به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، در زندگی هر کدام از ما، والدینمان نقش مهمی دارند اما گاهی دخالتهای نابجای آنها میتواند آسیبهای فراوانی داشته باشد به خصوص در مرحله انتخاب همسر، وقتی مخالفتهای آنها آنقدر زیاد باشد که امکان تصمیمگیری را از ما بگیرد. اما در این مواقع چه باید کرد؟معمولا چه قبل از ازدواج، چه بعد از ازدواج حضور والدین و همیاری و کمکشان میتواند مفید و موثر باشد و ما این امر را کتمان نمیکنیم و چه بسا در ابتدای زندگی زناشویی کمکهای مالی آنها، راهنماییهایشان و همچنين دلگرمی آنها کمک فراوانی به زوجها كرده و مسیری را برای آنها مهیا ميکند تا آجرهای زندگی آنها تا به آخر درست و صاف روی هم چیده شود و بالا رود. اما والدین همانقدر که میتوانند تاثیرگذاری مثبت داشته باشند، میتوانند تاثیرگذاری منفی هم داشته باشند که تشخیص تفاوت بین این دو حالت کار چندان سادهای نیست. در اینجا ضمن بررسی این اختلافنظرها، درباره سبکهای ازدواج هم بحث میکنیم و اینکه هرکدام چه معایب و مزایایی دارد.
خانواده ها پروسه ازدواج فرزندانشان را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهند. آرزوی همه والدین خوشبختی فرزندشان است بنابراین ممکن است به دلیل نگرانی های زیاد درباره زندگی آینده فرزندشان افراطی عمل کرده و خواهان نظارت کامل بر فرآیند ازدواج فرزندشان باشند و نظر خود را در ازدواج به فرزندشان تحمیل کنند. تحمیل نظرات در ازدواج فرزند کار درستی نیست، والدین باید با مشاوره صحیح به فرزندشان، راه صحیح برای انتخاب همسر را به آن ها نشان بدهند.
زمانی که فرزند خانواده ای تصمیم به ازدواج می گیرد، خانواده او ممکن است به روش های زیر عمل کنند.
برخی از خانواده ها دخالتی در ازدواج فرزند ندارد و فرزند آنها می تواند هر تصمیمی که در مورد ازدواج دارد را عملی کند، بدون اینکه والدین نظر یا راهنمایی خود را اعمال کنند. این والدین بسیار پذیرنده هستند و همواره فرزندان خودشان را تایید می کنند. فرزندان این خانواده ها معمولا نازپرورده اند و نمی توانند در زمان چالش های مختلف آن را مدیریت کنند و در صورت شکست ازدواج، خانواده را مقصر می دانند.
خانواده با سبک بی اعتنا در ازدواج هم معمولا کمترین نظارت را اعمال می کنند. والدین این خانواده ها از نظر عاطفی ارتباط بسیار کم و سردی را با فرزندان دارند و وقت بسیار کمی را برای فرزندانشان گذاشته و فرزندان آنها به مواد اعتیاد آور گرایش دارند.
برخی خانواده ها به طور غیر مستقیم فرزند خود را در امر ازدواج هدایت می کنند ولی تصمیم نهایی با خود فرد است زیرا آنها می دانند فرزندشان بهترین تصمیم را می گیرد. این والدین در کودکی مسئولیت پذیری و مهارت انتخاب کردن و تصمیم گیری را به فرزند خود آموخته اند و کودکان را آماده زندگی و چالش های پیش رو کرده اند.
والدین باید فرزند خود را راهنمایی کرده و به او بگویند در هر زندگی مشترکی دو نفر با یکدیگر تفاوت ها و اشتراکاتی دارند. به عنوان افراد با تجربه در زندگی مشترک به جوان خود یادآوری کنید که از اشتراک های خود و همسر آینده اش نهایت استفاده را برای خوشبخت شدن ببرد و او را از تفاوت ها نترسانید و بگذارید جوان شما آمادگی مواجهه با تعارضات پیش از ازدواج را کسب کند. به او بگویید که نباید از هر اشتراکی گمان به خوشبختی مطلق ببرد و به خاطر یک سری تفاوت ها زندگی با فرد مورد نظرش را در نظرش مانند یک کابوس جلوه ندهید.
برخی والدین متاسفانه مدام سن و سال فرزند خود را به رخ کشیده و با این روش سعی می کنند او را به ازدواج ترغیب کنند. ازدواج اجباری جز پشیمانی چیزی نخواهد داشت. برخی والدین نیز به جز ترغیب به ازدواج، روی ازدواج فرزندشان با فرد موردنظرشان تاکید می کنند. شما بعنوان پدر و مادر اگر قصد معرفی فردی را به جوان خود دارید یا می خواهید او را به ازدواج تشویق کنید، صرفا باید به عنوان یک پیشنهادصحبت خود را مطرح کنید تا هر گونه استنباط اجبار در ذهن جوانتان از آن دور شود.
در ازدواج فرزندتان طوری رفتار نکنید که او حس کند از خودش هیچ اراده ای ندارد. والدین باید نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند ولی در نهایت تصمیم گیری را به عهده خود فرزند بگذارند زیرا اوست که باید مسئولیت یک عمر زندگی را به دوش کشد و کسی تا آخر این مسئولیت را به دوش می کشد که خودش از اول انتخاب کرده باشد.
انتهای پیام/