به گزارش گروه بین الملل یکتاپرس، ایالات متحده آمریکا همواره به بهانه دموکراسی و دفاع از حقوق بشر، در امور داخلی سایر کشورها مداخله میکند، آشکارا جنگهایی را برای تجاوز به حاکمیت سایر کشورها به راه میاندازد، نظم بین المللی را به طور آشکار تضعیف میکند و تهدیدی جدی برای امنیت بینالمللی به وجود میآورد.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور سابق ایالات متحده آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ (هشتم می ۲۰۱۸) علیرغم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به تعهداتش ذیل توافق هستهای به صورت یکجانبه از برجام خارج شد و تعهدات ایالات متحده آمریکا در قبال این توافق بینالمللی را زیرپاگذاشت و در تناقض با مفاد برجام، تحریمهایی را به صورت یکجانبه علیه ایران وضع کرد.
منتقدان تصمیم دونالد ترامپ از جمله «باراک اوباما» رئیسجمهور پیشین آمریکا در زمان خروج واشنگتن از برجام تأکید داشتند که یکی از پیامدهای خطرناک نقض توافق با ایران از دست دادن اعتبار ایالات متحده است. آنها میگفتند که ایران و سایر طرفها به مفاد توافق احترام گذاشتهاند و آمریکا را یک شریک بینالمللی غیرقابل اعتماد میدانستند.
برجام تنها توافق و پیمان بینالمللی نبوده که ایالات متحده آمریکا آن را زیر پا گذاشته و سیاستهای خود را در تناقض با آن پیش برده است و نگاهی به تاریخ این کشور نشان میدهد که واشنگتن سابقه طولانی در نقض معاهدات و پیمانهای بینالمللی و خلف وعده دارد.
بررسی تاریخچه عملکرد دولتهای پیشین آمریکا نشان میدهد که ایالات متحده یک شریک بینالمللی غیرقابل اعتماد است و مدتهاست که یک شریک غیرقابل اعتماد بوده است.
بررسی تاریخچه عملکرد دولتهای پیشین آمریکا نشان میدهد که ایالات متحده یک شریک بینالمللی غیرقابل اعتماد است و مدتهاست که یک شریک غیرقابل اعتماد بوده است و نه تنها ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود از پیمان تجاری اقیانوس آرام (TPP) و توافق بینالمللی اقلیمی پاریس خارج شد و تهدید به پایان دادن به قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA) کرد، بلکه تاریخ این کشور مملو از معاهدههایی است که ایالات متحده آنها را امضا کرده است اما آنها را تصویب نکرده است یا اینکه امضا کرده و سپس امضای خود را بازپس گرفته است و حتی مواردی موجود است که واشنگتن پس از تحت فشار گذاشتن دیگران برای امضای یک قرارداد، خود از امضای آن امتناع ورزیده است.
دمدمی مزاجی در مورد معاهدات بینالمللی یک سنت قدیمی ایالات متحده است که این سنت با خلق این کشور آغاز می شود: صدها معاهده امضا شده با قبایل بومی آمریکا وجود دارد که یا نقض شده یا تصویب نشدهاند. امروزه، ایالات متحده یکی از کشورهایی است که کمترین تعداد معاهدههای بینالمللی حقوق بشر را به تصویب رسانده است و آمار نشان میدهد که از میان 18 توافقنامه تصویب شده توسط سازمان ملل، آمریکا تنها پنج مورد را تصویب کرده است.
تاریخ آمریکا مملو از معاهدههایی است که یا تصویب نکرده یا امضا کرده و سپس امضای خود را بازپس گرفته یا دیگران را برای امضا تحت فشار قرار داده و خود امضا نکرده است.
نگاهی به تاریخچه آمریکا نشان از بدعهدی این کشور در پایبندی به تعهداتش در قبال کشورهای بینالمللی است که در این گزارش به برخی از این موارد نقض تعهدات ایالات متحده آمریکا اشاره میشود:
معاهدات میان ایالات متحده و قبایل بومی آمریکا (۱۷۲۲ تا ۱۸۶۹)
طبق آرشیو ملی آمریکا، ۳۷۴ معاهده امضا شده در بین سالهای ۱۷۷۲ تا ۱۸۶۷ بین ایالات متحده و قبایل بومی آمریکا به تصویب درآمده است. از این میان، بسیاری از آنها رعایت نشده است و بعنوان مثال تنها یک ماده از معاهده «پیکرینگ» یا معاهده «کاناندایگوا» در سال ۱۷۹۴ رعایت شده است. بسیاری دیگر از این معاهدات به تصویب نرسید که شامل معاهده «کی» یا معاهده کالیفرنیا میشود که وعده تخصیص قطعات زمین به بومیان آمریکا در ایالات کالیفرنیا را داده بود.
