روانکاوی چیست و چه فوایدی دارد؟ | یکتاپرس
روانکاوی مجموعه ای از تئوری های روانشناختی و شیوه های درمانی است که ریشه آنها در تئوری های زیگموند فروید است.
کد خبر: ۴۸۷۰۶
۰۳:۴۰ - ۲۵ مرداد ۱۴۰۰

روانکاوی

به گزارش گروه اجتماعی یکتا پرس، روانکاوی مجموعه ای از تئوری های روانشناختی و شیوه های درمانی است که ریشه آنها در تئوری های زیگموند فروید است. تصور اصلی روانکاوی این باور است که همه اشخاص دارای افکار ، احساسات ، خواسته ها و خاطرات غیرآگاه هستند. 

درمان روانکاوی یکی از معروف ترین درمان های حوزه ی روانشناسی می باشد. درمان روانکاوی توسط روانکاو خوب در مرکز روانکاوی، کمک به بیماران در درک نیروهای ناخودآگاه خودشان  می باشد که می تواند در افکار ها و رفتارها و  احساسات فعلی فرد  نقش زیادی  داشته باشند. این نوع درمان مبتنی بر نظریه ها و کارهای زیگموند فروید روانشناس مشهور  است که درمان روانکاوی را بنا نموده است. فروید اعتقاد داشت بسیاری از مشکلات روانشناختی ما ناشی از امیال سرکوب شده دوران کودکی است.

زیگموند فرویدی که به عنوان عصب شناس کار حرفه‌ای خود را شروع نموده  بود و مدتی را هم در کنار ژان مارتَن شارکو در فرانسه هیپنوتیزم و اثر آن را بر روی نشانه های بیماری‌ای که به عنوان هیستری شناخته می‌شد را مشاهده و فراگرفته بود.

در همین دهه فروید با تمرکز بر دستگاه روانی انسان و تحقیق در آثار ادبی و هنری، نظریه‌ی ناخودآگاه را به عنوان عامل اصلی رفتار و زیست انسانی آموزش داد. نظریه‌ای که از ابتدای قرن بیستم و با نوشتن کتاب تاویل رویا‌ها، شکلی یکپارچه تر به لحاظ شیوه روانکاوی به خود گرفته بود.

در حقیقت فروید نظریه‌ای را بنا کرد که به عنوان یک شیوه عملی در روبرویی با نشانه های روانی انسان، او را دارای ساحتی می‌دانست که از دسترس پهنه آگاهی در زندگی روزمره‌اش خارج است؛ ولی علل رفتارها و افکار او را شکل می‌دهد.

در حقیقت فروید اعتقاد دارد که بخش بیشتر روان انسان را تاریکی فرا‌گرفته است و یا در همان مثال معروف کوه یخ، ناخودآگاه آن بخشی از کوه یخ است که زیر سطح آب قرار گرفته و غیر قابل دیدن است.

همانگونه که گفته شد فروید مدتی به فراگیری هیپنوتیزم مشغول بود و حتی در ابتدا از این شیوه برای دسترسی به گنجینه‌ی پنهان روان ناخودآگاه در بیمارانش استفاده می‌کرد. ولی بسیار زود به عللی آن را کنار گذاشت که شاید بتوان اصلی‌ترین علت او را ایجاد شیوه تداعی آزاد در روانکاوی نام برد.

در حقیقت تداعی آزاد این امکان را فراهم کرد (و می‌کند) که شخص روی یک تخت راحت دراز بکشد و آن‌چه که به ذهنش می‌آید را بدون هیچ ترس و خجالتی و بدون هیچ‌ نوع قضاوتی بگوید.

روانکاوی چیست؟

روانکاوی از گروه روان‌شناسی است که به تحقیق علمی رفتار و سیر روانی اشخاص می‌پردازد و در این راه از تخیق و تحلیل عمیق ناخودآگاه انسان یاری می جوید.

با نظر به این تعریف می فهمیم که: روانکاوی دانش است چون به تحقیق علمی می‌پردازد و از شیوه های علمی تبعیت می‌کند. روانکاوی یکی از زیرشاخه‌های روان‌شناسی به شمار می‌آید. کار روانکاوی تحقیق علمی رفتار و فرآیندهای روانی انسان است و برای رسیدن به این هدف، به بررسی عمیق و تحلیلی ناخودآگاه انسان می‌پردازد.

علل رجوع به روانکاو

افراد به علل گوناگونی به روانکاو مراجعه می‌کنند. رایج ترین این علل شامل گیرکردن در ارتباطات مخرب،  افسردگی و اضطراب، استرس کاری، اختلالات شخصیتی یا مشکلات هویتی و جنسیتی. بعضی اشخاص به‌دنبال تجربه‌ی نبود، به طور مثال ازدست‌دادن فری خاص به‌ علت مرگ یا جدایی، به کمک‌های روانکاوانه احتیاج پیدا می‌کنند و بعضی نیز درنتیجه‌ی تجربه‌ی اتفاقات تروماتیک (ضربات روانی) یا مورد سوء‌استفاده قرارگرفتن در کودکی و نوجوانی از روانکاو کمک می‌گیرند.

