به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، توهم فرگولی (Fregoli) یا توهم دوگانگی یک اختلال نادر است که در آن یک شخص بر یک اعتقاد توهمی باور دارد که اشخاص مختلف در واقع یک شخص هستند که تغيير چهره داده اند. سندرم فرگولی امکان دارد به یک ضایعه مغزیارتباط داشته باشد و اغلب از یک طبیعت پارانوئیدی است چراکه شخص متوهم فکر می کند، به وسیله فردی که تغییر قیافه می دهد، مورد اذیت و آزار قرار می گیرد.
هذیان فرگولی، نقطه مقابل هذیانِ کاپگراس است؛ یعنی به جای شناخت صورت و عدم شناخت فردی که پشت این چهره قرار دارد، در فرگولی شخص نمی تواند صورتی که می بیند را تشخیص دهد، ولی نقابی که به چهره زده را می شناسد.
به زبان ساده تر، بیماری که دچار توهم فرگولی است اعتقاد دارد یک غریبه یا جمعی از اشخاص بیگانه در واقع کسی است که وی می شناسد ولی آن شخص تغيير قیافه داده و در لباس مبدل ظاهر شده است. یعنی در واقع آن ها یک نفر هستند که تغيير چهره داده اند.
هنگامی که شمار این توهمات زیاد و به صورت سریالی برای شخص تکرار میشوند ، زندگی از وضعیت طبیعی خارج شده و بسیار دشوار و مشکل خواهد گردید برای این که شخص دایما دچار توهم و بدبینی است و افکار منفی زيادي خواهد داشت. فردی که دچار سندرم فرگولی است امکان دارد مکان ها ، اشیاء و حوادث را به گونه اشتباه به یاد بیاورد.
نام این بیماری از یک هنرپیشه ایتالیایی موسوم به لئوپارد فرگولی گرفته شده است که ابتکار و مهارت او در تغيير دائمی چهره اش زبانزد خاص و عام بود.
این سندرم نام خود را از بازیگر ایتالیایی، لئوپارد فرگولی (Fregoli) گرفته است. فرگولی به خاطر تواناییاش در تغییر چهرهی سریع، حین بازی روی صحنه مشهور بود.
کوربون و فیل (P. Courbon و (G. Fail برای اولین بار ابتلا به این توهم را در مقالهی خود (Syndrome d’illusion de Frégoli and schizophrénie) در سال ۱۹۲۷ گزارش کردند. آنها وضعیت یک زن ۲۷ ساله را که در لندن زندگی میکرد، توصیف کردند، که فکر میکرد توسط دو بازیگر که اغلب اوقات در تئاتر دیده بود، تعقیب میشود. این زن فکر میکرد که این افراد او را تعقیب میکنند، و خود را به شکل افرادی که میشناسد یا ملاقات کرده است، درمیآورند.
داروی لوودوپا که همچنین به عنوان L-DOPA شناخته میشود، شامل بیش از چندین کاتکول آمین، به ویژه دوپامین، اپینفرین و نوراپی نفرین است. از این دارو برای درمان بیماری پارکینسون و دیستونی پاسخ دهنده به دوپا (بیماری سگاوا segawa disease) استفاده میشود. مطالعات بالینی نشان داده است که استفاده از لوودوپا میتواند منجر به توهمات بصری شود. در اغلب بیماران، هذیان، کمتر و خاموشتر از توهم است. با استفاده طولانی مدت از لوودوپا، توهمات تمام توجه بیمار را به خود معطوف میکند. در مطالعات تجربی، هنگامی که غلظت لوودوپا کاهش مییابد، میزان گزارش توهمات نیز کاهش مییابد. در واقع این نتیجه حاصل شده است که عوارض مربوط به داروهای ضد پارکینسونی یکی از علل اصلی سندرم فرگولی است.
آسیب به لوب فرونتال راست و تمپوروپریتال چپ (temporoparietal left) میتواند باعث ایجاد توهم فرگولی شود.
تحقیقات انجام شده توسط فینبرگ (Feinberg) نشان داده است که نقص قابل توجه در عملکرد اجرایی و حافظه، به دنبال آسیب در مناطق راست و چپ تمپوروپریتال ایجاد میشود. تستهای انجام شده در بیماران مبتلا به آسیب مغزی نشان میدهد که توانایی توجه و سرعت پردازش اطلاعات معمولی، طبیعی است. بیشترین یافتهها از نتایج آزمایشات فینبرگ نشان دهندهی این است که در بیماران با آسیب مغزی، فرایند بازیابی حافظه دچار بیشترین آسیب میشود. او متوجه شد، این بیماران پاسخهای نادرست که از نظر معنایی مرتبط بودند را انتخاب میکنند (برای مثال انتخاب سبزی بجای میوه). مسئله مهمتر این بود که نتایج حافظهی بصری نشان میدهد، ناتوانی جدی در تجدید خاطرهی بصری وجود دارد. در کل مطالعات نشان میدهد که بیماران با آسیب مغزی، مشکل جدی در فعالیتهای اجرایی همچون نظارت بر خود، انعطاف پذیری ذهنی و استدلال اجتماعی دارند. همچنین نتایج آزمایشهای فینبرگ نشان میدهد، بیماران در پردازش دقیق اطلاعات و جزئیات خطاهای زیادی دارند. همینطور تستهای گزینشی توجه شنیداری نیز انجام شد، و بیماران با آسیب مغزی خطاهای بیشتری داشتند، این بدان معناست که این افراد در ایجاد مهار و پاسخهای تنظیمی دارای نقص بودند. به نظر میرسد اختلال عملکرد اجرایی برای تشخیص فردی با توهم فرگولی ضروری است.
مطالعات نشان داده است که وجود ضایعات در لوب تمپورال راست و جایروس فیزیفورم ممکن است با سندرم توهم بدفهمی (Delusional misidentification syndrome) مرتبط باشد. MRI بیمارانی که علائم توهم فرگولی را دارند، آسیبهای پاراهیپوکامپ و هیپوکامپ را در ناحیه جایروس فیزیفورم قدامی، و همچنین نواحی میانی و خلفی تمپورال جایروسها را نشان میدهد. جایروسهای نواحی میانی و خلفی تمپورال، محلهای ذخیره سازی برای حافظه بلند مدت در بازیابی اطلاعات مربوط به تشخیص بصری، به ویژه چهرهها هستند. بنابراین، آسیب به این اتصالات پیچیده میتواند یکی از عوامل پیشرو در اختلالات ناسازگاری تشخیص چهره باشد.
هذیان
عیب در حافظه بصری
عیب در نظارت بر خویش( self monitoring)
مشکل خودآگاهی
توهم
مشکل در عملکرد اجرایی ( deficit executive functions)
نقص در انعطاف پذیری شناختی
سابقه تشنج
داروسازی به دنبال ساخت دارویی برای درمان این سندرم است اما در حال حاضر از داروهای ضد روان پریشی در درمان فرگولی استفاده می شود . علاوه بر داروهای ضدروان پریشی ، داروهای ضد انعقادی و ضد افسردگی نیز در برخی مواقع تجویز می شوند . اگر بیمار فرگولی اختلالات روانی دیگری نیز داشته باشد ، درمان اغلب با استفاده از تری فلوپرازین نتیجه بخش خواهد بود
مطالعات انجام شده بر روی سندرم توهم بدفهمی در حال حاضر بسیار بحث بر انگیز است، این اختلال اغلب با بسیاری از اختلالات روانی (یعنی اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلال وسواس فکری و غیره) همراه است. اگر چه اطلاعات فراوانی در مورد سندرم توهم بدفهمی وجود دارد، اما هنوز بسیاری از جزئیات آناتومیکی و فیزیولوژیکی این اختلالات مشخص نیستند.
انتهای پیام/