معاهده ورسای ۱۹۱۹
«وودرو ویلسون» رئیسجمهور وقت آمریکا مروج و مذاکرهکننده معاهدهای بود که به جنگ جهانی اول پایان داد. این قرارداد بین نیروهای متفقین و آلمان امضا شد. ویلسون در مورد نقش ایالات متحده در میانجیگری این توافق گفت: «در نهایت جهان آمریکا را به عنوان ناجی جهان میشناسد!»
با این حال، رئیسجمهور وقت آمریکا با مخالفت شدید کنگره با این معاهده مواجه شد و ایالات متحده هرگز معاهده ورسای را تصویب نکرد. در واقع، ایالات متحده به طور رسمی به جنگ خود علیه آلمان و امپراتوری سابق اتریش-مجارستان تا سال ۱۹۲۱ پایان نداد.
کنوانسیون بینالمللی کار ۱۹۴۹
قدیمی ترین معاهدهای که در حال حاضر در انتظار تصویب در سنا است، به رسمیت شناختن آزادی تشکل و حمایت از حق سازماندهی در جامعه بینالملل است. این توافقنامه توسط ۱۵۴ کشور از جمله ایالات متحده امضا شد و در سال ۱۹۵۰ به طور کامل اجرایی شد اما با این حال، ایالات متحده هرگز آن را تصویب نکرد.
توافقنامه ژنو ۱۹۵۴
کنفرانس ژنو در سال ۱۹۵۴ برای پایان نهایی جنگ کره و اولین جنگ هند و چین برگزار شد. این معاهده توسط ویتنام، فرانسه، چین، اتحاد جماهیر شوروی و بریتانیا امضا شد. اگرچه ایالات متحده در کنفرانس و مذاکرات شرکت کرد اما در نهایت از امضای آن خودداری کرد و تنها موافقت کرد که به آتشبس احترام بگذارد.
پیمان بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (ICESCR) ۱۹۶۶
ICESCR با تکیه بر اعلامیه جهانی حقوق بشر، مفهوم حقوق اساسی را فراتر از مقررات مدنی و سیاسی گسترش میدهد. این توافقنامه به تصویب ۱۶۶ کشور درآمده است اما علی رغم آنکه واشنگتن این پیام را امضا کرده اما آن را به تصویب نرسانده است.
کنوانسیون حذف تمامی اشکال تبعیض علیه زنان (CEDAW)، ۱۹۷۹
ایالات متحده با امضای «کنوانسیون حذف تمامی اشکال تبعیض علیه زنان»، به یکی از ۱۵۶ امضاکننده یک توافقنامه مهم برای پایان دادن به تبعیض جنسیتی تبدیل شد. اندکی پس از امضا، «جیمی کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا توافقنامه را برای تصویب به سنا ارائه کرد و این توافقنامه در انتظار تصویب در سنا است.
قانون دریاها ۱۹۸۲
کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها (UNCLOS) بین سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۲ در جامائیکا برگزار شد. این کنوانسیون مجموعهای از قوانین و مسئولیتها را بر نحوه عملکرد کشورها و نهادهای بینالمللی در آبهای بینالمللی تعیین کرد. برای مثال، UNCLOS قوانین و شرایط جستجو و نجات در دریا را شرح میدهد. در سال ۱۹۹۴، ایالات متحده این قرارداد را امضا کرد اما با این حال، آن را تصویب نکرد.
کنوانسیون حقوق کودکان (CRC) ۱۹۸۹
CRC به چند دلیل یک سند برجسته حقوق بشری محسوب میشود. این اولین توافقنامه مشخص در مورد حقوق کودکان است و طیف گستردهای از حقوق (آموزش، بهداشت و درمان، عدالت) را برای خردسالان در بر میگیرد و به سرعت حمایت گستردهای را جلب کرد و تقریباً به اتفاق آرا در سراسر جهان به تصویب درآمد اما با اینحال، علیرغم آنکه ایالات متحده این توافق را در سال ۱۹۹۵ امضا کرد اما تنها کشوری است که آن را تصویب نکرده است.