برای روان کاوی شاید نیاز باشد که درمانگرتان را در چند ماه یا چند سال هفته‌ای یک تا چند بار ببینید. شاید حتی روانکاو مصلحت بداند که هفته‌ای چهار یا پنج بار همدیگر را ببینید. روانکاو کم کم می تواند با جلسات منظمِ ۴۵ تا ۵۰ دقیقه‌ای به الگوهای فکری و رفتاری‌تان آگاه شود و بفهمد که این الگوها چطور روی حالات عاطفی یا روابط خانوادگی و اجتماعی‌تان اثر گذاشته‌اند.

تکنیک های روانکاوی

تداعی آزاد 

یکی از تکنیک های دیگر روانکاوی تداعی آزاد است. روانکاو از شما نمی خواهد درمورد مسئله ای خاص حرف بزنید بلکه از شما می خواهد که هر چیزی به ذهنتان می آید را بدون حذف بگویید. حتی چنانچه افکارتان نامربوط باشد یا متن هماهنگی نداشته باشد.

تحلیل خواب

تحلیل خواب در روانکاوی به این صورت است که مراجع درمورد رویاها و خواب هایی که دیده است حرف می زند و درمانگر با استفاده از دیدگاه روانکاوانه به این خواب ها معنایی شخصی می دهد. این معنا در گرو شناخت ذهن ناخودآگاه بیمار، تفکرات، ترس ها و غرایز او است.

مقاومت

روان‌کاو با شنیدن گفته‌های بیمار به جستجو در مورد نمونه‌های مقاومت، یعنی میل به بازداری از ابراز آزادانهٔ مطلب ناخودآگاه آن‌ها می‌پردازد؛ به طور مثال چنانچه بیمار درباره گفتگو درمورد یک مسئله مقاومت می‌کند، در این صورت روانکاو تلاش می‌کند با دنبال کردن مسئله علت مقاومت را پیداکند.

تفسیر  

این روش اصلی‌ترین روش تکنیک های روانکاوی است. در فرایند تفسیر، درمانجو به بیان تمام افکار خودش می‌پردازد و نظراتش را درباره خود و دیگران و زندگی بیان می‌کند تا با کمک روانکاو این بیانات تفسیر شود و به درمانجو کمک شود تا با ریشه‌ها و ماهیت احساسات و افکار خود آشنا شود.

به عنوان مثال زمانی که مراجع به بیان خاطرات روزمره زندگی خود می‌پردازد اما هر بار که می‌خواهد درباره مادرش صحبت کند، بدنش را منقبض می‌کند و لحن صدایش دچار تغییر می‌شود. در اینجا ممکن است روانکاو متوجه احساس خشم او نسبت به مادرش شود و با کمک هم اتفاقاتی را که در طول سالیان دراز برای درمانجو رخ داده است تفسیر و بررسی کنند.

تحلیل رویا

همانطور که در مقاله‌های پیش از این هم گفته‌ایم، تکنیک تحلیل رویا از مجموعه تکنیک های روانکاوی ، یکی از شاهکارهای فروید برای پیشبرد علم روانکاوی بود.

او متوجه شد که رویاها مجموعه‌ای از احساس‌ها و تمایلات سرکوب شده انسانها هستند و در واقع ما در رویاهایمان آن چیزهایی را که نمی‌خواهیم ببینیم و آن‌ها را به ناخودآگاهمان فرستاده‌ایم، در شکل و صورتی جدید خواهیم دید.

در واقع فروید متوجه شد که زمانی که خواب هستیم، مکانیسم‌های دفاعی ما تا حدود زیادی برداشته می شوند و بنابراین تحلیل رویا یکی از روش‌هایی است که می‌تواند تا حدود خوبی به درمانگران کمک کند که به محتوای ناهشیار ذهن ما دسترسی پیدا کنند.

انتقال

انتقال هم یکی از تکنیک‌ های روانکاوی است که ممکن است در طول جلسات روانکاوی زیاد با آنها مواجه شوید. گاهی درمانجو احساساتی را که در گذشته درباره یکی از اعضای خانواده‌ یا آشنایانش تجربه کرده است، به درمانگر انتقال می‌دهد و همان حس را با او تجربه می‌کند.

به عنوان مثال ممکن است همان حسی را که نسبت به پدرش داشته است درباره درمانگر داشته باشد. گاه این اتفاق حتی درباره ظاهر می‌افتد. مثلاً ممکن است درمانجو احساس کند که شیوه لباس پوشیدن درمانگر به پدر او شباهت بسیاری دارد. گاهی هم این انتقال، احساسات و عواطف او را درگیر می‌کند.

به عنوان مثال نسبت به درمانگر احساس عشق، خشم، یا حتی نفرت می‌کنیم. واقعیت این است که انتقال هم ابزار دیگری است برای آنکه با واقعیت افکار و احساساتمان روبرو نشویم. به همین دلیل، انتقال را هم می‌توانیم شکل دیگری از مقاومت بدانیم.

انتهای پیام/

برچسب ها: روانشناسی

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: