دل‌کندن به چه معناست؟ | یکتاپرس
- وسط دانشگاه یک کیوسک بود که ‌می‌چرخید. معمولن یا آن‌جا بود یا کمی اینورتر. چاى می‌داد و آش. کم کم جایش ثابت شد.
کد خبر: ۷۲۴۶۷
۰۲:۰۰ - ۰۵ اسفند ۱۴۰۰

معنی دل‌کندن.

به گزارش یکتاپرس آن‌قدر ثابت که دیگر وسایلش را با خودش نمی‌برد، آش‌هایش دو نوع شد و چاى‌هایش ۱۰ نوع. پاستا هم به منو اضافه شد. آن‌قدر جای "ترندی" شده‌بود که برایش نام گذاشتیم: عمو. عمو بعد مدتی برای اینکه زیر باران خیس نشویم، سقفی زدُ به صندلی‌ها رسید. #عادت کردیم. ناگهان یک روز آمدیم دیدیم نیست، دیگر هم ندیدیمش. نفهمیدیم چی‌شد.

-گوشه‌ای از تعاونی همیشه خالی بودُ بی استفاده. فقط یک شیر آب داشت. یک روز از آن‌جا رد می‌شدیم که دیدیم رنگی زدندُ دیواری کشیده‌اند و چند نفری در حال رفت‌ و آمد و جنب و جوش هستند. کافه‌ی خوشگل و جمع و جوری راه افتاد. بعدها تنها دلخوشی‌مان شده‌بود و همه هم را آن‌جا می‌دیدیم. منویش را متناسب با فصل تغییر می‌دادُ همه خوشحال بودیم از بودنش. #عادت کردیم. یک روز بستش و دیگر باز نشد. دیگر برایشان جذابیت نداشت، بستنش.

شاید ویژگی دانشگاه باشد، شاید نه. شاید ویژگی همه‌چیز باشد، شاید نه. شکل می‌گیرد، بزرگ می‌شود، اوج می‌گیرد و وقتی عادت کردی، از بین می‌رود. به کجا می‌رود؟ دیگر واقعن مهم نیست. عمو که رفت، کافه که رفت، دنبالشان رفتن بی فایده‌است.

دل كندن بهترين راهش است.

خلاص.

برچسب ها: داستان کوتاه

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: