایی همراه است، در حالی‌که حس دلتنگی مرتبط با تصاویر ایده‌آل از کودکی یا روزهای خوش گذشته‌ای است که فرد در ذهن خود تداعی می‌کند.

انتهای پیام/

برچسب ها: روانشناسی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: