معیارهای حیاتی انتخاب مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی/ این سازمان دیگر تابِ آزمون و خطا ندارد! | یکتاپرس
یکتاپرس گزارش می دهد؛
سازمان تامین اجتماعی بیش از نیمی از جمعیت کل کشور را تحت پوشش دارد و به معاش و سلامت این خانواده‌ها یاری می‌رساند.
کد خبر: ۴۷۹۱۰
۱۳:۵۶ - ۱۹ مرداد ۱۴۰۰

سازمان تأمین اجتماعی

به گزارش خبرنگار اقتصادی یکتاپرس،  استقرار دولت جدید، همواره برای سازمان تأمین اجتماعی، به‌ معنای موجی از تغییرات بوده است؛ موجی که با انتصاب و تعویض یک یا چندباره مدیرعامل، ساختار و فرآیندهای سازمان را دستخوش تغییر کرده است.

در واقع، هر بار، با زمزمه انتصاب مدیری جدید، سازمان تأمین‌اجتماعی را موجی از نا اطمینانی و پیش‌بینی‌ناپذیری فرا می‌گیرد، زیرا دغدغه‌مندان کشور به‌تجربه دریافته‌اند که ضعف شناختی، نابسندگیِ تجربه و مهارت راهبری فرد منصوب، می‌تواند پیامدهایی به‌شدت آسیب‌زا برای این نهاد اجتماعی به شدت فراگیر در پی داشته باشد.

سازمان‌ها را بیش از هر چیز به موجودات زنده تشبیه کرده‌اند. ارگانیسم‌ها در بوم‌زیست خویش برای بقا می‌کوشند و کانون تصمیم‌گیری آن‌ها (غریزه/عقل) به این هدف کمک می‌کند.

آنچه دیگران میخوانند: باید ها و نباید های مدیر سازمان تامین اجتماعی 

آیا ارگانیسم/ ارگان دارای تصمیم‌گیر ضعیف می‌تواند هدفی مشخص را دنبال کند و تعالی یابد؟ یا به دلیل انتخاب‌ها و تصمیم‌های اشتباه در سیلِ بحران‌ها غرق خواهد شد؟ آیا همین امر، یعنی انتخاب اشتباه رأس سازمان، برای فلج‌کردن حکمرانیِ این سازمان پیچیده کافی نیست؟!

اگر واقع‌گرایانه بنگریم، گردش و تغییر مدیرعامل سازمان، فی‌نفسه آسیب‌زا نیست و چه بسا مانع از انسداد اندیشة راهبری و تمرکز قدرت سازمانی نیز بشود. با این حال، قضیه این است که چگونه می‌توان مانع از آن شد که تغییر مدیرعامل جدید، به سازمان آسیب وارد کند؟ پرسشی بهتر: آیا در عمل، این قضیه برای رؤسای جمهور ادوار مختلف اهمیت و اولویت کافی داشته است؟

این سازمان بیش از نیمی از جمعیت کل کشور را تحت پوشش دارد و به معاش و سلامت این خانواده‌ها یاری می‌رساند. اما هم‌اکنون در وضعیت بحران مالی قرار دارد. بر اثر مجموعه‌ای از عوامل درون و برون‌سازمانی، مسیر مالی اخیر، ورودی‌کاه و خروجی‌افزا بوده و پایداری مالی این سازمان را با معضل اساسی روبه‌رو کرده است.

افق پیش‌رو، با توجه به تداوم همان مسیر، و تضعیف کارکرد بخش سرمایه‌گذاری سازمان و معضلات دیگر، به‌هیچ‌عنوان روشن نیست و رویکرد یک دهه اخیر این وضع را بسیار وخیم تر نموده است.

حال باید پرسید نقش مدیرعامل در تخفیف یا تشدید بحران چیست؟ مختصات سازمان تامین اجتماعی به نحوی‌ست که وقتی مدیر عاملی جدید در رأس اقتدار اجرایی آن قرار می‌گیرد، معمولاً از ساختارها و فرایند‌های ویژه این سازمان، که ماهیت و عملکرد متمایز و پیچیده‌ای دارد، آگاهی کافی ندارد، و صرف زمان برای کسب آگاهی در حین تصدی سمت مدیرعاملی، هزینه بالایی برای سازمان و ذینفعان آن رقم خواهد زد؛ لذا هر چه مدیرعامل جدید بر اساس معیارهای مناسبی انتخاب شده و توانمندتر باشد، این زمان صرف‌شده کوتاه‌تر و کم‌هزینه‌ خواهد بود.

