من وقتی می‌نویسم خودم را تکثیر می‌کنم | یکتاپرس
معرفی کتاب/ اختصاصی یکتا
ماریو بارگاس یوسا جزو آخرین‌های نسل داستان‌پردازِ آمریکای جنوبی است و رمان‌های او بر پایه‌ی زبانِ روایی خاص خودش شکل می‌گیرند.
کد خبر: ۸۷۱۸۵
۱۰:۱۰ - ۱۸ خرداد ۱۴۰۱

 وقتی می‌نویسم

گروه فرهنگ یکتا؛ ماریو پدرو بارگاس یوسا داستان نویس، سیاستمدار و روزنامه نگار اهل پرو یکی از مهم‌ترین رمان‌نویسان و مقاله‌نویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. 

وی از جمله نویسندگانی است که جایزه‌های زیادی را دریافت کرده‌است. که به عنوان مثال می توان به جایزهٔ پلانترا و جایزه همینگوی برای  رمان مرگ در کوه های آند اشاره کرد.

یوسا در سال 1994 به عنوان عضو آکادمی اسپانیا برگزیده شد و در سال‌های گذشته در بسیاری از دانشگاه‌های آمریکا، آمریکای جنوبی و اروپا تدریس کرده‌است. این نویسنده ادبی در سال 1995 جایزه سروانتس، مهم‌ترین جایزه ادبی نویسندگان اسپانیایی زبان، را از آن خود کرد. در سال1996 برنده جایزه صلح آلمان شد و در سال 2010 توانست، جایزه ادبی نوبل را از آن خود کند.

یوسا می گوید: من وقتی می‌نویسم خودم را تکثیر می‌کنم. دو نفر می‌شوم. هم نویسنده، هم خواننده. چون همیشه خودم را جای خواننده می‌گذارم تا بفهمم چه چیزی خوب است و چه چیزی بد. سعی می‌کنم خودم را با دو چشم دیگر بخوانم، و با نگاهی دیگر، طوری‌که انگار نمی‌دانم قرار است چه اتفاقی بیفتد.

او در باره نویسندگان و نویسندگی اعتقاد دارد: رسالت نویسنده این است که با شور و تعهد بنویسد و با تمام استعدادش از آنچه بدان باور دارد دفاع کند. به نظرم این بخشی از وظیفهٔ اخلاقی نویسنده است که قطعاً از موضوعی صرفاً هنری فراتر است. معتقدم نویسنده دست‌کم وظایفی برای شرکت در مباحثات مدنی دارد. به نظرم، ادبیات دچار فقر می‌شود اگر از جریان کلی مردم، جامعه و زندگی جدا شود.

یکی از کتاب های پدرو بارگاس یوسا که در کشور ما با استقبال خوبی مواجه شد راز قتل پالومینو مولرو است که توسط مترجم نامی اسدالله امرایی ترجمه شده است.

این کتاب، داستان جنایتی است که شخصی به طرز وحشتناکی به قتل رسیده و دو مامور پلیس برای پیدا کردن قاتل تلاش می کنند. ماجرا در بیابان های شمال پرو،نزدیک پایگاه نیروی هوایی روی می دهد.جنایتی تکان دهنده که در آن نظامی جوانی شکنجه،مثله و کشته شده، و آن دو مامور به تحقیق در پرونده ای می پردازند که گویا دست بالایی ها در کار است.آنها حتی اتومبیل گشت ندارند.به ظاهر کسی مشتاق نیست که دو پلیس محلی،سیلوا و لیتوما.قاتل پالومینو مولرو را پیدا کنند.افسر و درجه دار ماجرا تحقیق را ادامه می دهند و البته ضعف ها و بدجنسی های خودشان را هم دارند که به هیجان روایت دامن می زند. درونمایه ی راز قتل پالومینو مولرو عشق،رقابت،بی گناهی،زود باوری،تکبر و ستم به فرو دستان است جایی که کفه ی ترازوی فرشته ی عدالت به نفع فرومایگان سنگینی می کند.راز که برملا می شود راز گشایان را به تبعید می فرستند تا یادشان نرود صاحبان قدرت فقط صاحب قدرت نیستند. "

قسمتی از این کتاب را می خوانیم: خوب؟ پس چه مرگتان است؟.چه جور كمكي از من انتظار داريد، هر چه درباره‌ي پالومينو مولرو مي‌دانستم در گزارش هست. شخصاً تحقيقات كردم و از افسرها، درجه‌دارها و نيروهاي جمعي گروهان هوابرد بازجويي به عمل آمد. كسي او را نديده و خبر ندارد كي او را به قتل رسانده و چرا. گزارش تفصيلي به عرض رده‌هاي مافوق رسيده. به فرموده پرونده مختومه است. شما قانع نشده‌ايد. مشكل خودتان است. احدي از پرسنل شريف اين پايگاه دخالتي در ماجرا ندارد. نكته‌ي ديگر نظامي يادشده با احدي صميمي نبوده و با هيچ‌كس درد دل نمي‌كرده. در پايگاه دوست و آشنايي نداشته، پس دشمني هم منتفي است. وفق گزارش‌هاي موجود سرباز متوسط رو به پاييني بوده. شايد به همين علت مرتكب نهست شده و از خدمت نظام فرار كرده. خارج از اينجا تحقيق كنيد.ببينيد توي شهر كي او را مي‌شناخته، از زمان فرار تا قتل كي با او بوده. سركار ستوان وقت‌تان را اينجا تلف مي‌كنيد و من وقت زيادي ندارم.»

«ماریو بارگاس یوسا» جزو آخرین‌های نسل داستان‌پردازِ آمریکای جنوبی به حساب می‌آید. رمان‌های او بر پایه‌ی زبانِ روایی خاص خودش شکل می‌گیرند. این کتاب خوب با ترجمه اسدالله امرایی به چاپ رسیده است.

از امرایی مترجم خستگی ناپذیر و محبوب کشور که بی تردید نقش ماندگاری در دنیای ادب و ترجمه دارد تاکنون کتاب هایی مانند: پاییز پدرسالار (ترجمه با نام خزان خودکامه) نوشتهٔ گابریل گارسیا مارکز/ کوری نوشتهٔ ژوزه ساراماگو/ 20 نویسنده 60 داستان[1]/خوش خنده نوشتهٔ هاینریش بل/ مردان بدون زنان نوشتهٔ ارنست همینگوی/ لورا دیاز نوشتهٔ کارلوس فوئنتس / شبح آنیل نوشتهٔ مایکل اونداتیه/ دختر بخت نوشتهٔ ایزابل آلنده/ گل‌های میخک نوشتهٔ ریموند کارور/ زندگی من در سیا: جاسوسی برای تمام فصول نوشتهٔ دوان کلاریج/ دریا نوشتهٔ جان بنویل /جنگل کوتوله‌ها نوشتهٔ ایزابل آلنده/ کلیسای جامع (دو روایت) نوشتهٔ ریموند کارور، تس گالاگر /سرزمین اژدهای طلایی نوشتهٔ ایزابل آلنده و .. و...  را خوانده ایم. 

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: