به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، ماده کریستالی سفید رنگی که بعنوان شکر می شناسیم، یک ماده مصنوعی و فرآیند شده است که اغلب از نیشکر یا چغندر قند بدست می آید.قند موجود در نیشکر و چغندر قند بعد از جداسازی تمام املاح، ویتامین ها، پروتئین، آنزیم و سایر مواد مغذی مفید، در کارخانه تصفیه شده و به ساکاروز خالص تبدیل می شود.چیزی که بعد از فرآیند باقی می ماند، ماده مصنوعی غلیظ شده ای است که استفاده از آن فایده ای برای بدن ندارد.
خوب است بدانید شکر تا قرن هجدهم در اروپا جزو کالاهای خوراکی لوکس محسوب میشد و در واقع عامهی مردم همچنان از عسل بهعنوان شیرینکننده استفاده میکردند. شکری که ما اکنون مصرف میکنیم مادهی تصفیهشدهای است که در کارخانه تمام ویتامینها، پروتئین و آنزیمهای آن جدا میشود و بهصورت مادهی غلیظ پودری درمیآید که مصرف آن نه تنها سودی ندارد بلکه مضر هم خواهد بود.
شکر وقتی وارد جریان خون می شود با کلاژن و الاستین که جوانی پوست را تامین می کنند ارتباط شیمیایی برقرار می کند. چنین فعل و انفعالاتی پروتئین ها را تخریب می کند (تخریب کلاژن و الاستین منجر به خشکی و چین و چروک روی پوست می شود) به علاوه پوست را در مقابل اشعه آفتاب آسیب پذیرتر می کند.
توانایی شکر در ایجاد التهاب باعث می شود روی صورت جوش ها و چین و چروک ها ظاهر شوند. اگر هنگام سرماخوردگی چای شیرین بخورید شکر زمینه های پرورش باکتری ها را در گلوی ملتهب ایجاد می کند.
برای آنکه به خوبی درک کنید مصرف شکر چقدر میتواند بد باشد، باید ابتدا بفهمیم این خوراکی مضر از چه عناصری تشکیل شده است. قبل از اینکه شکر یا همان قند موجود در شکر از دستگاه گوارش وارد جریان خون شود، ساختار آن شکسته میشود و به دو نوع قند سادهی گلوکوز و فروکتوز تبدیل میشود.
گلوکوز در هر سلول زندهای وجود دارد و حتی اگر ما آن را به رژیم غذایمان اضافه نکنیم بدن آن را میسازد. فروکتوز متفاوت است و چون بدن به لحاظ فیزیولوژیکی به آن نیاز ندارد، معمولا آن را تولید نمیکند.
در قرن بیستم پزشکان به این نتیجه رسیدند که می توان از بیماری های قلبی عروقی با کاهش مصرف چربی که سطح کلسترول را افزایش می دهد جلوگیری کرد. و به اعتقاد آن ها شکر نسبت به روغن های حیوانی ضرر کمتری داشت. بنابراین مردم به سمت غذاهای بدون چربی می رفتند در حالی که مصرف شکر را کم نمی کردند.
اما در قرن بیست و یکم وضعیت کمی تغییر کرد و تحقیقات نشان داد که شکر سطح کلسترول خون را بالا می برد و به دیواره رگ ها که هم اکنون توسط شکر آسیب دیده اند می چسبد.
تحقیقات نشان داده است که شکر باعث افسردگی می شود. شکر سطح هورمون BDNF که مانع از افسردگی می شود را کاهش می دهد.
انسولین هورمون بسیار مهمی در بدن است که اجازه میدهد گلوکوز (قندخون) از طریق جریان خون وارد سلولهای بدن شود تا سلولها به جای سوزاندن چربی، گلوکوز بسوزانند، چون ازدیاد بیش از حد گلوکوز در خون بدن را مسموم میکند. دلیل از دست رفتن بینایی در افراد دیابتی هم همین مسمومیت با گلوکوز است.
یکی از دلایل اختلال در سوختوساز بدن که توسط رژیم غذایی نامناسب ایجاد میشود، توقف فعالیت انسولین است. در این حالت سلولها به سمت مقاومت در برابر انسولین پیش میروند. این مسئله بدن را به سمت انواع بیماریها از جمله سندرم متابولیک، چاقی، بیماریهای قلبی و عروقی و بهویژه دیابت هدایت میکند. بسیاری از مطالعات نشان میدهد که مصرف شکر بهویژه مصرف زیاد آن با مقاومت به انسولین همراه است.
شکر میتواند برای بسیاری از مردم اعتیادآور باشد، چون مانند تأثیر سوء مصرف مواد مخدر، شکر هم بهعنوان پاداش در مرکز مغز دوپامین آزاد میکند.
مشکلی که شکر و سایر تنقلات دارند این است که خیلی بیشتر از سایر مواد غذایی موجود در طبیعت باعث ترشح دوپامین میشوند. به همین دلیل است که افراد مستعد ابتلا به اعتیاد ممکن است به شدت به شکر و سایر تنقلات وابسته شوند. بهتر است «همه چیز در حد اعتدال» باشد. هرچند ممکن است این پیام به مذاق عاشقان هلههوله خوش نیاید، اما دوستان عزیزم متأسفانه تنها راهحل ترک اعتیاد، ترک اعتیاد است.
انتهای پیام/