به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، خشونت خانگی به معنی رفتار خشونت آمیز و سلطه گرانه یک عضو خانواده علیه عضو یا اعضای ديگر همان خانواده است. طبق مطالعه های جامعه شناسی، مقصود اصلی خشونت خانگی کودکان خردسال هستند.دومین نوع خشونت رایج در خانواده، خشونت علیه زنان است.
خشونت داخل خانواده بازتاب الگوهای کلی تر رفتار خشن است. بسياري از مردانی که زنان و کودکانشان را از نظر فیزیکی مورد تجاوز قرار میدهند ، سابقه خشونت در زمینه های ديگر را هم دارند. پذیرش فرهنگی شکل هایی از خشونت خانگی مثل تنبيه بدني از عواملی است که ميزان خشونت خانگی را افزایش می دهد.
در خشونت خانگی هم زنان امکان دارد قربانی باشند، و هم مردان. برای این که کسی که خشونت و بدرفتاری را اعمال می کند امکان دارد هم زن باشد، و هم مرد.
خشونت خانگی ممکن است نه تنها بین زنان و مردان، بلکه بین دگرباشان هم اتفاق بیفتد. ولی در کل، اغلب زنان هستند که درگیر خشونت خانگی از طرف اعضای مرد خانواده خویش هستند. متأسفانه خشونت خانگی و توضیح آن آن قدر ساده نیست؛ برای این که به غیر از وجود آن بین زنان و مردان یا دگرباشان، خشونت میتواند بر کودکان، والدین و سالمندان هم تحمیل گردد.
خشونت خانگی علیه زنان، بنابر تعریف سازمان ملل عبارت است از: «هر نوع عمل خشونتآمیز مبتنی بر جنسیت که منجر به آسیب جسمی، جنسی و روانی به زنان شود.» مطابق این تعریف انواع خشونت خانگی عبارتاند از:
خشونت جسمی
خشونت جنسی
خشونت عاطفی و روانی
خشونت کلامی
همچنین اخیرا مصادیق دیگری از خشونت ازجمله خشونت اقتصادی نیز جزء این دستهبندی قرار گرفتهاند. علاوه بر این، مواردی مانند ازدواج اجباری، و ازدواج و بارداری دختران زیر ۱۸ سال نیز از مصادیق خشونت خانگی علیه زنان محسوب میشوند.
شاید پرخطر ترین نوع خشونت خانگی، ضرب و شتم مهاجم باشد. اعمالی مانند مشت زدن، لگد زدن، گاز گرفتن، هل دادن، خفه کردن، زخم کردن، غرق کردن، کشیدن مو، سوزاندن و حتی تهدید به حمله فیزیکی از جمله این خشونت هاست.
قطع کردن نیازهای فیزیکی مانند تغذیه، بهداشت، کمک به درمان جراحت یا بیماری و زندانی کردن هم از خشونت های فیزیکی شمرده می شود.
پرتاب اشیاء، شکستن و اسیب زدن به وسیله های منزل و حتی اسیب زدن به حیوانات خانگی هم از این جمله است.
در این مورد لازم است که اقدامات فوري از طريق مراکز و منابع حمایتی صورت گیرد تا از اسیب های جدّي پيشگيري شود.
خشونت روانی است این نوع خشونت به معنای هر نوع رفتار و گفتار خشنی است که سلامت روانی شخص را با خطر مواجه می نماید. مانند انتقاد ناروا، تمسخر، توهین، تهدید به ازدواج مجدد ، تهدید به طلاق، اعمال مالکيت، عدم اجازه خروج از خانه، تهدید به بچه دزدی، تهدید به تخریب دارایی، متلک گویی و اجبار به دیدن تصاویر و صحنه های خلاف عفت.
خشونت در همه طبقات اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی و در بین هر دو جنس زن و مرد دیده می شود. ولی زنان نسبت به مردان بیشتر مستعد پذیرش خشونت هستند و در گروه های اسیب پذیر ناشی از خشونت بیشتر دیده می شوند.
این مسأله متأثر از دلایل و عوامل مختلفی است. از جمله عوامل روانشناختی مؤثر در خصوص اعمال خشونت علیه زنان، عزت نفس پائین، درماندگی آموخته شده، دلبستگی اضطرابی، امید به بهبود شرایط در آينده، ترس از تنهایی، وابستگی عاطفی به همسر و پذیرش خشونت با هدف حمایت از فرزندان است.
در بندهای پیشین، تعریف و انواع خشونت خانگی مشخص شد. حال، باید دید در حقوق ایران چه راهکارهایی برای پیشگیری از وقوع خشونت خانگی علیه زنان یا مقابله با آن پیشبینی شده است.
در قانون مدنی ایران، در بخش مربوط به حقوق خانواده در چند مورد محدود به مسئله خشونت خانگی پرداخته شده است. بر اساس ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی، اگر زنی در منزل مشترک با همسر خود مورد ضرر جانی، مالی یا شرافتی قرار گیرد، میتواند خانه همسر خود را ترک کند، بدون اینکه ناشزه (زنی که وظایف زناشوییاش را بدون عذر شرعی یا قانونی انجام نمیدهد) محسوب شود (نشوز)؛ در مقابل، مرد نیز موظف است که همچنان نفقه زن خود را بپردازد.
همچنین مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، یکی از مواردی که مطابق آن زن میتواند از دادگاه درخواست طلاق نماید، ضربوشتم و خشونت جسمی همسر علیه اوست. قانون حمایت از خانواده در این موضوع ساکت است.
در قانون مجازات اسلامی بهطور اختصاصی به خشونت خانگی علیه زنان پرداخته نشده است. فقط در صورتی که اقدامات صورتگرفته مطابق موازین این قانون جرم باشد (مثلا ضربوشتم)، دارای مجازات و البته دیه خواهد بود.
البته شاید در اینجا ذکر ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات) ثمربخش باشد، هرچند که موضوع بحث ما در خصوص خشونت خانگی است. مطابق این ماده، «هرکس در اماکن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند، به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد».
خشونت خانگی زمینه ساز پیدایش اختلال های روانی مختلف می شوند. از آن جایی که شخص در محیطی ناسالم به زندگی خویش ادامه می دهد؛ درمان اختلال های روانی بسیار دشوار خواهد بود. همچنین افردی که قربانی خشونت خانگی خستند ممکن است که تبدیل به یک آزارگر شوند.
برای نمونه کودکی که سالها قربانی خشونت خانگی شده است، ممکن است بعد از ازدواج و صاحب فرزند شدن، فرزندش را مورد ازار و خشونت قرار دهد. این وضعیت میتواند به یک چرخهٔ دنباله دار تبدیل شود. بعضی از اختلال های روان شناختی که ممکن است اشخاص در نتیجهٔ خشونت خانگی به آن دچار شوند عبارتند از:
اختلال افسردگی و دوقطبی
استرس حاد و استرس بعد از سانحه
اضطراب اجتماعی و اضطراب فراگیر
پنیک اتک
اعتیاد
اختلال های شخصیت
خودکشی
کسانی که در معرض خشونت خانگی قرار می گیرند معمولاً با این فکر که اوضاع بدتر نشود، از آن صحبتی نمی کنند. زنان به علت ترس از طلاق، معمولاً به طرف شکایت کردن یا در خواست حمایت نمی روند.
به علت این که خشونت خانگی تنها خشونت فیزیکی تلقی شده و از طريق پزشک قانونی قابل تائید است، برای حل انواع ديگر خشونت معمولاً تدبیری اندیشیده نمی شود و اثبات آن سخت است.
انتهای پیام/