در واقع، بی‌گمان، شوک مالیِ حاصل از ورشکستگی این سازمان، در مقایسه با شوک قیمت‌افزایی سوخت که به آن اعتراضات مردمی و شکاف اجتماعی انجامید، طیف وسیع‌تری از جمعیت کشور را در بر خواهد گرفت و از آنجایی که انتخاب مدیرعامل نامناسب برای آن می‌تواند به چنین بحران ملی‌ای دامن بزند، هیچ سیاستمدار خردمندی، این تصمیم‌گیری را، آسان، کم‌اولویت و کم‌اهمیت نخواهد پنداشت.

به استناد اسناد بودجة کل کشور، حدود 40 سال است که دولت‌های مستقر تعهدات خود به سازمان تأمین اجتماعی را، به‌موقع، پرداخت نکرده‌اند. برآوردهای مختلف نشان از حجم بسیار بالای بدهی انباشتة دولت به سازمان تأمین اجتماعی دارد.

چنانچه اسناد حسابرسی‌شده تا انتهای سال 1398، با لحاظ ارزش زمانی بدهی براساس نرخ تورم، نشان از رقمی بالغ بر 300 هزار میلیارد تومان دارد. از سوی دیگر، مطالعات علمی، مبتنی بر الگوهای اقتصادسنجی نشان می‌دهد که رقم بدهی دولت از85 هزار میلیارد تومان در سال 93 به رقم 450 هزار میلیارد تومان به قیمت جاری سال 1400 خواهد رسید.

از اینرو براساس آنچه گفته شد مطابق با یک نگاه خردمندانه ایجاب می‌کند که رئیس جمهور جدید یک مدیر درد آشنا که مسلط بر قوانین و ضعف ها و قوتها و تهدیدها و فرصتها باشد را در رأس این سازمان قرار دهد تا علاوه بر سامان بخشی نظامات اجرایی سازمان، در سطوح حاکمیتی چه دولت و چه مجلس امکان استیفای حقوق ذینفعان خود را داشته باشد.

اهمیت انتخاب هوشمندانه مدیرعامل سازمان، تنها به حساسیت امر از لحاظ امنیت ملی برنمی‌گردد، بلکه هر دولت مدعیِ احقاق حق مردم، باید آگاه باشد که ماهیت مدیریت در سازمان تأمین اجتماعی، به «تعهد امانی» نسبت به منابع بیمه‌شدگان و ذینفعان آن گره خورده است و مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی، باید از میان کسانی انتخاب شود که:

1- از مبانی نظام‌های بیمه اجتماعی شناخت کافی داشته باشند: زیرا مدیریت سازمان‌های بیمه‌گر مستلزم آگاهی کافی از ماهیت و کارکردهای بیمه اجتماعی است.

2- دارای شخصیت مستقل و به‌اندازه کافی تحول‌گرا بوده و از توان بالایی بهره‌مند باشد.

3- با توجه به تجربه پیشین آسیب‌هایی که از جانب بده‌بستان و رابطه‌سالاری متوجه سازمان شده، مدیرعامل جدید باید بتواند در مقابل خواسته‌های غیرحرفه‌ای و منفعت‌جوی نیروهای بیرونی و درونی مقاومت کند و عملکرد و سابقه ای شفاف و بدون فساد داشته باشد.

4- با توجه به اینکه بخشی از مشکلات سازمان به فقدان یا ضعف رابطه سازنده با دولت و مجلس برمی‌گردد، در صورتی که صلاحیت، سوابق و جایگاه مدیرعامل جدید، به‌قدرکافی شناخته‌شده و مناسب نباشد و قابلیت به‌رسمیت‌شناخته‌شدن از سوی دولت و مجلس را نداشته باشد، شکل‌گیری چنین رابطه سازنده‌ای ناممکن می‌شود لذا این ارتباط منسجم، قوی و موثر شرط لازم آن است. در واقع کسی باید مدیر سازمان تامین اجتماعی شود که هم بتواند با دولت و هم با مجلس تعامل داشته باشد.

5- سازمان تامین اجتماعی برای مواجهه مناسب با بحران‌های کنونی و آینده، به شدت نیازمند ایجاد تحول و تقویت مغزافزاری است، که راهبری آن تنها از مدیرعاملی مستقل، جسور، اصول مدار، متعهد، ثابت‌قدم و واجد مهارتهای مدیریتی در سطحی بالا برمی‌آید.

باید به خاطر سپرد این مجال زمانی برای اشتباه مجدد پیش روی ما نگذاشته است و اگر بخواهیم اعتماد از دست رفته مردم را بازسازی کنیم این انتخاب ارزش ویژه ای پیدا خواهد کرد.

به طور قطع و یقین چنین افرادی که بتوانند مدیریت سازمان را به عهده بگیرند در بدنه سازمان حضور دارند.

انتهای پیام/ 

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: